جاودانگى انسان و تجربه آن در دنیا
تاریخ: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ در باب: دنیاحقیقت انسان کتابى است نیازمند به شرح و شارح این کتاب هم کسى جز مصنّف آن یعنى آفریدگار هستى نمىتواند باشد؛ زیرا خداوند هم نویسنده این کتاب است و هم متکلّم کلمات آن. خداى سبحان حقیقت انسان را به وسیله انبیا و اولیا و فرشتگان شرح کرده و با بیان این که آدمى از کجا آمده، به کجا مىرود و در چه راهى گام بر مىدارد او را هم با خودش آشنا مىکند، هم با آفریدگارش و هم با گذشته و حال و آیندهاش. اگر انسان حقیقت خود را براى شرح به خدا نسپارد دیگران او را شرح کرده و انسانشناسى مىنگارند؛ اما بسان کتب آسمانى پیشین، دست به تحریف و تفسیر به رأى مىزنند، هم بعضى از اسرار نهانى را کتمان مىکنند، هم امورى بیگانه را به عنوان خواستههایش بر او تحمیل مىنمایند و هم خواستههاى حقیقى او را جا به جا مىکنند و این سه نقص بزرگ و عیب مهم در شرح حقیقت انسان است.
از جمله نکات بسیار ارزشمند در شناخت انسان از منظر قرآن کریم این است که آیا ابتدا و انتهاى انسان خاک است و پیش و پس از آفرینش او جز پوچى نیست و یا این که آدمى مرغ باغ ملکوت است و چند روزى قفسى ساختهاند از بدنش و این خاکدان، آشیانهاى موقّت و پلى براى عبور وى از طبیعت به فرا طبیعت است؟
قرآن کریم راه دوم را ارائه کرد و به ما مىآموزد که بشر قبلاً کجا بوده و پس از این به کجا مىرود و این چند روز دنیا چه باید بکند[۱] و چگونه است که انسان در نهاد خویش طالب جاودانگى است و فطرتاً از زوال و محدودیت و نقصان گریزان است.
روح حقیقتى ملکوتى
نفس ناطقه؛ یعنى روح انسانى جوهرى از عالم مجردات (عالم امر) است در مقابل، بدن عُنصرى جوهرى از عالم خلق؛ یعنى عالم طبیعت و مادیات است. و لذا روح انسانى از احکام جسم و جسمانى همچون رنگ، کم، کیف، امتداد طول و عرض و عمق و شکل… مبرّا است.[۲]
اصالت روح و فرعیّت بدن
حقیقت هر کسى را روح او تشکیل مىدهد و بدن ابزار روح است و این منافات ندارد که انسان در دنیا و برزخ و قیامت بدن داشته باشد البته همان طورى که انسان در دار دنیا بدن دارد و بدن فرع است ( نه اصل و نه جزء اصل) در برزخ و قیامت نیز این چنین است. قرآن کریم بدن را که فرع است به طبیعت و خاک و گل نسبت مىدهد و روح را که اصل است به خداوند اسناد مىدهد و مىفرماید:[۳] “قل الرّوح من امر ربّى” بگو روح از فرمان پروردگار من است.[۴]
انسان و جاودانگى
اگر انسانها به عالم طبیعت مأنوسترند، براى آن است که حسى فکر مىکنند چون حس و قواى حسى به طبیعت نزدیک است و عقل و قواى عقلى از طبیعت دور است؛ لذا محسوسات و امور مادى انسانهاى اهل حس را به خود جلب مىنماید، اما انسان عاقل چون ارزشى براى دنیا قائل نیست فریب دنیا را نخورده دل به دنیا نمىبازد. فطرت انسانى خواهان ابدیّت است به تعبیر صدر المتألهین: خداوند در سرشت انسانها محبت وجود و بقاء و کراهت عدم و فنا را سرشته است.[۵] و لذا متاع گذرا او را اشباع نمىکند و اگر به طبیعت سر مىسپارد یا براى آن است که از باب خطاى در تطبیق، طبیعت را ابدى مىپندارد و یا ابدیّت بعد از مرگ را فراموش کرده است یا گرفتار جهل مرکب است یا مبتلاى غفلت، به نص صریح قرآن کریم هر انسانى بالضروره مىمیرد.[۶] پس احتمال خلود و جاودانگى در دنیا ممکن نیست.
قرآن کریم مىفرماید:[۷] آن چه در دسترس شما است زوالپذیر است و آن چه در نزد خدا است ابدى است و چون شما انسانها ابدى هستید این ابدیّت خویش را هدر ندهید. کالاى ابدى پیش غیر خدا نیست. اگر آب زندگانى مىخواهید فقط نزد خدا است.[۸]
[۱]. جوادى آملى، عبداللَّه، تفسیر موضوعى قرآن کریم، صورت و سیرت انسان در قرآن، ص ۳۵ و ۳۸٫
[۲]. حسن زاده آملى، حسن، نصوص الحکم بر نصوص الحکم – فص ۳۱، ص ۱۷۹٫
[۳]. اسراء، ۸۵٫
[۴]. جوادى آملى عبداللَّه، زن در آئینه جلال و جمال، ص ۶۸٫
[۵]. صدرالمتألهین شیرازى، محمد ابراهیم، اسفار اربعه، ج ۴، ص ۱۶۳ (چاپ سنگى).
[۶]. آل عمران، ۱۸۵٫
[۷]. نحل، ۹۶٫
[۸]. جوادى آملى، عبداللَّه، کرامت در قرآن، ص ۱۱۶٫
- ADD TO YAHOO
- ADD TO STUMBLEUPON
- ADD TO DELECIOUS
- ADD_TO_FRIENDFEED
- ADD TO LINKEDIN
- ADD TO TWITTER
- ADD TO FACEBOOK
- ADD TO GOOGLE PLUS
- ADD TO CLOOB
ثبت نظر