Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

گستره دعوت حکومت فاطمیان در شرق

دولت فاطمی پس از استقرار تا چندین قرن در حال توسعه بود.

 با انتقال مقر دولت فاطمیان به مصر، اسماعیلیان مغرب به عنوان یک اقلیت تحت فشار قرار گرفتند و در 407 ق پس از به حکومت رسیدن معز بن بادیس زیری در افریقیه، اکثریت سنی مذهب افریقیه، این اقلیت را در قیروان و دیگر نقاط افریقیه قتل عام کردند و تا چندی پیش از 440 ق که بنی زیری (خاندان معز بن بادیس زیری)، برای همیشه در خطبه‌ها نام عباسیان را جایگزین فاطمیان کردند، دیگر تقریبا هیچ گروه اسماعیلی در افریقیه باقی نمانده بود. حتی مصر، پایگاه دوم فاطمیان نیز مأمنی دائمی برای اسماعیلیان نبود و در زمان مستنصر؛ هشتمین خلیفه فاطمی، صحنه بحران‌های سیاسی و نظامی و اقتصادی متعددی شد که آغازگر انحطاط دولت فاطمیان بود، در حالی که در همین زمان، خلافت فاطمی به موفقیت‌های مهم در مناطق شرقی دست یافته، و حتی توانسته بود در کوتاه زمانی عراق را نیز تحت سیطره خود گیرد.[1]

معروف‌ترین داعی فاطمی در آن زمان در سرزمین‌های شرقی، «حمیدالدین احمد بن عبدالله کرمانی (411 ق)» فیلسوفی برجسته بود که با زبان‌ها و اصول عقاید مسیحیان و یهودیان، و مکتوبات مقدس آنان آشنایی کامل داشت و در مناظرات بین ادیان، متکلمی توانا بود.

از دیگر داعیان مهم فاطمی در این دوره، ناصر خسرو (481 ق)؛ شاعر و فیلسوف و سیاحت‌گر معروف است که به مقام والایی در سلسله مراتب دعوت رسید و دعوت فاطمی را در خراسان رهبری کرد. ناصر خسرو که دعوت را از مقر اولیه فعالیتش در بلخ به نیشابور و دیگر نواحی خراسان گسترش داد، برای مدتی نیز به طبرستان رفت و در طبرستان و دیگر نواحی دیلم، جماعتی پر شمار را به مذهب اسماعیلی درآورد که آنها نیز امامت مستنصر فاطمی را پذیرفتند.

در یمن، پس از مرگ «ابن حوشب» (از داعیان اسماعیلی)، فعالیت‌های دعوت، به طور محدود ادامه داشت. در 429 ق، داعی «علی بن محمد صلیحی» که با مرکز دعوت اسماعیلیه در قاهره در تماس بود، در منطقه کوهستانی مسار خروج کرد و سلسله اسماعیلی «صلیحیون» را بنیان نهاد. صلیحیون که ریاست دعوت اسماعیلیه را در یمن بر عهده داشتند، حدود یک قرن، تا 532 ق، بر بخش‌های مهمی از آن سرزمین به نیابت از فاطمیان حکومت کردند و اقتدار خود را تا اندازه‌ای به مناطق مجاور؛ مانند عمان و حضرموت و بحرین نیز بسط دادند. صلیحیون نقش مؤثری در بسط دعوت اسماعیلیه به هندوستان نیز ایفا کرده‌اند. جماعت اسماعیلی جدیدی در گُجَرات (ایالتی در غرب هندوستان) پیدا شد که در قرون بعدی، پایگاه اصلی اسماعیلیان مستعلوی طیبی (بُهره ها) گردید که هنوز در آن جا حائز اهمیت هستند.[2]

[1]. ابن ‌دواداری‌، ابوبکر، کنز الدرر، به‌ کوشش‌: منجد، صلاح‌الدین،‌ ج ۶، ص ۴۴۳ به‌ بعد‌.

[2]. مجمع علمی گوتنگین، اربعة کتب‌ اسماعیلیة، تصحیح:‌ اشتروتمان‌‌؛ جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 8، مدخل اسماعیلیه، ص 690 – 692.