کپی شد
کتب مقدس و نقد تاریخی
از قرن هیجدهم میلادی و پس از پیدایش نهضت روشنگری نگرش جدیدی نسبت به کتب مقدس و از جمله انجیل صورت گرفت. این نگرش به نقد تاریخی کتاب مقدس معروف است. ره آورد این نگرش آن بود که کتاب مقدس به آزمایش گاه تجربی برده شد و مانند سایر پدیدههای تاریخی مورد نقد و بررسی تجربی قرار گرفت. برای مثال نقادان کتاب مقدس با مطالعات و بررسیهای دقیق، تاریخ درست نگارش و نویسندگان کتب مقدس را به طور جدی زیر سؤال بردند. در مورد انجیل یوحنا که مدت ها مورد علاقه مسیحیان سنتی بود، گفته شد که توسط یوحنای دمشقی نوشته نشده و جنبه تاریخی آن خیلی قوی نیست. یا معلوم شد که سه انجیل اول مدت ها پیش از انجیل یوحنا نوشته شده و بسیار معتبرتر است. مهمتر از همۀ اینها این بود که همۀ جزئیات کتاب مقدس مورد شک و تردید قرار گرفت.[1]
بنابر این با توجه به مطالب مطرح شده مسلم است که اولاً: انجیل های موجود کلام و وحی خداوند متعال نیست.ثانیاً: انجیل های موجود (چه کتابی به صورت وحی شده از سوی خدا باشد و چه نباشد و نوشته برخی از مسیحیان باشد) همۀ کلمات حضرت عیسی را در برندارد. ثالثاً: در همین انجیل های موجود نیز در برخی موارد ممکن است روایت درست و دقیق سخنان و زندگی حضرت عیسی نباشد.
[1] . سلیمانی، عبدالرحیم، کتاب مقدس، ص 46 – 49، انجمن معارف اسلامی ایران، 1382. همچنین در این مورد ر. ک. به: راهنمای الهیات پروتستان، ویلیام هوردرن، ترجمه ط طهوس میکائلیان، ص 38، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی.