کپی شد
چکیده مقاله شلمغانی
شلمغانی که به العَزاقِری نیز شهرت دارد، در روستای شَلمَغان در نزدیک واسط عراق متولد شد.
وی از اصحاب امام حسن عسکری (علیه السلام) و از عالمان، فقها و محدثان امامیه در دوران غیبت صغرا و از نزدیکان حسین بن روح بود.
او ابتداء امامی بود، سپس انحرافاتی در عقاید او پدید آمد و به غلو گرایش پیدا کرد.
شلمغانی انتظار داشت تا نیابت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به او واگذار شود؛ از همین رو پس از آنکه نیابت به حسین بن روح واگذار شد به مخالفت با او پرداخت و دروغهایی را به وی نسبت داد.
شلمغانی از نویسندگانی بود که کتابهایی تصنیف نمود. نجاشی، رجالنویس شیعه در قرن پنجم قمری، در کتابش با عنوان فهرست اسماء مصنفی الشیعة، ۱۷ اثر برای شلمغانی ذکر کردهاست.
حسین بن روح پس از انتصاب به مقام نیابت، او را وکیل خود معرفی کرد و اداره امور شیعه را به دست او سپرد، تا جایی که در دوره زندگی مخفیانه حسین بن روح، توقیعات امام زمان (علیه السلام) توسط ابن روح و به دست شلمغانی صادر میشد.
شلمغانی پس از انحرافش پیروانی از مردم عادی و بزرگان پیدا کرد که به شلمغانیه معروف شدند.
پس از آنکه حسین بن روح از عقاید شلمغانی مُطلع گشت، از او بیزاری جست و وی را لعن نمود و شیعیان را به دوری کردن از او دستور داد. همچنین توقیعی از سوی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در ردّ شلمغانی به دست حسین بن روح رسید که در آن از شلمغانی بیزاری جسته و او را دروغگو، منحرف از اسلام و مرتد معرفی نموده و شیعیان را به دوری جستن از او دستور داده بود.
وی به دلیل غلو و سخنان کفرآمیز در زمان وزارت خاقانى، مورد تعقيب قرار گرفته و در موصل مخفى شد و پس از آن سوى بغداد رفت و در آنجا پنهان شد.
در ماه شوال سال سيصد و بيست و دو شلمغانى ظهور كرد. وزير ابن مقله او را دستگير نمود و با فتوای فقهاء خون او مباح شد؛ بر این اساس در ماه ذى القعده سال 322 قمری شلغمانى و ابن ابى عون به دار آويخته شدند و پس از مرگ هر دو به آتش سوختند.
مباحث مرتبط: 
تلخیص مقاله شلمغانی، خلاصه مقاله شلمغانیفرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید