کپی شد

قدرت‌نمایی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان

چون پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، نزديک مكّه رسيده‌بود، قريش شنيدند و بزرگانشان از مكّه بيرون رفتند، آن‌حضرت (صلی الله علیه و آله)، با مسلمانان به مكّه وارد شد. و آن سالى بود كه رنج و مشقّت و تنگى بسيار به مردم رسيده بود، على الخصوص به مردم مدينه، و قريش شنيده بودند كه اصحاب پيامبر (صلی الله علیه و آله)، همه، از رنجى كه كشيده بودند، به غايت ضعيف و ناتوان شده بودند و در ايشان قوّتى و حركتى نمانده‌بود.

مشرکان مى‌‌گفتند: قومى به مکه مى‌ آیند که گرماى یثرب آنان را سست کرده‌است.[1] پس آمدند و نزديک دارالنّدوه صف كشيدند، تا ببينند كه اصحاب محمّد (صلی الله علیه و آله) چگونه طواف مى‏كنند و اگر سستى و ضعفى در ايشان ببينند شماتت و استهزا کنند. پس پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، اين را دانسته بود، چون مسلمانان به طواف رفتند، اوّل خود آن‌حضرت اضطباع فرمود یعنی موقع طواف، پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ياران ایشان، كناره راست شانه جامه احرام خود را نيز از زير بغل راست به شانه افكنده بودند چنان‌كه شانه‏هاى راستشان برهنه بود.[2] و رسول خدا(صلى الله علیه و آله) به اصحابش دستور داد تا در سه شوط طواف، هروله کنند (آهسته بدوند) تا مشرکان قدرت آن‌ها را ببینند.[3]

و به اصحاب فرمود: رحمت خداى بر آن كس باد كه امروز قوّتى از خود بنمايد. پس على رغم زعم كافران، اصحاب قدرت‌نمایی نمودند و اوّل پيامبر (صلی الله علیه و آله)، دست به حجر الأسود نهاد و به طواف مشغول شد و مى‏دويد [در طواف، و اصحاب همه به طواف مشغول شدند و به دنبال پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى‏دويدند، تا سه بار طواف كردند هم‌چنان مى‏دويدند، و بعد از آن پيامبر (صلی الله علیه و آله) چهار بار [ديگر] طواف را آهسته انجام دادند. پس مشرکان مکه، چون چنین ديدند، تعجّب كردند و گفتند: حال (آن‌چه می‌بینیم) بر خلاف آن است كه به ما گفته بودند؛ زیرا اصحاب محمّد سخت با نشاط و قوّت هستند.[4]

 

[1]. كاتب واقدى، محمد بن سعد، طبقات کبرى، ترجمه: مهدوى دامغانى، محمود، ج ۲، ص ۱۲۳؛ صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدى والرشاد، ج ۵، ص ۲۹۲؛ ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویه، ج ۳، ص ۳۷۱.

[2]. طبقات کبرى، ج ۲، ص ۱۲۳؛ سبل الهدى والرشاد، ج ۵، ص ۲۹۲؛ السیرة النبویه، ج ۳، ص ۳۷۱.

[3]. همان

[4]. طبقات کبری، ج ‏2، ص 121؛ همدانى قاضى ابرقوه، رفيع الدين اسحاق بن محمد، سيرت رسول الله، تحقيق: مهدوى، اصغر، ج ‏2، ص 848 و 849.