کپی شد

معنا و حقیقت عقل

در بارۀ معنای لغوی عقل گفته شده است که عقل از «عقال» گرفته شده است؛ و «عقال» به معنای طنابی است که به وسیلۀ آن زانوی شتر سرکش را می بندند و به این دلیل به عقل، عقل می گویند که این نیروی باطنی، شهوات و هواها و خواسته های شیطانی درون انسان را به بند می کشد. همچنین واژۀ عقل و مشتقات آن در لغت به معنای فهمیدن، دریافت كردن است.[1] در قرآن كریم نیز به معنای فهم و ادراك آمده است.[2] در روایات به معانی گوناگونی استعمال شده است که یکی از معانی آن، قوۀ تشخیص و ادراك و وادار كننده‌ انسان به نیكی و صلاح و بازدارندۀ وی از شر و فساد است.[3] در اصطلاح فلاسفه، عقل جوهر بسیطی است كه مردم به وسیله‌ آن واقعیت ها را دریافت می‌كنند. بنابراین، عقل دریافتن واقعیت است. علاوه بر دریافت حقایق، نگه دارنده‌ نفس ناطقه و شرف دهنده‌ آن نیز هست.[4]

عقل، حجت درونی انسان ها است که آنها را در مسیر کمال راهبری می کند و شریعت، حجت بیرونی است برای نجات انسان ها از گرداب آلودگی ها و سوق دادن آنها به سوی کمال و سعادت انسانی[5].

دین اسلام از حجیت عقل و مستند بودن اعتبار عقل حمایت کرده است؛ مثلاً در اصول دین، جز عقل، هیچ چیز دیگری حق مداخله ندارد. البته اسلام عقل را یک شاخه از وجود انسان می داند نه تمام وجود و هستی او.

برخی از دانشمندان مثل: بوعلی سینا گوهر انسان را همان عقل او می دانسته و مدعی بوده اند که انسان کامل یعنی انسان حکیم و کمال انسان در حکمت انسان است. به عقیده فلاسفه، انسان کامل، انسانی است که عقلش از راه استدلال و برهان و منطق به کمال رسیده است.

فلاسفه حکمت را بر دو قسم حکمت نظری، یعنی شناخت عالم و حکمت عملی، یعنی تسلط کامل عقل انسان بر همه غرایز و همه قوا و نیروهای وجود خود می دانند که اگر در حکمت نظری، عالم با فکر و استدلال درک شود و در حکمت عملی، عقل بر نفس مسلط شود به طوری که نفس و قوای نفسانی تابع عقل باشند، انسان کامل تحقق پیدا می کند.[6]

برای آگاهی بیشتر به نمایه زیر مراجعه فرمائید.

نمايه: عقل “حسابگر”، دل، ايمان و عشق، سؤال 175 (سایت اسلام کوئست: 937).


[1] معين،‌ محمد، فرهنگ معين،‌ (يك جلدي)، واژه عقل.

[2] سجادي،‌ سيد جعفر،‌ فرهنگ علوم فلسفي و كلامي، ماده ی عقل.

[3] كليني، اصول كافي، ج 1، ص 11.

[4] كرجي، علي، اصطلاحات فلسفي و تفاوت آنها با يكديگر، ‌ص 171 – 172.

[5] نک: نمایه اسلام و عقلانيت سؤال 50 (سایت: 286).

[6] . اقتباس از سؤال شماره 1822 (سایت اسلام کوئست: 2935).