Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

احمد الحسن از نگاه آیت الله علی کورانی

از میان علمای شیعه، آیت الله کورانی از جمله کسانی است که برای اثبات دروغ بودن ادعای احمد الحسن تلاش بسیار نموده و کتاب «دجال البصره» را نیز در همین راستا نوشته است. این کتاب در شعبان 1433 قمری منتشر شده و گفته می شود که پس از انتشار آن، آقای کورانی به مرگ هم تهدید شده است. این بررسی یک مجموعه بسیار جالب از یک دوره حساس تاریخی است که می تواند گذشته را هم روشن کند.[1]

در این مبحث به گزیده‌هایی از آن کتاب اشاره می‌شود:

وی در کتاب دجال بصره می‌گوید: با فرستاده احمد الحسن  توافق کردیم که من شخصی بفرستم تا با آنان مناظره کند! من نیز شیخ عبدالحسین حلفی را به تنومه فرستادم. دجال با او مناظره نکرد؛ اما پذیرفت که با وی مباهله کند! شط العرب را به عنوان مکان مباهله انتخاب کردند، اما باز هم دجال پیمان شکنی کرد و در مباهله هم حاضر نشد!

شیخ عبدالحسین حلفی نزد من بازگشت و گفت: متأسفم از این که او از مباهله فرار کرد! پرسیدم: قصد داشتی چگونه با او مباهله کنی؟

گفت: قرار شد فردای آن روز کنار شط العرب با هم مباهله کنیم. او ابتدا قبول کرد، اما هنگام مباهله حاضر نشد! من قصد داشتم هنگام مباهله دستش را بگیرم و بگویم: از خدا بخواه راست‌گوی مارا نجات دهد و دروغ گو را هلاک کند؛ سپس خود را داخل آب بیندازیم! مطمئن بودم که من نجات می یابم و او غرق خواهد شد!

باز هم شخص دیگری از جانب او نزد من آمد. با او مناظره کرده و به او گفتم: من امام تو را به قم دعوت می کنم؛ بیاید و باهم مناظره کنیم.

او با دجال تماس گرفت، اما]او پیشنهاد مرا[ نپذیرفت!

از او خواستم شخصی را به نمایندگی از خود بفرستد. او هم دو نفر را به عنوان نماینده مورد اعتماد خود فرستاد.

من نیز در حضور گروهی از طلاب با آن دو مناظره کردم و به خاطر نادانی و تناقض های سخنانشان، همگی به آنان خندیدند!

آن دو معتقد بودند که دجال از مباهله با شیخ عبدالحسین حلفی فرار نکرده است! به همین دلیل به طور کتبی توافق کردیم که دوباره شیخ عبدالحسین حلفی را به عراق بفرستیم و قرارداد را این گونه مکتوب کردیم:

دو طرفی که پایین این قرارداد را امضاء می کنند، با شرایط زیر بر مباهله توافق کرده‌اند:

  1. مباهله در روز جمعه، در یک مقبره عمومی و در ملأ عام در بصره باشد و حتما تصویربرداری شود.
  2. طرفین مباهله باید نوشته‌ای خطی از احمد الحسن، مدعی سفارت و از فرستنده نفر دیگر داشته باشند و اگر نماینده احمد الحسن هلاک شد، باید به خط خود، به باطل بودن خویش اعتراف کند.
  3. مباهله با الفاظی که از اهل بیت رسیده، صورت پذیرد و پس از آن، قسم خورده شود.
  4. هیچ شرط دیگری به این قرارداد اضافه نخواهد شد و هرکس عقب نشینی کند، بر باطل است.

نماینده احمد الحسن: سید صالح الصافی (نام و امضا).

نماینده یکی از علمای شیعه:‌ شیخ عبدالحسین الحلفی (نام و امضا).

شیخ عبدالحسین حلفی به بصره رفت و از آنان خواست روز مباهله را تعیین کنند؛ اما پیمان شکنی کرده و از او فرار کردند تا این‌که ماه محرم از راه رسید و یاران دجال، دست به یک حرکت مسلحانه در بصره و ناصریه زده و ده ها نفر از پلیس و مردم بی‌گناه را به شهادت رساندند. از خود آنان نیز ده ها نفر کشته شدند و دولت، بسیاری از آنان را دستگیر کرد. احمد دجال هم به امارات گریخت تا آنجا را پر از عدل و داد کند و عدل از آنجا به کشورهای همسایه نیز سرازیر شود![2]

[1] . دانلود کتاب ترجمه دجال بصره نوشته استاد آیت الله شیخ علی کورانی عاملی در سایت المهدیون

[2] . کورانی، علی، دجال بصره، ص 40 و 41، بی جا، بی تا.