searchicon

کپی شد

‏فضائل و مناقب امام حسین (علیه السلام)‏

در زمینه فضائل و مناقب امام حسین (علیه السلام) باید گفت: در میان امامان معصوم (علیه السلام) و حجت‌های بالغه الهی، ‏پیشوای عزّت و آزادی و رهبر جهاد و شهادت و فداكاری، حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) امتیازی ویژه دارد. از طرفی رابطه تنگاتنگ و به هم‌تنیده قرآن كریم و اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیه السلام) آن‌قدر عمیق و ریشه‌دار است كه قلم و بیان از ‏عهده ترسیم آن برنمی‌آیند. حدیث مشهور و متواتر ثقلین، این حقیقت را به گونه كامل، آشكار می‌سازد؛ زیرا ‏رسول‌اكرم (صلی الله علیه و آله) در آن حدیث شریف می‌فرماید: «من دو متاع سنگین و گران‌بها در میان شما ‏می‌گذارم؛ یكی‌كتاب‌خدا، (قرآن كریم) و دیگری عترت؛ اهل‌بیتم و این دو، هرگز از هم جدا‌ نمی‌شوند تا در كنار حوض ‏كوثر، بر من وارد شوند».[1]

نکته مهم دیگر در خصوص اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، خصائص، ویژگی‌ها و امتیازات شخصی آن بزرگواران (علیهم السلام) است که به حسب زمان و مکان و موقعیت و مأموریت‌هایی که از جانب خداوند متعال بر عهده هر یک از آنان نهاده شده، فرق می‌کند، مانند: لقب امیرالمؤمنین (علیه السلام) که مخصوص حضرت علی (علیه السلام) است و دادن این لقب به دیگر امامان معصوم (علیه السلام)، (طبق نقل روایات)، ممنوع است.[2] یا لقب سیدالشهداء که مخصوص امام حسین (علیه السلام) است.

اما شمه ای از فضائل امام حسین (علیه السلام) عبارتند از:

1. تکلم بعد از شهادت:

امام حسین (علیه السلام) تنها کسی است که بعد از شهادت سخن گفته است. سر امام بر روی نیزه، این آیه از قرآن را تلاوت کرده است: «آیا پنداشتی که اصحاب کهف و رقیم (خفتگان در غار)، از آیات شگفت ما بوده‌اند؟».[3]

آیات دیگری که امام حسین (علیه السلام) بعد از شهادت تلاوت کرده است، عبارتند از: ادامه آیات سوره کهف تا آیه 14، آیه 227 از سوره شعراء، آیه 71 سوره غافر و آیه 137 سوره بقره.

2. مشتق بودن نام حضرت از نام خداوند:

جابر بن عبدالله انصاری نقل می‌کند:  پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «حسن را حسن نامیدند؛ برای این‌که با احسان خداوند، آسمان‌ها و زمین‌ها برپا شد و حسین از احسان مشتق شد، و علی و حسن دو اسم از اسم‌های خداوند متعال است و حسین تصغیر حسن است».[4]

در حدیث دیگری نام حضرت، برگرفته از اسم خداوند؛ یعنی «محسن» دانسته شده، که خداوند می‌فرماید: «… من محسن هستم و این حسین است».[5]

3. ویژه بودن مربیان امام حسین (علیه السلام):

به دلیل این‌که امام حسین (علیه السلام)، خامس اصحاب کساء می‌باشد، از تربیت پاکانی؛ همچون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، امیر المؤمنین (علیه السلام) و فاطمه زهرا (علیها السلام)، برخوردار بودند؛ لذا حضرت خود را در روز عاشورا، در قالب اشعاری، این گونه معرفی نمودند:«در بین تمام انسان‌ها کیست که جدی مانند جد من، یا مربی و معلمی مانند معلم من داشته باشد؟؛ من فرزند دو ماه تابناکم، مادرم فاطمه زهرا (علیها السلام) و پدرم علی (علیه السلام)، کوبنده کفر در بدر و حنین بود. آن هنگام که قریش دچار بت پرستی و عبادت لات و عُزّی بودند؛ علی (علیه السلام) به بیت المقدس و بعد به سوی کعبه عبادت خدا می‌کرد».[6]

4. فضائل امام حسین (علیه السلام) در کلام الهی:

در بسیاری از كتب تفسیر و حدیث و تاریخ، امام حسین (علیه السلام) از جمله مصادیق بارز آیه تطهیر،[7] مباهله،[8] مودت،[9] اطعام[10] و كلمات و آیات پایانی سوره فجر؛ (آیه 30) دانسته شده، و روایات معتبری در این باره نقل كرده‎اند. درباره آیات پایانی سوره فجر‌ در تفسیر «البرهان» چنین آمده است: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «سوره فجر را در نمازهای واجب و نیز نماز مستحب خود بخوانید؛ چرا كه این سوره، سوره حسین بن علی (علیه السلام) است … هر كس در خواندن سوره فجر مداومت داشته باشد، در بهشت با امام حسین (علیه السلام) خواهد بود، به درستی كه خداوند بر هر چیز توانا و به هر امری دانا است».[11]

همچنین وجود احادیث قدسی فراوان در مورد امام حسین (علیه السلام) از ناحیه ذات اقدس الهی مؤید فضائل امام حسین (علیه السلام)در کلام الهی است.

در یکی از این احادیث، در کتاب شریف کافی آمده است: «… حسین را خازن وحی خویش قرار داده و او را با شهادت، کرامت بخشیدم و پایانی با سعادت برای وی مقرر داشتم، او برترین شهیدان و درجه‌اش از همه والاتر است، کلمه تامّه خود را همراه او قرار دادم و حجت رسای خویش را نزدش نهادم و به وسیله خاندان او، پاداش و کیفر می‌دهم…».[12]

5. مظهر صفات انبیاء:

امام حسین (علیه السلام) به عنوان انسان کامل، هم مظهر صفات الهی و هم مظهر صفات انبیای عظام (علیهم السلام) است که به مواردی از آنها اشاره می‌شود:

الف. امام حسین (علیه السلام)؛ همانند انبیا (علیهم السلام) هدایتگر مردم است.

قرآن کریم در مورد انبیاء الهی (علیهم السلام) می‌فرماید: «… و آنان را پیشوایانی که به امر ما هدایت می‌کنند، قرار دادیم»؛[13] پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز، حسین (علیه السلام) را به عنوان چراغ هدایت معرفی می‌کند و می فرماید: «همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است».[14]

ب. امام حسین (علیه السلام)؛ همچون انبیا (علیهم السلام) از غیر خدا نمی‌ترسید.

آن حضرت این ویژگی را در گفتار و کردار ثابت کرد. قرآن کریم در مورد انبیاء (علیهم السلام) می‌فرماید: «… آنان که رسالت‌های الهی را می‌رسانند و از او می‌ترسند و جز خدا از کسی نمی‌ترسند»؛[15] امام حسین (علیه السلام) نیز، فرمود: «… اگر در دنیا هیچ پناهگاهی وجود نداشته باشد، (باز هم) با یزید بن معاویه بیعت نخواهم کرد».[16]

در مکتب حسینی ترس با ارزش، ترس از خدا است، نه ترس از غیر خدا؛ لذا حضرت در دعای معروف عرفه، ترس از خدا را طلب می‌نماید: «… خدایا مرا چنان قرار ده که از تو بترسم، (چنان‌که) انگار تو را می‌بینم».[17]

ج. امام حسین (علیه السلام)؛ مثل انبیای عظام الهی (علیهم السلام)، اهل جهاد و شهادت بود.

قرآن کریم می‌فرماید: «چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند… .»؛[18] آن حضرت نیز، سید الشهداء لقب گرفته‌اند، در حالی که تا قبل از واقعه عاشورا حضرت حمزه، عموی پیامبر (علیهما السلام)، به دلیل شهادت خاص در جنگ احد، به نام «سیدالشهداء» معروف بودند.

د. امام حسین (علیه السلام)؛ مثل انبیا (علیهم السلام)، از متوکلان علی الله بود.

قرآن کریم از قول پیامبران الهی (علیهم السلام) می‌گوید: «… چرا بر خدا توکل نکنیم، با این‌که ما را به راه‌هایمان رهبری کرده است؟!»؛[19] از کلمات مشهور امام حسین (علیه السلام) نیز، این جمله آمده است. امام سجاد (علیه السلام) می‌فرماید: «هنگامى كه لشكر دشمن به‌جانب پدر بزرگوارم عزيمت كردند، آن‌حضرت، دست نياز به‌درگاه خدای چاره ساز برداشته عرض‌كرد: پروردگارا در تمام پيش‏آمدهاى ناگوار پشتيبان من هستى و در هر سختى به‌تو پناه می‌آورم و تو در هر پيش‏آمدى كه براى من اتفاق مى‏افتد يار و ياور من هستی، اطمينان من به تو و تو تکیه‌گاه من هستی است».[20]

هـ. امام حسین (علیه السلام)؛ همچون انبیای الهی (علیهم السلام)، از بهترین صبرکنندگان درگاه الهی بود.

قرآن کریم در مورد انبیاء (علیهم السلام)، می‌فرماید: «… همه آنها از صابران بودند…»؛[21] امام حسین (علیه السلام) نیز در روز عاشورا، بر آن همه مصیبت هایی که بر آنان وارد شد، صبر کردند.

و. امام حسین (علیه السلام)؛ همانند انبیاء (علیهم السلام)، از اصلی‌ترین احیاکنندگان امر به معروف و نهی از منکر بود.

قرآن کریم، انبیاء الهی (علیهم السلام) را آمران به معروف و ناهیان از منکر دانسته و می‌گوید: دشمنان انبیاء، آنها را به خاطر این ویژگی به شهادت می‌رساندند؛ «… كسانى كه نسبت به آيات خدا كفر مى‏ورزند و پيامبران را به ناحق مى‏كشند، و (نيز) مردمى را كه امر به عدالت مى‏كنند به قتل مى‏رسانند»؛[22] بین تحلیل‌گران نهضت عاشورا هیچ جای شک و شبهه‌ای نیست که یکی از اهداف عمده این نهضت، احیای این فریضه الهی بود؛ چراکه آن حضرت فرموده است: «… می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم …».[23]

ز. امام حسین (علیه السلام)؛ مثل انبیا (علیهم السلام)، از علمداران مبارزه با طاغوت بود.

قرآن کریم در مورد انبیا (علیهم السلام) می‌فرماید: «در هر امتی رسولی را مبعوث کردیم (تا به آنها بگوید:) خدا را عبادت کنید و از طاغوت بپرهیزید»؛[24] امام حسین (علیه السلام) نیز، با طاغوت زمان خود؛ یزید، نه تنها بیعت نفرمود، بلکه یک معیار کلی ارائه کرد که: «… شخصی مثل من با فردی مثل او بیعت نمی کند».[25]

ح. امام حسین (علیه السلام)؛ همچون انبیا (علیهم السلام)، وسیله تعلیم و تزکیه مردم و بیرون آوردن ایشان از زندان جهالت و ضلالت می‌باشد.

قرآن کریم در مورد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «او (خدا) کسی است که در میان انسان‌های درس ناخوانده، رسولی را مبعوث کرد، تا آیاتش را بر آنها بخواند و آنها را تزکیه کند و کتاب و حکمت را به ایشان بیاموزد، گرچه از قبل در گمراهی آشکار بودند»،[26] امام حسین (علیه السلام) نیز در زیارت اربعین، این گونه معرفی شده است: «… خون قلبش را در راه تو داد تا بندگان تو را از جهالت و حیرت گمراهی نجات دهد».[27]


[1]. حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشيعة، محقق و مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم ‏السلام، ج 27، ص 33 و 34.

[2]. طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج،‏ محقق و مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 61.

[3]. كهف، 9.

[4]. ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج 3، ص 398.

[5]. قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله،‏ قصص الأنبياء عليهم السلام، محقق و مصحح: عرفانيان يزدى، غلامرضا، ص 45‏.

[6]. طبرسى،‏ احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج‏، ج 2، ص 301.‏

[7]. احزاب، 33.

[8]. آل عمران، 61.

[9]. شوری، 23.

[10]. انسان، 5 – 11.

[11]. بحرانى، سيد هاشم، البرهان فى تفسير القرآن، تحقيق: قسم الدراسات الاسلامية مؤسسة البعثة – قم، ج 5، ص ‏‏649.‏

[12]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر/ آخوندی، محمد، دار الکتب الإسلامیة، ج 1، ص 528.

[13]. انبياء، 73.

[14]. ابن نما حلى، جعفر بن محمد، مثير الأحزان، محقق و مصحح: مدرسه امام مهدى عليه السلام‏، ص 4.

[15]. احزاب، 39.

[16]. بحرانى اصفهانى، عبدالله بن نورالله‏، عوالم العلوم و المعارف (مستدرك حضرت زهرا تا امام جواد عليهم السلام)، محقق و مصحح: موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر.‏ ج 17، ص 178.

[17]. سید ابن طاووس، على بن موسى‏، إقبال الأعمال ، ج 1، ص 342‏.

[18]. آل‏عمران، 146.

[19]. ابراهیم، 12.

[20]. مفید، محمد بن نعمان، ‏ارشاد، ص 447 و 448.‏

[21]. انبیا، 85.

[22]. آل‏عمران، 21.

[23]. حسينى موسوى، محمد بن أبي‌طالب‏، تسلية المُجالس و زينة المَجالس (مقتل الحسين عليه السلام)، محقق و مصحح: حسون، كريم فارس‏، ج 2، ص 160‏.

[24]. نحل، 36.

[25]. عوالم العلوم و المعارف (مستدرك حضرت زهرا تا امام جواد عليهم السلام)، ص 174.

[26]. جمعه، 2.

[27]. طوسى، محمد بن الحسن‏، تهذيب الأحكام ، محقق و مصحح: خرسان موسوی، حسن‏، ج 6، ص 113.