searchicon

کپی شد

دروغ

تعریف دروغ

با این كه این واژه از واژه هایى است كه همگى با معنا و مفهوم آن آشنا هستیم، در عین حال در میان دانشمندان در تعریف آن گفت و گوهاى زیادى است، بعضى دروغ گویی را به معناى عدم مطابقت محتواى سخن با واقعیت ذكر كرده اند، در حالى كه بعضى دیگر آن را عدم مطابقت با تشخیص و اعتقاد گوینده مى دانند، و از آیه شریفه سوره منافقون براى این سخن استمداد جستند، آن جا كه مى فرماید: «اذا جائك المنافقون قالوا نشهد انك لرسول الله و الله یعلم انك لرسوله ـ والله یشهد ان المنافقین لكاذبون»؛[1] هنگامى كه منافقان نزد تو آیند مى گویند ما شهادت مى دهیم كه به یقین تو رسول خدایى، خداوند مى داند كه تو رسول او هستى، ولى خداوند گواهى مى دهد كه منافقان دروغ گو هستند.

حکم شرعی قسم دروغ

قسم دو نوع است:

الف: قسم براى انجام يا ترك كارى در آينده.

ب: قسم براى اثبات يا نفى چيزى.

نوع اول: اگر قسم بخورد كه كارى را انجام دهد يا ترك كند مثلا قسم بخورد كه روزه بگيرد، يا سیگار نکشد، چنان چه عمداً مخالفت كند، بايد كفّاره بدهد؛ يعنى يك بنده آزاد كند، يا ده فقير را سير كند، يا آنان را بپوشاند، و اگر اينها را نتواند بايد سه روز پى در پى، روزه بگيرد.

نوع دوم: كسى كه براى اثبات يا نفى چيزى قسم مى‏خورد، اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مكروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ است، ولى كفاره قسم را ندارد. اما اگر براى اين كه خودش يا مسلمان ديگرى را از شر ظالمى نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشكال ندارد، بلكه گاهى واجب مى‏شود، امّا اگر بتواند توريه كند؛ يعنى: موقع قسم خوردن طورى نيّت كند كه دروغ نشود بنابر احتياط واجب بايد توريه نمايد؛ مثلا اگر ظالمى بخواهد كسى را اذيت كند و از انسان بپرسد كه او را نديده‏اى؟ و انسان يك ساعت قبل او را ديده باشد، می تواند بگويد او را نديده‏ام به اين قصد كه از پنج دقيقه پيش نديده‏ام.[2]

آثار و عواقب قسم دروغ

در نکوهش قسم ناحق و دروغ و آثار و پیامدهای آن احادیث فراوانی داریم که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:

1. از امام محمد باقر (ع) نقل شده که فرمودند: در کتاب علی (ع) آمده: قسم دروغ و قطع رحم موجب این می شود که خانه ها از اهلش خالی شوند (کنایه از ویرانی خانه ها یا فقر و تنگدستی صاحبان آنها است؛ یعنی خانه ها خالی از رزق و برکت می شوند) و موجب سنگینی رحم می شود؛ یعنی انقطاع نسل.[3]

2. از امام جعفر صادق (ع) روایت شده: هر کس سوگند یاد کند در حالی که می داند دروغ است با خدا مبارزه کرده است.[4]

3. در حدیثی قدسی نیز از قول خداوند متعال چنین نقل شده است: “کسی که مرا در معرض سوگندهای دروغ قرار می دهد به رحمت من نمی رسد”.[5]

4. از امام جعفر صادق (ع) روایت شده که او از پدران بزرگوارش و آنان از پیامبر (ص) روایت کرده اند که در حدیث مناهی یکی از عواقب قسم دروغ را غضبناک بودن خداوند متعال هنگام ملاقات با بنده برشمرده است، مگر این که توبه کند.[6]

موارد جواز دروغ گفتن

راست گويى و مبارزه با كذب و دروغ از اهميت فوق العاده ای در تعلیمات اسلامی برخوردار است. امام صادق (ع) مى‏فرمايد: “نگاه به ركوع و سجود طولانى افراد نكنيد، چرا كه ممكن است عادت آنها شده باشد، به طورى كه اگر آن را ترك كنند ناراحت شوند، ولى نگاه به راست گويى و امانت داری آنها كنيد”[7]؛ یعنی راست گويى و امانت ملاکِ خوبی و ایمان افراد است.

در حديثى از امام باقر (ع) آمده است: “خداوند متعال براى شر و بدى، قفل هايى قرار داده که كليد آن قفل ها شراب است (چرا كه مانع اصلى زشتي ها و بدي ها عقل است و مشروبات الكلى عقل را از كار مى‏اندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است.[8]

رابطه دروغ و گناهان ديگر از اين نظر است كه انسان گناهكار هرگز نمى‏تواند، راست گو باشد؛ چرا كه راست گويى موجب رسوايى او است، و براى پوشاندن آثار گناه معمولا بايد متوسل به دروغ شود. به عبارت ديگر، دروغ انسان را در مقابل گناه آزاد مى‏كند، و راست گويى محدود.[9]

یکی از ضررهای بزرگ دروغ این است که نابود كنندۀ سرمايه اطمينان است. مى‏دانيم مهم ترين سرمايه يك جامعه اعتماد متقابل و اطمينان عمومى است، و مهم ترين چيزى كه اين سرمايه را به نابودى مى‏كشاند دروغ و خيانت و تقلب است، و يك دليل عمده بر اهميت فوق العادۀ راست گويى و ترك دروغ در تعليمات اسلامى همين موضوع است، ولی با این حال در موارد و شرایطی که اضطرار (احتیاج شدید) به دروغ گفتن در کار باشد گفتن دروغ جایز شمرده شده است، اما این جواز به مقدار اضطرار تا زمانی است که اضطرار وجود داشته باشد نه بیشتر. مقصود از اضطرار در این جا، احتیاج شدید به ارتکاب دروغ برای جلو گیری از ضرر های بزرگی؛ همچون به خطر افتادن جان انسان یا سلامتی او و یا جلوگیری از تهاجم دشمن به سرزمین اسلام و یا جلو گیری از اختلاف بین برادران مسلمان و به طور کلی تمام مواردی که اهمیتش از قبح دروغ بیشتر باشد.

این نکته را باید متذکر شد که اگر چه دروغ گفتن از ديد شرع در موارد اضطرار و براى دفع ضررهای بزرگ و غیر قابل تحمل جايز است، اما چنانچه راهى وجود داشته باشد كه بدون ارتکاب دروغ، ضرر را دفع كند بايد آن راه بر گزیده شود. یکی از این راه ها روش «توريه» است. توريه یعنی كلامى كه از آن دو معنا فهميده شود: يكى معناى ظاهر و آشكار كه ذهن شنونده به سرعت به آن منتقل مى‏شود، و ديگرى معناى نهانى و ناپيدا كه مقصود اصلى گوينده است و ذهن شنونده به آن منتقل نمى‏شود. اگر انسان براى برطرف كردن زيان از خود يا مسلمانى ديگر ناچار به استفاده از توريه يا دروغ شود، لازم است «توريه» کند.

در موارد اضطرار به ارتکاب دروغ، فرقی نیست که ضرر متوجه خود انسان باشد یا متوجه دیگر مؤمنان.

حضرت رضا (ع) ‏فرمود: همانا شخصى در حق برادر مسلمانش سخن راستى مى‏گويد كه با اين گفتار، او را گرفتار مى كند؛ پس نزد خدا از دروغ گويان است و همانا شخصى در حق برادر مسلمانش دروغى مى‏گويد كه با آن دروغ، از او دفع ضرر مى‏كند؛ پس نزد خدا از راست گويان است.[10]

امام صادق (ع) فرمودند: در روز قيامت، از هر دروغى بازخواست مى‏شود، مگر از سه مورد: يكى اين كه شخصى كه در حال جنگ، [دشمن را] فريب دهد، اين دروغ از او برداشته مى‏شود؛ دوم هنگامى كه دروغ باعث «اصلاح ذات البين» (حل اختلاف و ايجاد صلح و آشتى بين دو مسلمان) شود و… .[11]

پيامبر اكرم (ص) به حضرت على(ع) وصيت فرمود: همانا خداوند دروغ به مصلحت و خير را دوست دارد و از راستى كه فساد در پى‏داشته باشد، متنفر است.[12]

البته رعايت مقدار و ميزان دروغ لازم براى ايجاد صلاح، ضرورت دارد و نبايد از حد لازم تجاوز كرد؛ چرا كه تجاوز از حد لازم، انسان را به خوى دروغ گويى مبتلا مى‏كند و حضرت صادق (ع) مى‏فرمايد: اصلاح گر سرشت دروغ گويى ندارد.[13] آنچه از روايت پيشين مى‏توان فهميد اين است كه انسان به بهانۀ اصلاح جامعه، و ايجاد صلح و آشتى بين دو مسلمان، مجاز به دروغگويى بى‏جا و بى‏اندازه نيست؛ بلكه بايد ميزان لازم را رعايت كند.[14]

دروغ مرد به همسرش

دروغ یکی از گناهان و حرام های[15] بزرگی است که دین مبین اسلام به شدت با آن برخورد کرده است.[16] ولی با توجه به حرمت آن، گاهی اوقات جهت برخی از مصالح مهم؛ مانند حفظ جان، ناموس، مال و سرمایۀ قابل توجه، دروغ جایز شمرده شده است.[17]

در موضوع دروغ مرد به همسرش باید به چند نکته توجه کنیم:

الف: اگرچه دروغ و کذب جنبه خبری دارد و به خبری گفته می شود که مطابق واقع نباشد، اما طبق نظر برخی و یا شاید بتوان گفت در عرف، به وعده ای که شخص می دهد و آن را انجام نمی دهد، اگر چه از مقوله انشاء است، نیز دروغ اطلاق می شود. البته در این صورت بین دروغ و وعده، عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی گاهی دروغ تحقق می گیرد ولی هیچ خلف وعده ای نیست و گاهی خلف وعده است و دروغ نیست و گاهی مانند آن که مرد به همسرش بگوید: فردا فلان کار را انجام می دهم و قصد انجام دادن نداشته باشد، هم دروغ است و هم خلف وعده.[18]

ب: مرحوم شیخ حر عاملی دو روایت در باب دروغ مرد به همسرش دربارۀ وعده هایی که می دهد، آورده است. در این دو روایت و در کنار دروغ به همسر به مواردی اشاره می کند که نوعی اصلاح ذات البین یا حفظ جان در کار است.[19] پس بنابراین شاید بتوان دروغ گفتن به همسر را در چنین فضایی تبیین کرد، به این بیان که هر گاه به خاطر موضوع و خواسته ای روابط زن و شوهر به مرحله ای برسد که نیاز به اصلاح داشته باشد، مرد می تواند جهت اصلاح رابطۀ خود با همسرش، دست به چنین عملی بزند. پس[20] اگر کلام خلاف واقع مرد به همسرش،موجب از بین رفتن اعتماد و به هم خوردن رابطۀ او با همسرش(هرچند در آینده) می شود،دادن چنین وعده هایی و دروغ گفتن نیز حرام می شود. به همین سبب برخی گفته اند: دروغ گفتن حرمت ذاتی ندارد، بلکه حرمت، حلیت و کراهت آن وابسته به متعلقش است، و چه بسا بتوان برخی روایات[21] را جهت تأیید آن بیان نمود.[22]

ج: اما فقهای بزرگ شیعه با توجه به روایات فراوان و ادلۀ محکمی که در باب حرمت کذب وجود دارد، روایات وعدۀ دروغ به همسر را دارای مشکلات اساسی می دانند که بیان می شود:

1 . ضعف سند روایت[23]: روایت اول را شیخ حر عاملی از کتاب «من لا یحضره الفقیه» شیخ صدوق آورده است که جهت بررسی سندی آن، ناگزیر باید سندش ذکر شود: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو وَ أَنَسِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع)عَنْ آبَائِهِ (ع).[24]

حماد بن عمرو: در هیچ کدام از کتاب های رجالی مطلبی در توثیق یا تضعیفش وارد نشده است.

انس بن محمد: ایشان نیز از اشخاص مجهولی است که مطلبی برای روشن شدن وضعیتش بیان نشده است.

پدر انس بن محمد: ایشان نیز از مجاهیل این روایت اند.

روایت دوم را شیخ حر عاملی از کتاب خصال شیخ صدوق نقل می کند که سندش از این قرار است: «فِي الْخِصَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْمُحَارِبِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِه‏..».[25]

احمد بن حسین بن سعید: وی را ضعیف و جزء غالیان شمرده اند.[26]

ابوالحسن حضرمی: این شخص از مجاهیل است و مطلبی برای او بیان نشده است.

محمد بن سعید: ایشان نیز شناخته شده نیست.

المحاربی: ایشان نیز از مجاهیل این روایت است.

در نتیجه روایت از نظر سند مورد قبول نیست.

2. اجمال در مقصود از روایت[27]: آیا منظور جواز تخلف از وعده است که در این صورت حرف جدیدی نیست؛ زیرا خلف وعده نسبت به همسر یا غیر همسر حرام نمی باشد،[28] آیا منظور از وعده به همسر خبر از خلاف واقع است، یا منظور همان ظاهرش یعنی وعده است که انشاء است نه خبر؟ آیا جواز دروغ در همه حالات است یا وقتی که موجب اصلاح ذات البین شود؟ همۀ این سؤالات و دیگر سؤالاتی که شما در سؤالتان مطرح کرده اید باعث شده است که فقهاء عظام دلالت این روایات را مجمل بدانند.

نتیجه: با توجه به مشکلات سندی و دلالی این روایات، فقهاء بزرگ شیعه دروغ گفتن به همسر را جایز نمی دانند،[29] مگر این که مصلحت مهمی در کار باشد که البته این اختصاصی به دروغ مرد نسبت به همسرش ندارد و شامل همه می شود و جز مجوزات کلی دروغ است.


[1] . منافقون، 1.

[2] توضيح المسائل مراجع، ج ‏2، ص 623، انتشارات جامعه مدرسین، قم، چاپ هشتم، سال 1424 ق.

[3]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 23، ص 202، مؤسسه آل البيت (ع) لإحياء التراث، قم، چاپ اول، سال 1409ق‏.

[4] . وسائل الشیعة، ج 23، ص 203 .

[5] . وسائل الشیعة، ج 23، ص 268 .

[6] . وسائل الشیعة، ج 23، ص 267 .

[7]سفينة البحار ماده” صدق” ؛ الكافي، ج 2، ص 104، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 هجرى شمسى.

[8]اصول كافى ج 2 ص 339. ان اللَّه عز و جل جعل للشر اقفالا، و جعل مفاتيح تلك الاقفال الشراب، و الكذب شر من الشراب.

[9]تفسير نمونه، ج ‏11، ص 413.

[10] حر عاملی، وسائل الشيعة، ج 12، ص 255 ح 16238.

[11]كلينى، كافى، ج 2، ص 342، ح 18. قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ كُلُّ كَذِبٍ مَسْئُولٌ عَنْهُ صَاحِبُهُ يَوْماً إِلَّا كَذِباً فِي ثَلَاثَةٍ رَجُلٌ كَائِدٌ فِي حَرْبِهِ فَهُوَ مَوْضُوعٌ عَنْهُ أَوْ رَجُلٌ أَصْلَحَ بَيْنَ اثْنَيْنِ يَلْقَى هَذَا بِغَيْرِ مَا يَلْقَى بِهِ هَذَا يُرِيدُ بِذَلِكَ الْإِصْلَاحَ مَا بَيْنَهُمَا أَوْ رَجُلٌ وَعَدَ أَهْلَهُ شَيْئاً وَ هُوَ لَا يُرِيدُ أَنْ يُتِمَّ لَهُمْ.

[12]ان الله احب الكذب في الصلاح و ابغض الصدق فى‏الفساد. حر عاملى، وسائل الشيعه، ج 12، ص 252، ح 16229.

[13]المصلح ليس بكذاب. كلينى، كافى، ج 2، ص 210، ح 7

[14]نک: تهرانی، مجتبی، سایت بلاغ.

[15] امام خمینی، روح الله، المكاسب المحرمة ، ج‏2، ص 60، باب (حرمة الكذب في الجملة ضرورية)، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى‏، قم، 1415.

[16] برای آگاهی از برخی روایات به سؤال 2194 (سایت: 2498) (موارد جواز دروغ گفتن) همین سایت مراجعه کنید.

[17] تبريزى، ابو طالب تجليل‏،التعليقة الاستدلالية على تحرير الوسيلة، ص 424،موسسه عروج.

[18] : خويى، سيد ابو القاسم موسوى‏،مصباح الفقاهة (المكاسب)، ج‏1، ص 391، بی تا، بی جا.

[19] روایت می گوید: «ازعلى(ع) نقل شده كه رسول خدا (ص) فرمود: در سه مورد دروغ گفتن نيكوست: نيرنگ در جنگ، وعده به همسر و اصلاح ميان مردم.»،نک: حر عاملی،محمد بن حسن، وسائل‏الشيعة، ج 12، ص 252، مؤسسه آل البيت عليهم السلام‏،قم، 1409.

[20] با توجه به دلیل فحوا می توان چنین استنباطی را به دست آورد.

[21] “يا عليّ، إنّ اللّه أحبّ الكذب في الصلاح، و أبغض الصدق في الفساد”، نک:  وسائل‏الشيعة، ج 12، ص 252.

[22] نک: المكاسب المحرمة (للإمام الخميني)، ج‏2، ص140.

[23] المكاسب المحرمة (للإمام الخميني)، ج‏2، ص 140؛ صدر، شهيد سيد محمد، ما وراء الفقه، ج‏10، ص 323، دار الأضواء للطباعة و النشر و التوزيع‏،بیروت، 1420.

[24] وسائل‏الشيعة، ج  12 ص 252.

[25] همان.

[26] نجاشى، ابو الحسن احمد بن على بن احمد، رجال‏النجاشي ص  77، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه‏ قم، 1407.

[27] المكاسب المحرمة (للإمام الخميني)، ج ‏2، ص 140.

[28] ما وراء الفقه، ج‏10، ص 324.

[29] “و كيف كان الأحوط لو لم يكن الأقوى عدم جوازه”، نک: المكاسب المحرمة (للإمام الخميني)، ج ‏2، ص140؛ طباطبائى حكيم، سيد محسن، ‏منهاج الصالحين (المحشى للحكيم)، ج‏2، ص 15، دار التعارف للمطبوعات‏، بیروت،1410؛ خويى، سيد ابو القاسم‏، منهاج الصالحين (للخوئي)، ج‏2، ص 10، نشر مدينة العلم‏، قم،1410.