کپی شد
نهج البلاغه از دیدگاه دانشمندان
مِستِر کِرنیکُو اهل انگلستان و استاد ادبیات در دانشگاه هندوستان، در مجلسی که استادان ادبیات و زبانهای مختلف حضور داشتند، هنگامی که از وی درباره معجزه بودن قرآن پرسیده شد، چنین پاسخ داد: «قرآن برادر کوچکی دارد بهنام نهج البلاغه، آیا کسی میتواند مانند این برادر کوچک بیاورد، تا ما را مجال بحث از برادر بزرگ (یعنی قرآن) و امکان آوردن نظیر آن باشد؟».
جُرج جُرداق، نویسنده و ادیب معروف مسیحی و صاحب کتاب ارزشمند امام علی (علیه السلام) و صدای عدالت انسانی در مورد نهج البلاغه چنین مینویسد: «آیا در تاریخ مشرق زمین، هیچ به سراغ نهج البلاغه رفتهاید؟ …، نهج البلاغهای که از فکر و خیال و عاطفه، آیاتی بهدست میدهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق بدیع ادبی هنر او پیوند ناگسستنی خواهد داشت.
سخنانی بههم پیوسته و هماهنگ، جوشان از درکی عمیق و بینشی ژرف، لبریز از شور واقعیت و گرمی حقیقت و سرشار از اشتیاق تمام برای شناخت ماورای این حقیقت. سخنانی زیبا و نغز، که زیبایی موضوع و بیان، آنچنان در آن بههم آمیخته که تعبیر با مدلول و شکل با معنا یکی شدهاند؛ همچنانکه حرارت با آتش و نور با خورشید یکی هستند. بشر نیز در مقابل آن، چونان موجودی است که در برابر سیلی خروشان، دریایی پرموج، توفانی سرکش یا گردبادی تند قرار گرفتهاست».
فِرسِیسیان، از اندیشمندان مسیحی مذهب انگلیس، در باره جذابیت خطبههای نهج البلاغه و سخنان حضرت علی (علیه السلام) میگوید: «اگر علی (علیه السلام)، آن خطیب بزرگ، در عصر ما، هم اکنون بر منبر مسجد کوفه پا مینهاد، میدید که مسجد کوفه با آن همه پهناوری، از سران و بزرگان اروپا موج میزد. میآمدند تا روح خود را از دریای سرریز دانش و علم او سیراب سازند».
دانشمند و ادیب مسیحی معروف لبنان، استاد امین نخله، در جواب شخصی که از وی درخواست کرده بود صد کلمه از کتاب نهج البلاغه را برای او انتخاب کند، چنین میگوید: «بهخداسوگند نمیدانم چگونه از میان صدها کلمه گهربار، صد کلمه آن را انتخاب کنم. من از انتخاب یک کلمه آن هم عاجزم؛ زیرا این کار درست به این میماند که دانه یاقوتی را از کنار دانههای دیگر بردارم. بههر حال این کار را انجام دادم، درحالی که دستم یاقوتهای درخشنده را زیر و رو میکرد و چشمانم از پرتو نور آنها خیره میشد. نمیتوانی باور کنی که بهعلت تحیّر و سرگردانی که در انتخاب هر یک از این کلمهها داشتم، با چه مشکلی این کلمات را از این معدن بلاغت بیرون آوردم. این صد کلمه را بگیر و متوجه باش که آنها، پرتوهایی از نور بلاغت و جلوههایی از انوار فصاحت است».
همو در سخنانی، کتاب ارزشمند نهج البلاغه را درمان بسیاری از دردهای روحی و روانی دانسته و چنین میگوید: «هرگاه کسی بخواهد بیماری نفس و روان خویش را درمان کند، باید به گفتار امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه روی آورد و راه و روش زندگی را از پرتوی این کتاب ارزشمند بیاموزد».
پروفسور هانری کُربن، محقق، فیلسوف و شرقشناس معروف فرانسوی، درباره جایگاه و اهمیت نهج البلاغه چنین میگوید: «بعد از قرآن و احادیث پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، نهج البلاغه در درجه اول اهمیت قرار دارد. باید گفت بهطور کلّی این تنها به قلمرو حیات مذهبی تشیّع محدود نیست؛ بلکه تفکّر فلسفی شیعه نیز به آن وابسته است و از آن مایه میگیرد؛ از این رو، باید نهج البلاغه را از مهمترین سرچشمههایی بهشمار آورد که متفکران شیعه پیوسته از آن سیراب گشتهاند».
بولس سَلامه، شاعر و نویسنده معروف مسیحی لبنانی میگوید:«کتاب نهج البلاغه، اثر جاودانهای است که انسان را به شناخت اندیشه بزرگ علی بن ابیطالب (علیهما السلام) وادار میسازد و هیچ کتابی جز قرآن بر آن برتری ندارد».
همچنین او مینویسد: «نهج البلاغه ستاره درخشان آسمان علم و ادب است که یک نویسنده برجسته، از شیوه نگارش او پیروی میکند، و یک دانشمند از نکات دقیق و علمی آن استفاده مینماید».[1]
هم چنین فواد أفرام البَستانی، نویسنده معروف و استاد دانشگاه بیروت، در مقدمه یکی از آثار خود چنین مینویسد: «میخواهم این اثر خود را با برگزیدههایی از نهج البلاغه آغاز کنم؛ زیرا نهج البلاغه، اثر بزرگترین اندیشمند جهان، علی بن ابی طالب است».
مرحوم حجة الاسلام محمد محققی، نماینده حضرت آیت اللّه العظمی بروجردی؛ در کشور آلمان و مؤسّس مسجد بزرگ مسلمانان در هامبورگ میگوید: به امر آیت اللّه العظمی بروجردی، کتاب نهج البلاغه را بهیکی از دانشمندان بزرگ آلمان برای ترجمه بهزبان آلمانی دادم. او روزی نزد من آمد و گفت: «این چه کتابی است که هر چه در ترجمه آن پیش میروم، عظمت آن را بیشتر درک میکنم. بهراستی کتاب عجیب و شگفتی است و من خود را در برابر آن بسیار کوچک میبینم».
آقای عبدالرّحمان، مسؤول جامعه اسلامی مجارستان میگوید: «در سال 1986میلادی کارداری در سفارتخانه ایران، کتاب نهج البلاغه را بهمن هدیه داد. کنجکاو بودم ببینم در نهج البلاغه بهعنوان یک اثر و کتاب مذهب شیعه، چه چیزی نوشته شدهاست. هنگامیکه آن را مطالعه کردم، دیدم اثری فلسفی است و در آن حکمتهایی وجود دارد که گنجینه اسلام است. آنگاه اسلام را تاحدودی شناختم. اکنون هرگاه صحبتی میشود، شدیدا دفاع میکنم که شیعه و سنی در کار نیست و همه با هم برادرند. نهج البلاغه گنجینه ارزشمندی است که ما باید آن را حفظ و نگهداری کنیم؛ این اسلام است».
امام خمینی (ره) آن عارف بزرگ، در باره نهج البلاغه میگوید: «… و اما کتاب نهج البلاغه که نازلۀ روح او ]امام علی (علیهالسلام)[ است، برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیت و در حجاب خودخواهی، … مجموعهای است دارای ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی … و هرچه جامعهها بهوجود آید و دولتها و ملتها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند. هان! فیلسوفان و حکمتاندوزان بیایند و در جملات خطبۀ اوّل این کتاب الهی بهتحقیق بنشینند و افکار بلند پایۀ خود را بهکار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جملۀ کوتاه را بهتفسیر بپردازند و بخواهند بهحق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضاء کنند، … تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند و این است آن جمله: «مع کل شیءٍ لابمقارنةٍ و غیر کل شیءٍ لابمزایلةٍ»؛ او بیآنکه در کنار چیزی باشد با هر چیزی هست و در عین دیگر بودن، از هیچ چیز جدا نیست».[2]
[1] . برگرفته از: بنیاد نهج البلاغه، مقالاتی پیرامون نهج البلاغه و گردآورنده آن؛ علیقلی، محمدمهدی، سیمای نهج البلاغه،؛ جلد یا صفحه خاصی ندارد؟ اسدعلیزاده، اکبر، امام علی (علیه السلام) از نگاه اندیشمندان غیر شیعه. جلد یا صفحه خاصی ندارد؟
.[2] صحیفۀ نور، ج 14، ص 224 – 225، پیام امام خمینی به شرکت کنندگان در کنگرۀ هزاره نهج البلاغه، 27/2/1360 ش.