Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

‏تاریخ تأسیس شیعه اثنی عشری ‏

پیرامون پیدایش شیعه و اطلاق این نام به گروهی خاص؛ دو دیدگاه اساسی وجود دارد:

الف) گروهی از نویسندگان و پژوهشگران معتقدند تشیع پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ایجاد شده‌است. این گروه خود چند دسته هستند:

  1. عده‌ای می‌گویند: تشیع در روز سقیفه پدید آمده است، همان روزی که گروهی از بزرگان صحابه با صراحت گفتند: علی (علیه السلام) اولی به امامت و خلافت است.[1]
  2. برخی دیگر، پیدایش شیعه را به اواخر خلافت عثمان مربوط می‌دانند و انتشار آرای عبدالله بن سبا در این زمان را به پیدایش تشیع ربط می‌دهند.[2]
  3. گروه دیگری معتقدند تأسیس شیعه در روز «فتنه الدار» (روز قتل عثمان؛ خلیفه سوم) بوده‌است. بعد از این روز، پیروان حضرت علی (علیه السلام) که همان شیعیان بودند، در مقابل خون‌خواهان عثمان (عثمانیان) قرار گرفتند. ابن ندیم می‌نویسد: «وقتی طلحه و زبیر با علی (علیه السلام) مخالفت کردند و جز به خون‌خواهی عثمان به چیزی دیگر قانع نشدند، علی (علیه السلام) خواست با آنها بجنگد تا سر به فرمان حق نهند. آن روز، کسانی را که از او پیروی کردند، به نام شیعه خواندند و او خود نیز به آنها می‌گفت: «شیعیان من».[3] ابن عبد ربه اندلسی نیز می‌گوید: «شیعیان کسانی هستند که علی (علیه السلام) را بر عثمان تفضیل دادند».[4]
  4. گروه چهارم معتقدند که تشیع پس از ماجرای حکمیت تا شهادت علی (علیه السلام) به وجود آمده‌است.[5]
  5. گروه پنجم آغاز تشیع را به واقعه کربلا و شهادت امام حسین (علیه السلام) ربط می‌دهند.[6]

ب) در مقابل این دسته، بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که تشیع در عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ریشه دارد. در این مورد می‌توان به مرحوم کاشف الغطا،[7] شیخ محمد حسین مظفر،[8] محمد حسین زین عاملی[9] اشاره کرد که قائل هستند شماری از صحابه در عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به شیعه علی (علیه السلام) معروف بودند.[10]

با توجه به این دیدگاه‌ها می‌توان گفت: ایام سقیفه، اواخر خلافت عثمان، جنگ جمل، حکمیت و حادثه کربلا از دوره های اثر گذار بر تاریخ تشیع است. افزون بر آن، وجود شخصی به نام عبدالله بن سبا مورد تردید است.[11] با همه اینها پیدایش تشیع در یکی از این دوره‌ها درست به نظر نمی‌رسد. بررسی احادیث نبوی نشان می‌دهد که واژه شیعه پیش از همه، از زبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در احادیث متعددی برای نامیدن دوست داران علی (علیه السلام) به کار رفته است. اینک به بعضی از احادیثی که همه آنها در منابع اهل‌سنت هم آمده، اشاره می‌شود:

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمود: «خدا گناهان شیعیان و دوستداران شیعیان تو را بخشیده است».[12]

هم‌چنین فرمود: «(یا علی) تو و شیعیانت در حوض کوثر بر من وارد می‌شوید. از آن سیراب خواهید شد در حالی که صورتتان سفید است و دشمنان تو تشنه و در غل و زنجیر بر من وارد می‌شوند».

نیز در حدیثی طولانی درباره فضایل علی (علیه السلام) به دخترش فاطمه (علیها السلام) می‌فرماید: «یا فاطمه! علی و شیعیان او رستگاران فردا هستند». همچنین فرمود: «یا علی! خدا، گناهان تو، خاندان، شیعیان و دوستداران شیعیانت را بخشیده است».[13]

چون این احادیث انکار شدنی نیستند و محدثان بزرگ اهل سنت آن را نقل کرده‌اند، بعضی نویسندگان اهل سنت به تأویل ناروای آن دست زده‌اند.

ابن حجر هیثمی در کتاب «الصواعق المحرقه فی الرد علی اهل البدع و الزندقة» هنگام نقل این احادیث گفته است: «منظور از شیعه در این احادیث، شیعیان نیستند، بلکه منظور، خاندان و دوستداران علی هستند که مبتلا به بدعت سب اصحاب نشوند».[14]

مرحوم مظفر در پاسخ او می‌گوید: «عجیب است که ابن حجر گمان کرده، مراد از شیعه در این جا اهل‌سنت هستند! و من نمی‌دانم این به دلیل مترادف بودن دو لفظ شیعه و سنی است؟ یا به این دلیل که این دو فرقه یکی هستند، یا اهل‌سنت، بیشتر از شیعیان، از خاندان پیامبر (صلّی الله علیه و آله) پیروی کرده‌اند و آنان را دوست می‌دارند!؟».[15] مرحوم کاشف الغطاء نیز می‌گوید: «با نسبت دادن لفظ شیعه به علی (علیه السلام) می‌توان مراد را فهمید؛ زیرا غیر از این صنف، بقیه شیعه دیگران هستند»[16]. [17]

سخن آخر این که در منابع شیعه در این مورد احادیث فراوانی موجود است. به عنوان مثال:

جابر بن عبد الله انصاری؛ صحابی رسول مكرم اسلام (صلّی الله علیه و آله) نقل می‌كند: «ما در خدمت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) بودیم. علی بن ابی طالب (علیه السلام) وارد شد. پيامبر اكرم (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمود: برادرم آمد، سپس متوجه كعبه شد و دست مباركش را بر آن زد و فرمود: سوگند به آن‌كه كه جانم در دست او است، اين شخص؛ (حضرت علی (علیه السلام)) و شيعيانش روز قيامت پيروز هستند؛ البتّه او اولين فرد شما است كه به من ايمان آورده و از تمام شما نسبت به پيمان خدائى وفادارتر است. او به فرمان حق پايدارتر و در بين رعيّت از شما عادل‌‏تر، و در تقسيم اموال ميان مستحقان به صورت مساوى از تمام شما واردتر است. هم‌چنین مقام و موقعيت او نزد خدا از شما بالاتر است؛ (به همين جهت) اين آيه قرآن (در باره او) نازل شده است: «آنهائى كه ايمان آورده‏‌اند و عمل صالح دارند، بهترين مردمان هستند[18]».[19] در جای دیگر می‌فرماید: «یا علی تو و شیعیانت در بهشت هستید».[20]

از مجموع مطالبی که بیان شد، معلوم می‌شود که گرچه فرقه شیعه بعدها شکل یک جمعیت منسجم را به خود گرفت، اما اطلاق «شیعه» به پیروان حضرت علی (علیه السلام)، توسط پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) و از زمان آن حضرت شروع شده است.

 

[1]. يعقوبى، احمد بن أبى يعقوب، تاريخ اليعقوبى، ج 2، ص 124.

[2]. سمیرة، مختار اللیثی، جهاد الشیعة فی العصر العباسی الأول، ص 25.

[3]. زین عاملی، محمدحسین، شیعه در تاریخ، ترجمه: عطایی، محمد رضا، ص 33 و 34.

[4]. ابن عبد ربه اندلسى، احمد بن محمد، العقد الفريد، ج 2، ص 245.

[5]. بغدادي، عبدالقادر بن طاهر، الفرق بين الفرق، ص 134.

[6]. جهاد الشیعة فی العصر العباسی الأول، ص 35.

[7]. كاشف الغطا، جعفر، دفاع از حقانيت شيعه (مقدمه کشف الغطا)، ترجمه: محرّمي، غلامحسين، ص 48.

[8]. مظفر، محمد حسین، تاریخ شیعه،  محقق: حجتی، محمد باقر، ص 4.

[9]. شیعه در تاریخ، ص 34.

[10]. تاریخ شیعه، ص 9.

[11]. در مورد عبدالله بن سباء به کتاب گرانسنگ افسانه عبدالله بن سباء تأليف علامه عسگري مراجعه شود.

[12]. هيثمي، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص 232.

[13]. اخطب خوارزمی، موفق بن أحمد، المناقب للخوارزمي، ص 206.

[14]. الصواعق المحرقه، ص 232.

[15]. تاریخ شیعه، ص 5.

[16]. دفاع از حقانيت شيعه (مقدمه کشف الغطا)، ص 48 و 49.

[17]. به نقل از سایت اندیشه قم.

[18]. بینه، 7.

[19]. طبرى آملى، محمد بن أبي القاسم‏، بشارة المصطفى لشيعة المرتضى، ج 2، ص 122.

[20]. ابن طاووس، على بن موسى،‏ اليقين‏، محقق / مصحح: انصارى زنجانى خوئينى، اسماعيل‏، ص 165.