کپی شد
چکیده مقاله ابوذر
ابوذر غفاری از اصحاب بزرگ پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) بود که در همان اوائل دعوت آن حضرت به اسلام گروید و جزو نخستین مسلمانان به شمار می آمد.
مشهور مورخان نام کامل او را «جندب بن جنادة بن قيس» ذکر کرده اند، که به ابوذر غفاری معروف شد. مادر ابوذر نیز از قبیله بنی غفار، به نام رمله دختر وقیعه بود. ابوذر قبل از بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز خداپرست بوده و در نتیجه آشنایی با پیامبر، به اسلام گروید. ابوذر برخلاف دیگر مسلمانان، بعد از اسلام آوردن، در مکه نماند و به قبیله خود بازگشت و حتی بعد از هجرت پیامبر به مدینه، به آنجا نرفت. او در زمان جنگ های بدر، احد و خندق نیز در میان قبیله خود بود. وی بعد از جنگ خندق نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و تا زمان رحلت آن حضرت با ایشان بود. او همچنین تا زمان مرگ ابوبکر؛ خلیفه اول در مدینه به سر می برد.
ابوذر از جمله اصحابی بود که به صراحت لهجه و شجاعت معروف بوده و حتی گفته شده که با پیامبر (صلی الله علیه و آله) عهد بسته بود که از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نهراسد. روایت مشهوری به این ویژگی ابوذر اشاره دارد: «آسمان سايه نينداخته و زمين بر خود حمل نكرده، گوينده اى راستگوتر و نيکتر از ابوذر».
ابوذر غفاری، صراحت لهجه و حقیقت گویی خود را تا آخر عمر داشت. شاید همین ویژگی سبب تبعید و در نهایت مرگ او شده باشد. او از جمله افراد بسیار نزدیک به امام علی (علیه السلام) بوده است. بعد از ماجرای سقیفه او به همراه تعداد معدودی از اصحاب، در کنار حضرت علی (علیه السلام) باقی ماند و از یاران نزدیک ایشان به شمار می آمد.
ابوذر بعد از مرگ خلیفه اول به شام رفت، اما دور شدن از مدینه به معنای جدایی او از اسلام نبود. او تا زمان عثمان در آنجا ماند تا اینکه عثمان، دستور بازگشت او به مدینه را داد. علت این دستور چنین بود که ابوذر در آنجا خاری در چشم معاویه بود و در مقابل بدعت های او ایستادگی می کرد و با همان صراحت لهجه خود، او را رسوا می ساخت. او از عملکرد معاویه در شام گلایه داشت و همین سبب نامه نگاری معاویه به عثمان و شکوه و گلایه از ابوذر شد. ابوذر بعد از برگشت از شام نیز ساکت نماند و اعتراضات شدیدی نسبت به عثمان کرد. او حتی گفت گوی تندی با او در نزد اصحاب داشت. در نهایت، عثمان او را به ربذه تبعید نمود. او در آنجا بود تا در سال ۳۳ قمری از دنیا رفت و عبدالله بن مسعود بر او نماز گزارد.