برهان نظم
تاریخ: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ در باب: فلسفهدر تعریف نظم گفته شده: «نظم، گرد آمدن اجزای متفاوت با کیفیت و کمیت ویژهای در یک مجموعه به گونهای است که همکاری و هماهنگی آنها، یک هدف معین را تامین کند».[۱] با توجه به این تعریف وجود چند عنصر برای تحقق نظم لازم و ضروری است:
۱٫ مجموعهای از چند جزء.
۲٫ آرایش و ترتیب خاص بین آنها.
۳٫ همکاری و هماهنگی این اجزا در داخل مجموعه.
۴٫ تاثیر هر یک از اجزا در تحقق غایت و هدف خاصی.
هماهنگی و نظم آشکاری که در پدیدههای طبیعت است باعث شده که در طول قرون و اعصار مختلف، بسیاری از فیلسوفان و الاهیون با استفاده از برهان نظم که راهی تجربی و مبتنی بر مطالعه در جهان طبیعت بود، به عنوان معروف ترین برهان برای اثبات وجود خدا به کار بردند.
قرآن مجید و روایات نیز به برهان نظم اهمیت فراوانی دادهاند و انسان ها را دعوت میکنند که در خلقت پیچیده عالم هستی بیندیشند و از این راه به وجود خداوند علیم و حکیم، آگاهی یابند.[۲] امام صادق (ع) در باب نظم جهان، خطاب به یکی از اصحاب خود به نام مفضل میفرماید:
«ای مفضل، نخستین عبرت و دلیل برخالق – جل و علا – هیئت بخشیدن به این عالم و گردآوری اجزا و نظم آفرینی در آن است؛ از این رو اگر با اندیشه و خرد در کار عالم، نیک و عمیق تأمل کنی، هرآینه آن را چون خانه و سرایی مییابی که تمام نیازهای بندگان خدا در آن آماده و گرد آمده است. اینها همه دلیل آن است که جهان هستی با اندازهگیری دقیق و حکیمانه و نظم و تناسب و هماهنگی آفریده شده است. آفریننده آن یکی است و او همان شکل دهنده، نظم آفرین و هماهنگکننده اجزای آن است».[۳]
تقریر برهان نظم:
برهان نظم به صورت های مختلفی بیان شده است که به چهار نمونه از آنها اشاره میشود:
۱٫ تقریر مبتنی بر علیت:
در این تقریر از نظم موجود در عالم هستی، دو نتیجه میتوان گرفت: اثبات وجود ناظم، اثبات ویژگی های او؛ مثل علم، عقل و شعور.
برای اثبات وجود ناظم گفته می شود: «در عالم طبیعت، نظم برقرار است و هر نظمی به دست ناظمی است، پس باید ناظمی این نظم را در طبیعت قرار داده باشد».
برای اثبات ویژگی های ناظم میگویند: «در طبیعت نظم وجود دارد و هر نظمی برخاسته از شعور و آگاهی است، پس بایستی ناظم جهان طبیعت، دارای شعور و آگاهی باشد».
اساس این تقریر بر اصل علیت استوار است و اینکه «هر پدیدهای محتاج پدیدآورنده است» و چون «نظم» پدیده است، پس محتاج پدیدآورندهای؛ یعنی ناظمی است و چون نظم و سامان دادن به یک مجموعه نیازمند آگاهی و شعور است، پس این ناظم دارای این ویژگی ها است.[۴]
۲٫ تقریر بر اساس انسجام:
مجموعههای عالم طبیعت دارای انسجام و اتصال شگفتآوری هستند، به گونهای که گاهی یک جزء کوچک در کل عالم طبیعت تأثیر میگذارد. اکتشافات علمی همچون اثبات تأثیر نجوم در حیات موجودات روی زمین و دیگر دستاوردهای علمی، این اتصال و انسجام را آشکارتر میسازد. این ارتباط و تنیدگی مجموعهها در همدیگر، دلالت بر وجود شعور و دخالت عقلی بزرگ در ساختار جهان میکند.[۵]
۳٫ تقریر بر اساس هدفمندی:
با دقت در مجموعه نظامات عالم هستی، متوجه میشویم که برخی از این نظام ها در خدمت نظامی دیگر قرار دارد، به طوری که در صورت نبودن نظام اول، نظام دوم از بین خواهد رفت. به عبارت دیگر نظام اول، هدف و غایتی دارد که آن، تامین احتیاجات نظام دوم است و بدین ترتیب، ارتباط تنگاتنگی بین نظام های عالم هستی وجود دارد. مثلا ساختار وجودی مادر و وجود غدۀ شیردهی او برای تامین احتیاجات غذایی نوزاد است. مشخص است که این هدفمندی و ارتباط در عالم، نشاندهنده موجود عالِم و باشعوری است که چنین ارتباط و هدفمندی را در عالم به وجود آورده است.[۶]
۴٫ تقریر بر اساس حساب احتمالات:
حیات روی زمین نتیجه شروط و قیود فراوانی است و علل گوناگونی با یکدیگر هماهنگ شدهاند تا حیات کنونی نظم و سامان یافته، به گونه ای که فقدان هر یک از این شرایط، موجب بینظمی و فساد این عالم می شود. این قیود و شروط به قدری فراوانند که احتمال صُدفه و اتفاق در ایجاد این نظم و هماهنگی را بسیار ضعیف و در حدّ صفر میکند و احتمال دخالت شعور و قصد در ایجاد این مجموعه های زنجیروار بسیار بالا است.[۷]
ویژگی های برهان نظم:
مهمترین ویژگی های برهان نظم عبارتند از:
۱٫ یک پایه برهان نظم حسی است و پایه دیگرش نیز چنان روشن است که هر عقل سلیمی به روشنی آن را درک میکند، لذا از براهین روشنی است که حتی کسانی را که از مسائل عمیق دورند، نیز میتواند قانع کند.
۲٫ برهان نظم نیاز به اثبات نظم در سراسر جهان ندارد، بلکه در هر گوشهای نظامی دقیق کشف شود، هر چند برای بقیه برای ما مجهول باشد، برای نتیجهگیری کافی است.
۳٫برهان نظم یک برهان کاملا پویا است و با تکامل علوم و کشف تازههای آن، همگام و همراه است و پیوسته آیت و نشانههای جدیدی برای اثبات تعلق جهان به یک مبدا ماورای طبیعی در اختیار ما میگذارد.[۸]
[۱]. محمدرضایی، محمد، الاهیات فلسفی، ص۳۳۵٫
[۲]. جاثیه ۳ – ۶٫
[۳]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار،، ج ۳، ص ۶۱٫
[۴]. سبحانی، جعفر، الالهیات، ج۱، ص۳۳-۳۵ ؛ غرویان، محسن، سیری در ادله اثبات وجود خدا، ص ۸۰٫
[۵]. الالهیات، همان، ص ۴۳٫
[۶]. همان، ص ۴۷٫
[۷]. همان، ص ۵۱٫
[۸]. سبحانی، جعفر، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص۷۸٫
- ADD TO YAHOO
- ADD TO STUMBLEUPON
- ADD TO DELECIOUS
- ADD_TO_FRIENDFEED
- ADD TO LINKEDIN
- ADD TO TWITTER
- ADD TO FACEBOOK
- ADD TO GOOGLE PLUS
- ADD TO CLOOB
ثبت نظر