کپی شد
عفت در امور جنسی
عدم توجه به عفت جنسی در فرآیند گذار از زندگی سنتی به مدرن، موجب از بین رفتن نهاد خانواده، به دنیا آمدن فرزندانی بیهویت، سلب حق حیات انسانی از طریق سقط جنینهای نامشروع، انواع بیماریهای مقاربتی، گسترش تجاوز به عنف و هتک حرمت زنان و حتی مردان و گسترش همجنس گرایی و …، شده و موجبات تخریب نفس، نسل و حتی عقل آدمی را در پی داشته است.
امروزه با توجه به رشد روزافزون آمار جرایم جنسی، بیبندوباری و شهوترانی، بیماریهای مقاربتی، تجارت سكس و توسعه پورنوگرافی (نمایش رفتارهای جنسی)، توجه اندیشمندان و دانشمندان غیرمسلمان نیز به مسئله عفت جنسی روزبهروز در حال افزایش است. «وندی شلیت» در كتاب «فمنیسم در امریكا تا سال 2003» به این موضوع مهم میپردازد كه تجاوز به عنف از هر سی و چهار دقیقه یک فقره بههر چهارده دقیقه یک فقره رسیده است و اشاره میكند كه این آمار متعلق به دو دهه گذشته بوده و اكنون این آمار بهطور وحشتناكی افزایش یافتهاست. وی با بیان این مطلب كه اگر زنان برای اثبات آزادی، مثل مردان هرزگی كنند در نهایت صدمه میخورند، میافزاید: «بدیهی است وقتی اجازه دادیم هر كاری آزاد باشد، آزار جنسی، مزاحمتها و تجاوز به عنف هم افزایش پیدا میكند، جامعهای كه علیه شرم و حیا اعلام جنگ كرده، دشمن زنان است».[1]
این در حالی است كه شریعت مبین اسلام در راستای سالمسازی جامعه و رشد انسانها، توجه ویژهای به موضوع عفت نمودهاست؛ زیرا عفت، فطریِ انسان، موجب طهارت درونی و نقطۀ مقابل شكمپرستی و شهوترانی است و از مهمترین فضائل اخلاقی بهشمار میرود.[2]
اهمیت این مسأله تا بدانجا است كه اسلام میان حاصل عفت و حاصل شهوت نیز تمایز معناداری قائل شدهاست. حاصل عفت از طهارت نسب و نطفه برخوردار است؛ در حالی كه حاصل شهوت، مولود عدم رعایت عفت جنسی و موجودی ناقص در حقوق معنوی است و از همین حیث در اسلام تأكید شده است كه مسؤولیتهای كلیدی؛ چون قضاوت و حكومت بر عهده افراد فاقد طهارت نطفه گذارده نشود.
در قانون اسلام و سیستم قانونگذاری اسلامی نیز، بالاترین جرایم، جرایم جنسی و نافی عفت بوده و سختترین مجازاتها نیز برای چنین جرایمی در نظر گرفته شدهاند. چنانكه خداوند در آیه 2 سوره مباركه نور میفرماید: «باید شما مؤمنان هر یک از زنان و مردان زناكار را به صد تازیانه مجازات و تنبیه كنید و هرگز درباره آنان در دین خدا رأفت و ترحم روا مدارید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید و باید عذاب آن بدكاران را جمعی از مؤمنان مشاهده كنند».
«عفت جنسی» از منظر عقل:
در حقیقت «عفت جنسی»، یكی از گرایشهای فطری انسانی است كه آثار آن نظارت بر غرایز و تمایلات جنسی است؛ در مواردی كه شهوت قصد سركشی، تعدی و طغیان دارد، ملكۀ عفت؛ مانند سدی محكم در برابرش ایستاده و از تجاوز و گناهكاری آن جلوگیری میكند.[3] بنابراین «عفت جنسی» كشتن شهوت نیست؛ بلكه كنترل آن و اعتدال بخشیدن به آن است. عفت ملكه و حاصل عقلانیت و اعتدال است.
هرچند غریزۀ تمایل جنسی؛ مانند سایر غرائز باید ارضاء شود و انسان به حكم قانونِ اجتنابناپذیر خلقت، موظف است این خواهش طبیعی را اعمال نماید، ولی نكتۀ قابل توجه این است كه شهوت مسخَّر انسان باشد و نه انسان مسخر شهوت.
در تعارض میان امیال غریزی – حیوانی و مختصات حیات انسانی، حكمت متعالیۀ پروردگار برای به سامان رساندن قوا در انسان، معادل هر نیاز جسمی، طبیعی و غریزی، یک خصیصۀ ذاتی – انسانی برای مهارت در كنترل قراردادهاست؛ لذا عقل در برابر نفس، عفت در برابر شهوت و حتی وجدان و محكمۀ اخلاقیِ درون، برای تعادلبخشی به عملكرد بیرونی است. از همین جهت است كه در روایتی از امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) آمدهاست: «خداوند ملائكه را با عقل و بدون شهوت آفرید و حیوانات را با شهوت و بدون عقل آفرید، ولی انسان را با عقل و شهوت آفرید كه اگر گوش به فرمان عقل كند، از ملائک بالاتر و اگر شهوت بر او غلبه یابد، از حیوانات پستتر میشود».[4]
این مطلب بدان معنا است كه قوۀ درون و بیرون، دائماً در حال جنگ هستند؛ از همین رو است كه در مقابلِ تمایلات حیوانیای چون شهوت، تمایلاتی وجود دارند كه توسّط آنها حریم مقدّس انسان از حیوان جدا شده و در پرتو آنها انسان به اوج اعلای انسانیت میرسد و اینها همان تمایلات عالیۀ انسانی هستند. اثر سعادتبخش تمایلات عالیۀ انسانی، حفظ شرف و رفعت آدمی و نظارت بر تمایلات حیوانی او است كه هركجا تمایلات حیوانی بخواهند سركشی كرده، از مسیر مصلحت تجاوز نموده و شرف و حیثیت انسانیش را لكهدار كنند، تمایلات عالیۀ انسانی آنها را تعدیل نموده و مانع میشوند. بنابراین، با توجه به فطری بودن عفت جنسی و خصیصه ذاتی شریعت اسلامی كه منطبق با فطرت الهی انسان و عقل سلیم است، عقل نیز مؤید التزام به عفت جنسی است.
آثار و نتایج رعایت عفت جنسی:
رعایت عفت جنسی كه منشأ یافته از اصل اساسی طهارت است؛ هم در جنبههای فردی و خصوصی زندگی انسان و هم در جنبههای اجتماعی آن، آثار و بركاتی بههمراه داشته و مانع بسیاری از معضلات و انحرافات فردی و اجتماعی خواهد بود.
از جمله آثار رعایت «عفت جنسی» عبارتند از:
- مصونیت ناموس؛ مصونیت ناموس از بركات عفتورزی است.
- امنیّت اجتماعی؛ عفاف از بنیادیترین عوامل پاسداشت امنیّت اجتماعی است.
- سلامت و استواری اجتماع؛ حضور زنان و مردان در جامعه بهصورتی كه هیچگونه تحریک و شائبه جنسی با آن همراه نباشد، آن جامعه را استوار و مستحكم میكند.
- سلامت و طهارت نسل و پشتوانۀ معنوی آن.
- حفظ عفاف باعث میشود رحمها پاک و نسلها شناخته شده باشند.
- استحكام پیوند خانوادگی.[5]
[1]. شلیت، وندی و همكاران، فمنیسم در امریكا تا سال 2003، ص 63، ترجمه: محمدی، معصومه و همكاران.
[2]. پاکنیا، عبدالكریم، عفاف سرچشمۀ زیبایی، ص 13.
[3]. فلسفی، محمدتقی، كودك از نظر وراثت و تربیت، ص 357 – 360.
[4]. صدوق، محمدبن علی، علل الشرایع، ج 1، ص 4.
[5]. برگرفته از مقاله: میرخانی، عزت السادات، جایگاه «عفت جنسی» در شریعت اسلامی و تأثیر آن بر تحكیم بنیان خانواده، مجله زن و مطالعات خانواده، شماره 24، (صلی الله علیه و آله) ؟؛ سایت حوزه نت.