Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

کودکی حضرت عیسی (علیه السلام)

از سرگذشت حضرت عیسی (علیه السلام) در دوران کودکی و نوجوانی و جوانی وی اطلاع و آگاهی مستقیمی در دست نیست. آن‌چه گفته می شود از لابه‌لای کتاب‌های تاریخ است که بعضی مطالب آنها به انجیل یا قرآن مجید باز می‌گردد.

در برخی از منابع[1] آمده، وقتی هشت روز از عمر آن حضرت گذشت، مادرش او را با خود به نزد هیکل[2] برد. او در آن‌جا ختنه شد و به دستور جبرئیل (علیه السلام)، یسوع[3] (عیسی) نام نهاده شد. ختنه سنت انبیاء و در شریعت تمامی پیامبران از دوران ابراهیم (علیه السلام) متداول و سنت بوده است. در انجیل برنابا مطلبی آمده که بر ختنه شدن حضرت عیسی (علیه السلام) دلالت دارد:

«چون به عمر، هشت روزی رسید طبق شریعت پروردگار (چنان که در کتاب موسی مکتوب است) (مریم و یوسف[4]) آن کودک را برداشتند و با خود به هیکل بردند تا ختنه‌اش کنند. سپس او را ختنه کرده و نامش را یسوع نهادند. چنان که قبل از آن ‌که مریم به او باردار شود، از سوی ملائکه به این نام نامگذاری شده بود. عیسی در حمایت مادرش در تپه‌ای بلند که برای آنها (از هر لحاظ) آرام بخش و مطمئن بود و در کنار آن چشمه‌ای قرار داشت،‌ به دور از بیت لحم نشأت و رشد یافت». چنان که خداوند در قرآن کریم می فرماید: «و ما فرزند مريم [عيسى‏] و مادرش را آيت و نشانه‏اى قرار داديم و آنها را در سرزمين مرتفعى كه داراى امنيّت و آب جارى بود جاى داديم».[5]

در زمان تولد عیسی (علیه السلام)، حاکم ظالمی به نام «هیرودیس» به دستور «قیصر اوغسطس» بر منطقه حکمرانی می کرد. از طریق کاهنان به گوش او رسیده بود که نوزادی تولد یافته که دارای شأن و مقام بزرگی خواهد بود و بر تمامی یهودیان حکمرانی خواهد کرد. وی دستور داد هر پسری که در بیت لحم به دنیا آمده، کشته شود. این مطلب فقط در انجیل متی و برنابا آمده و سایر انجیل‌ها آن را ذکر نکرده اند. یوسف نجار در خواب دید که به او دستور دادند از ترس هیرودیس، عیسی و مادرش (علیهما السلام) را بردارد و به مصر ببرد. او فوراً اقدام کرد و‌ آنها را با خود به مصر برد و تا زمان هلاکت هیرودیس در آن‌جا ماند. زمانی که هیرودس هلاک شد، یوسف در خواب دید که به او دستور دادند بچه را برداشته با مادرش به مملکت خود برگرداند؛ چون آنهایی که قصد کشتن او را داشتند، هلاک شده‌اند.

حضرت عیسی (علیه السلام) هنگام بازگشت از مصر هفت سال داشت. او در برگشت از مصر به الخلیل رسید و در شهر ناصره اقامت کرد. حضرت عیسی (علیه السلام) در ناز و نعمت و حکمت پرورش یافت.

همچنین در انجیل متی و برنابا آمده: وقتی عیسی به دوازده سالگی رسید با مادرش مریم و یوسف نجار به بیت المقدس رفت تا در آن‌جا طبق شریعت مکتوب خدا در تورات (نماز بگزارد و) سجده کند. هنگامی که نمازش به پایان رسید، او را نیافتند. مادرش با پسر عمویش؛ یوسف نجار در پی وی به بیت المقدس بازگشتند، اما او را نیافتند. سرانجام بعد از سه روز او را در هیکل در میان علماء یافتند که درباره ناموس[6] با آنها به احتجاج می پرداخت و تمامی مردم را با سؤال‌ها و جواب‌های خود به اعجاب برانگیخته بود. آنها می گفتند: چگونه این همه معلومات را به دست آورده در حالی که نو‌رس است و پیش هیچ احدی درس نخوانده است. مادرش چون او را دید، وی را در آغوش کشید و گفت: چه کردی سه روز است ما به دنبال تو هستیم؟ جواب داد: مگر نمی‌دانی که خدمت خداوند مقدم بر خدمت پدر و مادر است. سپس همراه ایشان به ناصره برگشت.[7]

 

[1]. ر.ک: انجیل برنابا.

[2]. يكي از كارهای بی نظير حضرت داود (علیه السلام) ساختن معبدی بزرگ در شهر اورشليم بود كه در تورات از آن به عنوان «هيكل سليمان» ياد می شود. «هيكل» در لغت به معنای «بنای عظيم» است. (جوهری، الصحاح في اللغه، حرف هاء (هكل). در فرهنگ انگليسي هم TEMPLE به معنای بنای عظيم و معبد آمده است. در روايات اسلامی آمده است: در زمان حضرت داود (عليه السلام) مردم به بيماری طاعون گرفتار شدند و حضرت داود (علیه السلام) به مكان بيت المقدس رفته و ديد ملائكه از آن مكان به آسمان عروج می كنند؛ به همین جهت تصمیم گرفت در آن مکان دعا كند. پس بر بلندای صخره ای رفت و از خدا درخواست كرد كه بيماری و بلای طاعون را از مردم بر طرف كند. خدا دعای وی را مستجاب و برآورده نمود. بر اين اساس، آن مكان را مسجد و محل عبادت قرار داد، اما قبل از آن كه بنای مسجد به پايان برسد، حضرت داود (علیه السلام) رحلت كرده و تكميل بناء را به سليمان (علیه السلام) سفارش نمود. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 14، ص 14، ح 23 از باب اول.

[3]. در لغت نامه دهخدا آمده: عیسی ]سا] (اِخ ) بن مریم. عیسی پیامبر (علیه السلام)، ملقب به روح ﷲ، از پیامبران بزرگ است. کلمه ٔعیسی لغت عبرانی یا سریانی است و اسم وی مسیح است. (از منتهی الارب ) (از آنندراج). اسمی است عبرانی یا سریانی، و گویند مقلوب از یسوع است که آن نیز عبرانی باشد، و شاید تحریفی از عیسو است. عیسی نامی است که مسلمانان برای «سیّد» ما یسوع مسیح به کار برده اند. (از اقرب الموارد). ج، عیسَوْن، عیسَیْن. و کوفی ها مضموم کردن سین را پیش از واو و مکسور ساختن آن را قبل از یاء نیز جایز دانسته اند، اما بصری‌ها آن را جایز نمی دانند. نسبت بدان عیسوی ّ و یا به حذف الف یعنی عیسی ّ می باشد. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). ر.ک: سایت واژه یاب، لغت نامه دهخدا، ذیل واژه عیسی.

[4]. یوسف نجار (به عبری יוֹסֵף) یا «سَنت جوزف» یا «سَن ژوزف» در نزد برخی از مسیحیان، همسر مریم مقدس شناخته می‌شود. به عقیدهٔ مسلمانان و اکثریت مسیحیان، وی پدر عیسی به شمار نرفته و با مریم همبستر نشده ‌است. یوسف نجار بیشتر نقش پدرخوانده را برای عیسی بازی می‌کند. به عقیدهٔ مسیحیان نسب وی به ابراهیم (علیه السلام) می‌رسد..

[5]. مؤمنون، 50.

[6]. ناموس در لغت نامه دهخدا: احکام الهی (برهان قاطع)؛ شریعت (اقرب الموارد) (المنجد)؛ قانون و شریعت و احکام الهی (ناظم الاطباء) هو الشرع الذی شرع شرعه ﷲ. (تعریفات): یکی روز بود که عیسی تعلیم می‌داد معتزله نشسته بودند و او ناموس می آموزانید. (ترجمه ٔ دیاتسارون، ص 50). ر.ک: سایت واژه یاب، لغت نامه دهخدا.

[7]. به نقل از انجیل متی و برنابا.