searchicon

کپی شد

چکیده مقاله جریان احمد الحسن

احمد بن اسماعیل، در شهر بصره در جنوب عراق به دنیا آمد. او سه دهه نخستینِ زندگى خود را در همان شهر سپری کرد و تحصیلاتش را تا گرفتن لیسانس و مدرک مهندسی معمارى ادامه داد.

وی مدعی است در اواخر سال 1999 م (1377 ش) و در سن 29 سالگی، به امر امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نجف هجرت کرده است. او پنداشته که روش تدریس در حوزه علمیه داراى خلل بزرگى است؛ زیرا در حوزه علمیه، به جای توجه و تمرکز بر ثقلین (قرآن کریم و سخنان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و معصومان (علیهم السلام))، به تدریس و آموزش منطق، فلسفه، اصول فقه، علم کلام (عقاید)، فقه (احکام شرعی) و زبان عربى می‌پردازند.

او درباره علنی کردن دعوتش چنین ادعا می‌کند: «دو روز آخر از ماه رمضان از سال 1424 ق (آبان 1388)، امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به من امر فرمود که خطابم را متوجه اهل زمین کنم و هر فرقه را با توجه به ویژگی‌هایش بر حسب اوامر امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مورد خطاب قرار دهم. وی می گوید: در روز سوم شوال امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به من امر فرمود که انقلاب بر علیه ظالمان را علنی کنم و به بررسی راهکارها بپردازم و کارهای لازم را به سرعت انجام دهم.

مریدانش او را با عنوان احمد الحسن نام‌گذاری کرده‌اند.

آن‌ها شجره‌نامه‌ای خودساخته ارائه داده و نسب او را چنین بیان می‌کنند: «احمد، فرزند اسماعیل، فرزند صالح، فرزند حسین، فرزند سلمان، فرزند محمد (مراد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است)، فرزند حسن العسکرى، فرزند على، فرزند محمد، فرزند على، فرزند موسى، فرزند جعفر، فرزند محمد، فرزند على السجاد، فرزند حسین، فرزند على بن ابى‌طالب (علیهم السلام)».

این نسب‌نامه ساختگی در حالی است که بنابر نظر شیروان الوائلی وزیر امنیت دولت عراق و گروهی از طوایف بصره، او از طایفه «همبوش» (یکی از طوایف «البوسویلم») است و این طایفه از سادات محسوب نمی‌شود.