Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

اهمیت و فضیلت روز عرفه

روز عرفه در واقع روز آغاز مناسک حج است. حج‌گزاران در این‌روز در صحرای عرفات گرد هم می‌آیند و ضمن دعا و استغفار، از توفیق در ادای فریضه مهم حج شکرگزاری می‌کنند؛ این روز از روزهای پرفضیلتی است که نیکی‌های بسیاری برای آن شمرده‌اند. این روز فرصتی برای اندیشیدن در جهان هستی و خلقت خداوند است؛ همان‌گونه که حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه‌السلام) نیز با دعای پرفیض عرفه نکاتی را به‌ما گوشزد کرده‌اند. در باب فضایل روز عرفه و جایگاه ارزشمند آن، مرحوم شیخ عباس قمی می‌‌گوید: «روز عرفه از اعیاد عظیمه است، هر چند به‌اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق‌تعالی بندگانش را به‌عبادت و طاعت فراخوانده و سفره‌ها و احسان خود را برای آن‌ها گسترده و شیطان در این روز تحقیر و رانده شده و خشمناک است».[1] توصیه معصومان (علیهم‌السلام) نیز به درک فضیلت‌های عرفه از همین مسأله سرچشمه می‌گیرد که آن‌را برابر با روزهای ماه مبارک رمضان و شب‌های قدر می‌دانند. چنان‌که امام صادق (علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرماید: «‌مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَهَ»؛[2] «کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، تا سال آینده بخشیده نمی‌شود، مگر این‌که روز عرفه را درک کند».

بر همین اساس و با توجه به اهمیت این‌ روز، دعاها و مناجات‌های ویژه‌ای برای این روز از طرف معصومان (علیهم‌السلام) به‌دست ما رسیده است. در روایات بسیاری روز عرفه به‌عنوان روزی ویژه برای بخشایش گناهان و استجابت دعا معرفی شده است. هم‌چنین امامان بزرگوار شیعه (علیهم‌السلام) احترامی خاص برای این روز قائل بوده‌ و مردم را به بزرگ‌داشت این روز فرا می‌خوانده‌اند و سائلان را به‌هیچ روی، دست خالی رد نمی‌کرده‌اند.[3]

 

[1]. قمى، عباس‏، كليات مفاتيح الجنان‏، ص 258.‏

[2]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی،؛ محقق و مصحح: غفارى، على‌اكبر و آخوندى، محمد، ج 4، ص 66.

[3]. به عنوان نمونه نک: صدوق، محمد بن على، من لایحضره الفقیه، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ، ج ۲، ص 211؛ الکافی، ج 4، ص 146 و 541.