searchicon

کپی شد

کرامات عثمان بن سعید عمری

مردان بزرگ الهی به دلیل تزکیه نفس و پاکی روح به کراماتی دست می‌یابند که گاهی به سبب هدایت یا اتمام حجت به عده ای نشان می دهند. کرامت ها و شواهد صدق در برخی موارد مستقیماً توسط امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در برخی موارد با واسطه‌ سفیران آن حضرت به شیعیان بیان می‌شد؛ تا شیعیان افزون بر این که به وجود امام مهدی (علیه السلام) ایمان داشته باشند، به نیابت نواب اربعه نیز مطمئن شوند. نشان دادن کرامت ها و شواهد صدق عمدتاً در زمان سفارت اولین سفیر ناحیه‌ مقدسه، عثمان بن سعید عمری صورت گرفت، چون که در این دوره هنوز شیعیان در حیرت بودند و به وجود امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پی نبرده بودند که به برخی از کرامات وی اشاره می‌شود.

  1. محمد بن ابراهیم بن مهزیار می‌گوید: پس از وفات امام حسن عسكری (علیه السلام) در مورد جانشین آن حضرت به شک افتادم. پدرم وكیل حضرت بود و اموال زیادی نزدش بود؛ به همین جهت اموال را برداشته و من را به همراهی طلبید، تا آن را به جانشین و امام بعد از حضرت عسکری (علیه السلام) تحویل دهیم. به راه افتادیم، پدرم در بین راه مریض شد، و به سبب مریضی اش، به من در مورد اموال وصیت نمود و گفت: از خدا بترس و این اموال را به صاحبش برگردان. هر كه نشانه این اموال را گفت، به او بسپار. سپس وفات كرد. من چند روزی در عراق ماندم، سپس نامه ای از سوی عثمان بن سعید که از نواب اربعه می‌باشد به من رسید كه در آن نامه همه علائم و نشانه های اموال بیان شده بود، نشانه هایی كه جز من و پدرم كسی آن را نمی‌دانست. محمد بن ابراهیم بن مهزیار با این كرامت و شاهد صدق، هم به امامت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و هم به نیابت عثمان بن سعید مطمئن شد.[1]
  2. محمد بن علی اسود می‌گوید: در آغاز غیبت صغری، پیرزنی پارچه ای به من داد و گفت آن را به ناحیه مقدسه (امام زمان علیه السلام) برسان. من آن را با پارچه های بسیاری دیگر همراه خود آوردم. چون به بغداد رسیدم، نزد عثمان بن سعید رفتم، وی گفت: همه اموال را به محمد بن عباس قمی بده. من همه را به او سپردم، جز پارچه پیرزن را. پس از آن عثمان بن سعید از ناحیه مقدسه این پیغام را فرستاد كه پارچه پیرزن را نیز به وی تسلیم كن.[2]
  3. محمد بن علی بن شازان ‌می‌گوید: اموالی از مردم نزد من جمع شده بود، برای این كه به ناحیه مقدسه برسانم، دیدم بیست درهم كمتر از پانصد درهم است. این مقدار را افزودم و با نامه برای عثمان بن سعید نائب امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرستادم. چیزی هم در این نامه قید نكرده بودم. وی در پاسخ نوشت: پانصد درهم رسید. بیست درهم از آن مال تو بود.[3]

[1]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، محقق و مصحح: مصطفوی، حسن،‏ ص 531.

[2]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 51،‌ ص 335.

[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 523 و 524. برگرفته از سایت اسلام کوئست.