کپی شد
چکیده مقاله شیخ مرتضی انصاری
شیخ مرتضی انصاری در هیجدهمین روز ماه ذیحجه سال ۱۲۱۴قمری در شهر دزفول، از سلاله جابر بن عبداللّه انصاری به دنیا آمد.
وی از دوران صباوت ، عشق تحصیل و فراگیری معارف جاودانه و حیاتبخش اسلام را داشت و با جدیت بسیار تا نیمه شب به مطالعه و تألیف دروس خود همت می گمارد.
وی پس از گذراندن سطوح فقه و اصول در درس خارج شرکت نمود. شیخ از محضر اساتید بزرگواری همچون شیخ حسین انصاری دزفولی ، شریف العلماء مازندرانی ، شیخ موسی کاشف الغطاء، سید محمد مجاهد، شیخ علی کاشف الغطاء، حاج ملا احمد نراقی تلمذ نمود.
پدر شیخ به نام محمد امین از علمای پرهیزکار و از زمره احیاگران دین مقدس اسلام و مبلغان دین اسلام بود.
مادر شیخ دختر شیخ یعقوب فرزند شیخ احمد بن شیخ شمس الدین انصاری است . وی از زنان پرهیزکار عصر خود و متعبده بود و نوافل شب را تا هنگام مرگ ترک نکرده بود.
دو برادر، کوچکتر از شیخ در خانواده محمد امین می زیسته است اولی به نام شیخ منصور و دومی شیخ محمد صادق .
شیخ سه همسر گرفته و هرکدام از آنها یک فرزند آوردند که از میان آن فرزندان تنها یک دختر باقی مانده است.
بنا به سفارش شیخ حسین انصاری شیخ محمد امین در کربلا به محضر سید محمد مجاهد – که از فقهای بزرگ شیعه در آن زمان بود و ریاست حوزه کربلا را داشت، رسید. شیخ محمد امین به دزفول بازگشت و فرزندش برای ادامه تحصیل در کربلا بماند و چهار سال از محضر دو فقیه بزرگ یعنی سید مجاهد و شریف العلماء استفاده کرد. سپس به نجف رفته و به مدت یک سال از درس شیخ موسی کاشف الغطا استفاده کرد.
وی در یک دوره که به ایران سفر کرده بود به مدّت سه یا چهار سال نزد عالم بزرگ ملا احمد نراقی در کاشان شاگردی کرد. شیخ در همین دوره به اصفهان رفته و با حجت الاسلام شفتی دیدار نمود. شیخ انصاری سرانجام دوباره در سال ۱۲۴۹ق. وارد نجف شد و نزد علی بن جعفر کاشفالغطاء چند سالی شاگردی کرد و به این ترتیب به مقامات بسیار بلند علمی دست یافت.
شیخ در طول عمر با برکتش همه سعی و کوشش در راه تحصیل ، تدریس و تألیف آثار علمی بوده است . شیخ حتی در سفر درس میگفت.
در مکتب تدریس شیخ، شاگردان متعددی تربیت یافتند که هر کدام از استوانههای فقهی، و مجتهدین مسلم، کاوشگر دقیق و محقق ارزشمندی بودهاند، چون محضر علمی او، مجتهدپرور، محققساز و اندیشمندنواز بود.
او نظریات ابتکاری و ابداعی بیشماری در فقه و اصول به وجود آورد که میتوان نظریه حاکم بودن یکی از ادله بر دلیلهای دیگر در مبحث تعادل و تراجیح را از نظریات مهم او به شمار آورد.
او آغازگر و پایهگذار اصول نوینی در فقه و اصول جعفری است که در قرنهای اخیر به حق او را شایسته دریافت لقب خاتمالفقها و المجتهدین نمودهاست
دو کتاب معروف شیخ، رسائل و مکاسب، کتاب درسی طلاب شدهاست. علما بعد از او شاگردان او محسوب میشوند.
شیخ اعظم افزون بر جهات علمی، در جهات مختلف دیگر نیز رشد و تعالی یافته بود؛ وی در اخلاق، عرفان و تقوای دینی و زهد در مقامی بس بلند قرار داشت و احتیاط و تواضع او زبانزد بود.
نابغه دهر، شیخ انصاری دارای کرامات و خوارق عادات بوده است.
وی زندگی بسیار سادهای داشت و وجوهات شرعی که شیعیان از ایران و سایر کشورها برای وی میفرستادند، در امور عامالمنفعه مصرف میکرد. حتی اموالی را که به عنوان هدیه به وی میدادند، میان طلاب و نیازمندان تقسیم میکرد. او به همه خصوصا به سادات و پدر و مادر و علماء احترام خاصی داشت.
شیخ با وجود دارا بودن وقار و هیبت که همه را تحت تأثیر قرار میداد، در عینحال لطایفی نیز از ایشان نقل شده است.
شیخ اعظم علاوه بر انجام عبادتهای واجب و مستحبات بسیار، در انجام برخی از عبادتهای مستحب مداومت داشت.
شیخ انصاری پس از علی بن جعفر کاشفالغطاء برادرش شیخ حسن کاشف الغطا و همچنین صاحب جواهر ریاست و اداره حوزه علمیه نجف را از سال ۱۲۶۶ تا ۱۲۸۱ به مدت ۱۵ سال به عهده داشت و شیعیان جهان از وی تقلید میکردند.
آثار قلمی و تألیفات ارزندهای از شیخ انصاری به یادگار مانده است که هر کدام نشانی از نبوغ، اجتهاد، دانش وسیع و تحقیق دقیق آن عالم میباشد. بعضی از آنها مانند کتاب رسائل و کتاب المکاسب در زمان حیات شیخ در چند نوبت چاپ شده اند.
بیشتر شهرت شیخ انصاری به دلیل ابتکارات او در اصول فقه و فقه است که با نوشتههای شیخ و قدرت تحلیل و دقتهای او وارد مرحله جدیدی شد.
برای نکوداشت ایشان همایشهایی برگزار شده و همچنین آثار فراوانی دربارهٔ شخصیت و نظرات فقهی و اصولی وی انتشار یافته است.
وی در شب ۱۸ جمادی الثانی سال ۱۲۸۱قمری پس از 67 سال عمر با برکت اما پر زحمت در نجف اشرف دار فانی را وداع گفتهاست. پیکر شیخ انصاری در صحن مطهر امام علی (علیهالسّلام) به خاک سپرده شد.