کپی شد
گستره حکومت عثمانی
عثمانیها در محدوده جغرافيايی خاص به تشکيل حکومت پرداختند و پس از مدتی دامنه قلمرو حکومت خود را گسترش داده و تقريباً علاوه بر در اختيار گرفتن قلمرو حکومت خلفای فاطمی و عباسی، بخشهايی از اروپا را نيز به قلمرو خود ضميمه کردند و قرنها به همين نام و با شهرت خلافت عثمانی حکومت راندند.[1]
عثمان غازی اساس تشکيل خلافت بزرگ عثمانی را با درايت و اعتدال و مديريت و کاردانی که تاريخ از او سراغ دارد، بنيان گذاشت.[2] و فرزندان وی جانشين وی شدند و با تصرف کردن شهرهای بيزانس (امپراطوري بيزانس)[3] و شهرهای بزرگی نظير ازمير، آنکارا (آنقره) ازنيق نخستين تشکيلات عثمانی را به وجود آوردند و به ضرب سکه و تأسيس ديوان وزارت و ايجاد نيروهاي مسلح مخصوص نظامي حافظ شهرها، دست زدند و بدين ترتيب به امور مختلف سامان دادند.
بعدها فتوحات آنها در بالکان، اروپای شرقی و بلغارستان، صربستان آلبانی، بوسنی، اغوزه و…[4] استمرار يافت که بدين ترتيب تمام اروپا را تحت تأثير قرار داد، دول اروپايی برای جلوگيری از پيشرفت قلمرو جهان اسلام دو چاره انديشيدند:
1. ايجاد جنگهاي صليبي به رهبری پاپ و تحريک او که مردم مناطق عثمانی را بر عليه عثمانیها میشوراند.
2. ايجاد اختلاف بين کشورهای اسلامی (اختلاف داخلي).
بدين ترتيب با ايجاد تنش از درون و هجوم از بيرون امپراطوری بزرگ اسلامي را تجزيه و تقسيم نمودند و به عنوان مستعمرات خود سالها به غارت تمام ذخاير مادی و معنوی اين کشورها و تضعيف فرهنگی دينی اين مناطق با برنامههای از پيش تعيين شده پرداختند و پس از ايجاد بحران هويت فرهنگی و اقتصادی نخبگان جوامع اسلامی را مجذوب خود کرده و از نظر علمی نيز خلاء بزرگی در کشورهای اسلامی به وجود آوردند و اين روند تخريبی باعث شد که کشورهاي اسلامی از حرکت به سوی رشد علمی و معنوی بازماند و به عنوان کشورهاي عقب مانده يا توسعه نيافته يا کشورهاي جهان سوم معروف شد که به نوعي تحقير محسوب مي شد.[5]
[1]. استفان فورد جي، شاو، آزال کورال شاو، تاريخ امپراطور عثماني و ترکيه، ترجمه: رمضان زاده، محمود، ج1، ص56 – 21 و ص107.
[2]. حقي، اسماعيل، تاريخ عثماني، ترجمه: ايرج نوبخت، ج1، ص 135.
[3]. همان، ص 141.
[4]. همان، ص 141 – 258.