کپی شد
کتاب آسمانی موسی کلیم الله (علیه السلام)
در ادبیاتِ معارف اسلامی، تورات نام کتاب آسمانی حضرت موسی (علیه السّلام) است.[1] مباحث مربوط به تاریخ، آموزه ها و تحولات تورات بازتاب گسترده ای در قرآن، احادیث و منابع اسلامی یافته است. بر اساس دیدگاه رایج اسلامی، تورات نازل شده بر حضرت موسی (علیه السّلام) در طول تاریخ دچار تغییر و تحول شده و نسخه کنونی با آن تفاوت زیادی دارد.
تورات در اصل، یک واژه عبری (تورا)؛[2] به معنای تعلیم و ترجمه آن به قانون، که در برخی منابع ذکر شده، اشتباه است. [3] تورات در اصطلاح خاص آن، به 5 سِفر (به معنای کتاب) اول عهد قدیم اطلاق می شود.این کتاب ها عبارتند از: پیدایش، خروج، لاویان، اعداد و تثنیه.
البته تورات در اصطلاح یهودی معنای گسترده و عمیقی نیز دارد که بسیار فراتر از این مورد خاص می باشد. در این مفهوم، تورات در واقع طرحی است که صانع، مجموعه طبیعت را از روی آن ساخته است. بنابر این، اعتقاد بر آن است که تورات حتی پیش از خلقت جهان نیز وجود داشته است.[4]
در نگاه تلمود،[5] تورات دارای معانی بسیار رفیع و بلند مرتبه ای است. ربی[6] شمعون در این باره اظهار می دارد: «همه سخنان تورات، رازهایی عالی و رفیع هستند. هنگامی که تورات به این جهان نازل شد، خود را به لباس های این جهان ملبس کرد وگرنه جهان نمی توانست آن را تحمل کند. بنابر این داستان های تورات، تنها داستان های ظاهری هستند».[7]
اما محتوای تورات گزارشی از زندگی بنی اسرائیل و احکامی است که از سوی خداوند برای بنی اسرائیل فرستاده شده است. سفر پیدایش، چنانکه از نام آن پیدا است، به تاریخ زندگی بشر می پردازد. این کتاب به تاریخ زندگی نیاکان بنی اسرائیل از آدم تا یعقوب پرداخته و بخش قابل توجهی از آن به تاریخ زندگی یعقوب که پدر بنی اسرائیل شمرده می شود، اختصاص دارد. این کتاب در نهایت با داستان وفات یوسف پایان می یابد.
سایر بخش های تورات نیز همگی به تاریخ زندگی بنی اسرائیل اختصاص دارد، اما در این میان کتاب های لاویان و تثنیه، بیش از آنکه جنبه تاریخی داشته باشد، به بررسی و بیان شریعت حضرت موسی (علیه السلام) می پردازد. تقریبا می توان با یک دید کلی، سفرهای پیدایش، خروج و اعداد را تاریخی و سفرهای لاویان و تثنیه را فقهی دانست. البته احکام شریعت حضرت موسی (علیه السلام) اختصاص به این دو سفر ندارد، بلکه در جای جای تورات، احکام شریعت به مرور بیان می شود.
در نگاه یهودیت سنتی، حضرت موسی (علیه السلام) نویسنده واقعی تورات شمرده می شود[8] و یهودیان راست کیش، هیچگونه تردیدی را در این مورد نمی پذیرند.[9] بزرگان کلیسای اولیه همچون ایرنئوس، ترتولیان، کلمنت و جروم نیز به پیروی از عالمان یهودی معتقد بودند کتاب تورات توسط شخص حضرت موسی نگاشته شده است. به اعتقاد این گروه، تورات در حمله «نبوکد نصر» (بخت النصر) سوزانده شد، اما «عزرا» آن را با الهام الهی به صورت کامل و دقیق باز نویسی نمود.[10] امروزه این عقیده سنتی، مردود شناخته شده و شاید کمتر دانشمندی را بتوان یافت که تورات کنونی را نوشته حضرت موسی بداند.[11]
در باره منابع تورات گفتنی است که امروزه دانشمندان، با تتبع و مطالعات دقیق در کتاب مقدس دریافته اند که تورات برگرفته از چند منبع متفاوت می باشد. برای اولین بار دانشمندی فرانسوی به نام «ژان آستروک»[12] که در قرن نوزدهم میلادی می زیست، با دقت و تأمل در تورات دریافت که اسفار خمسه[13] نمی تواند دارای منبع واحدی بوده باشد. او اظهار داشت که حضرت موسی، در نگارش کتاب تورات از دو منبع متفاوت استفاده نموده است.[14] پس از آستروک دانشمندان دیگر با توسعه و بسط نظریه وی، به این نکته دست یافتند که تورات احتمالا برگرفته از چهار منبع متفاوت می باشد. از نگاه این دانشمندان، تورات که در قرن پنجم پیش از میلاد (توسط فردی نامعلوم)[15] نگاشته شده، برگرفته از منابع ذیل می باشد:
- منبع یهوه ای[16]: این منبع که از آن با عنوان اختصاری (Y)[17] یاد میشود، به سال های 950 تا 850 قبل از میلاد باز می گردد. بخش هایی از تورات که برگرفته از این منبع است، دارای ویژگی هایی است. از جمله آنکه در مورد خداوند همواره از نام یهوه استفاده شده است.
- منبع الوهیمی:[18] این منبع که برای آن، عنوان اختصاری (E) به کار برده می شود، احتمالا بین 850 تا 750 قبل از میلاد پدید آمده است. ویژگی این منبع آن است که در مورد نام خداوند معمولا از نام الوهیم استفاده می کند.
- منبع تثنیه ای:[19] نام اختصاری این منبع (D) است و تاریخ نگارش آن به قرن هفتم پیش از میلاد باز می گردد.
- منبع کاهنی:[20] نام اختصاری این منبع (P) است و احتمالا به سال های 500 تا 450 قبل از میلاد باز می گردد.[21]
البته برخی از دانشمندان، تعداد منابع را بیش از چهار، دانسته اند. برخی منبع (E) را به دو بخش (E1) و (E2) تقسیم نموده اند؛ همچنانکه برخی نیز منبع (P) را به دو بخش مجزای (P1) و (P2) تقسیم نموده و برای نظریه خود نیز شواهدی را ذکر نموده اند.[22]
[1]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص 697؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، تحقيق: شمس الدي، محمد حسين، ج 2، ص ۳.
[2]. תּוֹרָה.
[3]. Encyclopaedia Judaica, (Gale, 2007, 2nd ed.), vol.10, p.39.
[4] . الن، آنترمن، باورها و آیین های یهودی، ترجمه: فرزین، رضا، ص 51.
[5]. تعریف رسمى تلمود عبارت است از: خلاصه اى از شریعت شفاهى که از تلاش دانشمندان مقیم فلسطین و بابل، در آغاز قرون وسطى (با تفاسیر جدید) به بار نشسته است. تلمود از دو بخش اصلى تشکیل مى شود: 1. «میشنا»؛ کتابى حاوى هَلاخا (شریعت) که به زبان عبرى نوشته شده است. 2. «تفسیر میشنا»؛ معروف به «گِمارا»؛ که معناى خاص آن خلاصه اى از بحث و تبیین میشنا به زبان نامأنوس آرامى – عبرى است؛ برگرفته از سایت پژوهه پژوهشکده باقر العلوم (علیه السلام).
[6]. « ربی» به معنای استاد من. واژه ای است که در مورد عالمان یهودی و به طور مشخص در خصوص معلمان تورات شفاهی به کار می رود.
[7]. اف ئی، پیترز، یهودیت مسیحیت و اسلام، توفیقی، حسین، ج 3، ص 133 و 134.
[8]. همان، ص 44 و 45.
[9]. باورها و آیین های یهودی، ص 69.
[10]. یوسف خلیل، الدکتور القس، صموئیل، (المدخل الی العهد القدیم)، ص 73.
[11]. در مورد تاریخ نگارش تورات موجود، اظهار نظرهای متفاوتی وجود دارد. اما حتی دانشمندان سنتی نیز تاریخ احتمالی نگارش این کتاب را قرن پنجم پیش از میلاد دانسته اند؛ ر.ک: توماس، میشل، کلام مسیحی، ترجمه: حسین، توفیقی، ص 32.
[12]. Jean Astruc.
[13]. نام دیگر تورات که اشاره به پنج سفری (به معنای کتاب) است که تورات موجود، از آنها تشکیل شده است.
[14]. از نگاه یهودیان و مسیحیان سنتی، تورات کتابی است که حضرت موسی آن را نگاشته است.
[15]. اگرچه برخی خواسته اند بازنویسی تورات را به عزرا نسبت دهند، اما این مسئله فاقد دلیل معتبر است و به همین دلیل، دانشمندان بر آنند که این کتاب در قرن پنجم پیش از میلاد و توسط نویسندهای ناشناس به قلم تحریر در آمده است. ر.ک: کلام مسیحی، ص 32.
[16]. The Yahwist Narrative.
[17]. برخی نیز نام اختصاری این منبع را (J) ذکر می نمایند.
[18]. The Elohist Narrative.
[19]. The Deuteronomist Document.
[20]. The Priestly Document.
[21]. المدخل الی العهد القدیم، ص 73 و 75.
[22]. همان، ص 75؛ اقتباس از پژوهشکده باقر العلوم (علیه السلام).