کپی شد

عقل و گستره فعالیت آن

بر اساس دلایل عقلی و نقلی، عقل در برخی از حوزه ها نمی تواند فعالیت کند و به نتیجه برسد؛ مثلا عقل انسان توان شناخت ذات خداوند و درك آن را ندارد؛ زیرا كه هر پدیده‌ای به دلیل پدیده و حادث بودن نمی‌تواند نامحدود و بی‌نهایت باشد، عقل بشری چون پدیده و مخلوق خداست، ‌بنابراین، محدود است و محدود نمی‌تواند نامحدود و بی‌نهایت را بشناسد.

عقل انسان می‌تواند جهان، ‌پدیده‌های آن،‌ قوانین حاکم بر آن را بشناسد و در آنها حكم و داوری كند.

در حوزۀ شناخت احكام هم به عقل اعتماد می‌كنند.

در علم فقه، ‌عقل به عنوان یكی از دلایل شناخت احكام در كنار سنت و قرآن قرار دارد. در علم اصول نیز در باب حسن و قبح عقلی ثابت است كه لزوم اطاعت اوامر و نواهی شارع به حكم عقل است.[1]

البته، گفتنی است در اسلام در دو حوزۀ عقاید (اصول) و احکام (فروعات)، هم بعضی از احکام و مسائل، فوق عقل وجود دارد که عقل گرچه مخالفتی با آنها ندارد، اما به کنه آنها نمی رسد و نمی تواند آنها را درک کند؛ مانند مناطات احکام و یا مباحث مربوط به جزئیات معاد. تفصیل چنین نکته ای در این مقال مختصر نمی گنجد.

به هر حال، عقل انسان تا این اندازه می‌فهمد كه این جهان دارای خدایی است و آن خدا دارای صفات كمال و جلال است. دارای علم،‌ قدرت، حیات و … است. تا این اندازه از شناخت وظیفه عقل است و توان آن را هم دارد و خداوند تا این حد عقل را منع نكرده،‌ اما بیش از این مقدار كه همان شناخت كنه و حقیقت ذات و صفات باری تعالی باشد،‌ عقل انسان عاجز است و توان شناخت آن را ندارد.[2]


[1] ملكي اصفهاني، مجتبي، فرهنگ اصطلاحات اصول، ج 2، ص 279.

[2] . اقتباس از سؤال شماره 227 (سایت اسلام کوئست: 1866).