searchicon

کپی شد

کرامات علّامه حلی

یکی از کرامات مرحوم علّامه حلی، تشرفی است که به محضر امام عصر (علیه السلام) داشته است. نقل شده است که شب جمعه که فرا می رسید، بوی تربت مقدس ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) و عشق زیارت حضرتش، علامه را بی تاب می کرد و از حله به کربلا می کشاند؛ از این رو هر هفته روزهای پنجشنبه به زیارت مولا و آقایش می شتافت. در یکی از هفته ها که به تنهایی در حال حرکت بود، شخصی همراه وی به راه افتاد و با یکدیگر مشغول صحبت شدند. در ضمن صحبت برای علامه معلوم شد که این شخص مرد فاضلی است و تبحر خاصی در علوم دارد؛ از این نظر مشکلاتی را که در علوم مختلف برایش پیش آمده بود، از ایشان پرسید و او به همه آنها پاسخ گفت. تا این که بحث در یک مسئله فقهی واقع شد و آن شخص فتوایی داد که علامه منکر آن شد و گفت: دلیل و حدیثی بر طبق این فتوا نداریم! آن شخص گفت: شیخ طوسی در کتاب تهذیب، در فلان صفحه و سطر، حدیثی را در این باره ذکر کرده است! علامه در حیرت شد که راستی این شخص کیست؟! از او پرسید آیا در این زمان که غیبت کبری است، می توان حضرت صاحب الامر (علیه السلام) را دید؟ در این هنگام عصا از دست علامه افتاد و آن شخص خم شد و عصا را از زمین برداشت و در دست علامه گذاشت و فرمود: چگونه صاحب الزمان را نمی توان دید و حال آن که دست او در دست تو است؟! علامه بی اختیار خود را در مقابل پای آن حضرت انداخت و بیهوش شد! وقتی به هوش آمد کسی را ندید. او پس از بازگشت به حله، به کتاب تهذیب مراجعه کرد و آن حدیث را در همان صفحه و سطر که آن حضرت فرموده بود، پیدا کرد و به خط خود در حاشیه آن نوشت: این حدیثی است که حضرت صاحب الامر (علیه السلام) به آن خبر داد و به آن راهنمایی کرد. یکی از دانشمندان می نویسد: من آن کتاب را دیدم و در حاشیه آن حدیث، خط علامه حلی را نیز مشاهده کردم.[1]

از دیگر کرامات علامه آن است که او یکی از پرکارترین و موفق ترین فقیهان نامدار شیعه از نظر تألیف به شمار می آید. طبق احصا و شمارشی که از تألیفات وی به عمل آورده اند، با تقسیم بر روزهای عمر او، به هر روز آن تا هزار سطر رسیده است و این امر، از کرامت ها و تأییدات الهی نسبت به ایشان حکایت دارد. حال آیا او هم مانند مرحوم مجلسی از دستیاران، معاونان و شاگردان خویش بهره جسته یا آن که اغلب اوقات خود را به تألیف و تصنیف اشتغال ورزیده است، چندان مهم نیست، آن چه که مهم است، کثرت، اتقان و استحکام تألیفات او است که از یک عمر پربرکت و توأم با توفیق، حکایت دارد و نوع تألیفات او نشانگر این معنا است که از فکر وقاد و نظر صائب خود او جریان پیدا کرده است.[2]

[1]. به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت.

[2]. خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ج  ٢، ص 268.