searchicon

کپی شد

کلی یا جزئی نگری در آیات قرآن

قرآن كريم حبل الهى است و مايه سعادت و رستگارى نوع انسانى مى باشد؛[1] از اين رو بايد تمامى مضامين و قوانين لازم براى هدايت بشرى را در خود جاى دهد.

حال اگر قرار باشد همه مصاديق و جزئيات، چه آنها كه راجع به عصر نزول بودند و چه آنها كه در آينده خواهند آمد، در متن اين كتاب نوشته شود، لازم است تا به اندازه لحظات زندگى هر يك از مسلمانان، كتابى جامع نازل گردد.

مشخص است كه چنين امرى ممكن و عاقلانه نيست. پس چه بايد كرد و چه راهى را باید برگزيد؟!

خداوند تبارك و تعالى قرآن را به عنوان نسخه جامع رهايى بخش، در بهترين شكل براى هدايت بشر فرو فرستاد. او قوانين كلى را به صراحت و يا در قالب امثال و حكم، داستان ها و سرگذشت پيشينيان ذكر نمود تا مردم با تعيين مصداق و ربط آنها به كليات مذكور در آيات شريف، راه درست را برگزيده و از تحير و سرگردانى نجات يابند.

اين همان مطلبى است كه امام صادق (ع) به صحابى خود مى فرمايند: “بر ما است كه اصولى عام و فراگير را بيان كنيم و بر شما است كه فروع را از آنها بيابيد”.[2]

اما در اين رهگذر، گاهى ارجاع فروعات به اصول دشوار به نظر مى‏رسد و يا مورد غفلت قرار مى گيرد. در چنين مواردى، بر قانون گذار لازم است تا با بيان برخى از جزييات، تعيين مصاديق را به مخاطبان بياموزد. به عنوان مثال بارى تعالى در آيه اى مى فرمايد: “از پليدى ها بپرهيزيد”[3] و چون مواردى مثل شراب يا قمار در عرف آن روز، يكى از مسايل عادى[4] به شمار مى رفت و زشت بودنشان چندان معلوم نبود، خداوند در آيه اى ديگر كه مدّت ها پس از آيه پيشين نازل مى‏شود، به تعيين برخى از مصاديق پليدى پرداخته و مى فرمايند: “قمار، شراب و… از پليدى ها هستند…”[5].

پس بيان برخى از جزييات نه تنها ضررى به كليت كتاب نمى زند؛ بلكه بستر مناسبى را براى درك موقعيت ها و دستيابى به روشِ صحيحِ تطبيق مسايل جديد بر قوانين كلى قرآن كريم، فراهم مى نمايد و از ايجاد انحرافات و تأويلات ناصحيح جلوگيرى مى كند؛ از اين روى، گاهى قرآن كريم بر خلاف كتب علمى متعارف كه در مقام تبيين يك حقيقت (و يا قانون) مصاديق را ذكر نمى نمايند، به جزئيات مى پردازد و به بيان قواعد كلى اكتفا نمى كند.



[1]. “هذا بيان للناس و هدى و موعظة للمتقين”، آل عمران، 138 و “ان هذا القرآن يهدى للتى هى أقوم”، اسرى، 9.

[2]. احمد بن محمد بن ابى نصر، عن ابى الحسن الرضا (ع) قال: “علينا إلقاء الأصول إليكم و عليكم التفريع”. حلى، ابن ادريس، السرائر، ج3، ص 575 – الحلى، يحيى بن سعيد، الجامع للشرايع، ص 4.

[3]. فاجتنبوا الرجس…”، حج، 30.

[4]. محمد صادق نجمى و هاشم هريسى، شناخت قرآن، ص 78.

[5]. انما الخمر و الميسر و الأنصاب و الأزلام رجسٌ…”، مائده، 90.