Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

‏شخصیت‌های برجسته بنی امیّه

بزرگِ خاندان بنی امیّه؛ «امیّه» است.[1] برای امیه ۱۰ فرزند پسر برشمرده اند. از نسل او، کسانی که جزو شخصیت‌های مهم بنی امیّه به حساب می آیند، می توان به این اشخاص اشاره کرد:

  1. «حرب»؛ فرزند بزرگ امیه و پدر ابوسفیان که از بزرگان مکه به شمار می رفت و مدتی با عبدالمطلب (جد رسول خدا صلی الله علیه و آله) مراوده و دوستی داشت، اما سرانجام کارشان به نزاع و جدایی کشید.[2] وی در نبردهای اعراب؛ مانند یوم عکاظ و دو جنگ فجار،[3] فرمانده سپاه قریش بود و پس از وی این منصب به ابوسفیان رسید.[4]
  2. «ابو العاص»؛ نیای (جد) عثمان بن عفان و مروان بن حکم و شماری از فرزندان حکم بود که به خلافت رسیدند.[5]
  3. ابو العیص بن امیه و دو فرزندش عتّاب[6] و خالد[7] که در فتح مکه اسلام آوردند.
  4. عاص بن امیه
  5. سعید بن عاص
  6. از طریق ابو عمر بن امیه نیز شاخه دیگری پدید آمد و عقبة بن ابی معیط و فرزندش، ولید از مشهورترین اعضای این شاخه هستند.[8]
  7. در عصر ظهور اسلام، ابوسفیان برجسته‌ترین شخصیت بنی امیه و یکی از چهار نفر؛ (عتبة بن ربیعة، شیبة ابن ربیعة، أبو جهل‏ و ابو سفیان) به شمار می رفت که گفته‌اند پیش از اسلام حکمشان نافذ بود.[9]
  8. خلفای بنی امیه از سال 41 تا 132 ق؛ چهارده نفر و از سال 138 تا 422 در منطقه اندلس (اسپانیا)؛ 12 نفر هستند. لازم به ذکر است که اسامی خلفا و حاکمان بنی امیّه، در جای خود ذکر خواهد شد.

[1]. سمعانى‏، عبدالكريم بن محمد، الأنساب، تحقيق: المعلمى اليمانى، عبد الرحمن بن يحيى، ج 1، ص 348؛ بلاذرى، أحمد بن يحيى، ‏أنساب الأشراف، تحقيق: زكار، سهيل و زركلى، رياض، ج 5، ص 1؛ ابن حزم‏، علی بن احمد، جمهرة أنساب العرب، تحقيق: لجنة من العلماء، ص 74.

[2]. أنساب الأشراف، تحقيق: زكار، سهيل و زركلى، رياض، ج 1، ص 72- 74.

[3]. جنگ‌های فجار که به فاصله بیست سال بعد از عام‌الفیل، به وقوع پیوست، از جنگ‌های معروف عرب جاهلی، به شمار می‌آمد به گونه‌ای که عده‌ای از اعراب آن را مبدأ تاریخ خود قرار دادند و شعرای جاهلی اشعار بسیاری درباره آن سروده‌اند. فجار، بر وزن قتال یا مقاتله بوده و از آن‌جا که مصدر فعال یا مفاعله بر کاری طرفینی دلالت دارد، کلمه فجار؛ به معنای مبادله فجور خواهد بود؛ یعنی هر دو طرف درگیر در این نبرد، در کار مبادله فجور و تباهی با یکدیگر همدست بودند و آن فجور و تباهی این بود که به جنگ در ماه‌های حرام مشغول شدند.

اعراب جاهلی، چهار ماه از سال؛ یعنی رجب، ذی‌القعده، ذی‌الحجه و محرم را محترم می‌شمردند و جنگ در آن را حرام می‌دانستند؛ به نقل از زمخشری در تفسیر کشاف، این حکم از بقایای دین حنیف ابراهیم (علیه السلام) بوده است. گویند در طول تاریخ عرب جاهلی، تنها چهار بار این قانون نقض شد که آخرین آن، بین قریش و هوازن در گرفت که چهار سال به درازا کشید.

عمده جنگ‌های فجار، چهار جنگ را شامل می‌شود که عبارتند از: فجار اوّل با عنوان «فجار الرجل» و فجار دوّم با عنوان «فجار القرد» و فجار سوّم با عنوان «فجار المرأة» و چهارم که از بزرگ‌ترین جنگ‌های فجار بود، «فجار البراض» نام داشت که خود شامل چهار فجره بود: یوم النخله، یوم الشمطه، یوم العبلاء، یوم الشرب، یوم الحریره. نکته قابل ذکر این است که همه این جنگ‌ها یا در بازار عکاظ مکه و یا در نزدیکی آن صورت گرفته است. ر.ک: سایت پژوهشکده باقرالعلوم (علیه السلام).

[4]. ابن كثير، اسماعيل بن عمر، البداية و النهاية، ج 2، ص 290.

[5]. مقدسى‏، مطهر بن طاهر، البدء و التاريخ، ج 4، ص 110.

[6]. ابن عبدالبر، يوسف بن عبدالله، الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، تحقيق: البجاوى، على محمد، ج 3، ص 1023؛ سمعانى‏، عبد الكريم بن محمد، الأنساب، تحقيق: المعلمى اليمانى، عبد الرحمن بن يحيى، ج 9، ص 213. ‏

[7]. ابن اثیر جزرى، على بن محمد، أسد الغابة، ج 1، ص 566؛ الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، تحقيق: البجاوى، على محمد، ج 2، ص 431.

[8]. ابن اثير، على بن ابى الكرم، الكامل في التاريخ، ج 3، ص 190.

[9]. الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، تحقيق: البجاوى، على محمد، ج 2، ص 714 و 715.