Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

حضور حضرت عباس (علیه السّلام) در جنگ صفین

بنابر گزارش برخی از نویسندگان، در جنگ صفین پس از ورود سپاه هشتاد و پنج هزار نفری معاویه به صفین، وی به منظور شکست دادن امیرالمؤمنین (علیه السلام) عده زیادی را مأمور نگهبانی از آب‌راه فرات نمود و «ابوالاعور سلمی» را بدان گمارد. تشنگی بیش از حد سپاه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) را بر آن داشت تا عده ای را به فرماندهی صعصعة بن صوحان و شبث بن ربعی برای آوردن آب اعزام نماید. آنان به همراه تعدادی از سپاهیان، به فرات حمله کردند و آب آوردند.[1] در این یورش امام حسین (علیه السلام)، عباس و مالک اشتر نیز شرکت داشتند.[2]

در جریان آزادسازى فرات توسط لشکریان امیرالمؤمنین (علیه ‏السلام)، مردى تنومند و قوى هیکل به نام «کرَیْب بن ابرهة» از قبیله «ذى یزن» از صفوف لشکریان معاویه براى هماوردطلبى جدا شد. در مورد قدرت بدنى بالاى او نگاشته‌‏اند که وى یک سکه نقره را بین دو انگشت شست و سبابه خود چنان مى‌مالید طوری که نوشته‏ هاى روى سکه ناپدید مى‌‏شد.[3] او خود را براى مبارزه با امیرالمؤمنین (علیه ‏السلام) آماده مى‌‏ساخت. معاویه براى تحریک روحیه جنگى او مى‌‏گوید: على با تمام نیرو مى‌‏جنگد [و جنگجویى سترگ است] و هر کس را یاراى مبارزه با او نیست. [آیا توان رویارویى با او را دارى؟]. کریب پاسخ مى‌‏دهد: من [باکى ندارم و] با او مبارزه مى‌‏کنم.

نزدیک آمد و امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) را براى مبارزه صدا زد. یکى از پیش‏مرگان امام به نام «مرتفع بن وضاح زبیدى» پیش آمد. کریب پرسید: کیستى؟ گفت: هماوردى براى تو! کریب پس از لحظاتى جنگ او را به شهادت رساند و دوباره فریاد زد: یا شجاع‏ترین شما با من مبارزه کند، یا على بیاید. «شرحبیل بن بکر» و پس از او «حرث بن جلاّح» به نبرد با او پرداختند، اما هر دو به شهادت رسیدند. امیرالمؤمنین (علیه ‏السلام) که این شکست هاى پى‏ در پى را سبب از دست رفتن روحیه جنگ در افراد خود و سرخوردگى یاران خود مى‌دید، دست به اقدامى عجیب زد. او فرزند رشید خود عباس (علیه ‏السلام) را که در آن زمان على‏ رغم سن کم جنگجویى کامل و تمام عیار به نظر مى‌‏رسید،[4] فراخواند و به او دستور داد که اسب، زره و تجهیزات نظامى خود را با او عوض کند و در جاى امام در قلب لشکر بماند و خود لباس جنگ عباس را پوشید و بر اسب او سوار شد و در مبارزه ‏اى کوتاه اما پر تب و تاب، کریب را به هلاکت رساند و به سوى لشکر بازگشت. سپس محمد بن حنفیه را بالاى نعش کریب فرستاد تا با خونخواهان کریب مبارزه کند.[5]

آن حضرت از این حرکت چند هدف را دنبال مى‌‏کرد. اولین هدف بلند او، روحیه بخشیدن به عباس (علیه ‏السلام) بود که جنگاورى نو رسیده بود. در هدف دوم او مى‌‏خواست لباس و زره و نقاب عباس (علیه ‏السلام) در جنگ ها شناخته شده باشد و ترسى در دل دشمن از صاحب آن تجهیزات بیندازد و در دیگر جنگ ها برگ برنده را به دست عباس بدهد تا هرگاه فردى با این شمایل را دیدند، پیکار على (علیه ‏السلام) در خاطرشان زنده شود. سومین هدف امام این بود که با این کار مى‌‏خواست کریب نهراسد و از مبارزه با آن حضرت شانه خالى نکند.[6]

[1]. دينورى‏، احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقيق: عامر، عبدالمنعم، مراجعه: شيال، جمال الدين، ص 167.‏

[2]. حائری مازندرانی، محمدمهدی، معالی السبطین، ج 2، ص 437؛ موسوی مقرم، عبد الرزاق، العبّاس (عليه السلام)، تحقيق: الحسّون، محمّد، ص 153.

[3]. خوارزمى‏، موفق بن احمد،‏ المناقب، ص 227‏.

[4]. همان.

[5]. همان، ص 228.

[6]. همان.