کپی شد
چکیده مطالب مقاله مکتب تفکیک
مکتب تفکیک، مکتب جداسازی سه روش معرفتی، یعنی قرآن، فلسفه و عرفان است؛ لذا به آن مکتب تفکیک گفته شده است.
گرچه پیشینه این مکتب به صدر اسلام برمیگردد، امّا نظر به اینکه احیای مجدد و نظاممند شدن آن از سوی میرزا مهدی در خراسان صورت گرفته، از این رو برخی آن را به مکتب خراسان نام بردند.
اگر تنها به مفاد محتوای کلی و اصلی مکتب تفکیک توجه نمائیم خواهیم دید که نه تنها جدید و بی سابقه نیست، بلکه از قدیمیترین جریانهای فکری در جهان اسلام شناخته میشود؛ زیرا آنچه در این جریان فکری به طور عام و کلی مطرح میشود، این است که بین حقایق دینی که از طریق وحی الهی نازل میشود با آنچه محصول اندیشه بشری به شمار میآید، تفاوت و تفکیک قائل شویم و آنها را با یکدیگر مخلوط نسازیم، البته این ادعا به طور عام و کلی اختصاص به یک گروه و جماعت مخصوص نداشته و کلیه اندیشمندان اسلامی خود را با آن موافق و هماهنگ نشان میدهند.
بنیانگذار مکتب تفکیک میرزا مهدی اصفهانی است. وی فرزند میرزا اسماعیل اصفهانی، در اوایل سال 1303 هجری قمری در محله بیدآباد اصفهان در خانه علم و معنویت دیده به جهان گشود.
برخی از صاحب نظران مکتب تفکیک سه رکن عمده برای این مکتب ذکر کردند که عبارتند از: میرزا مهدی اصفهانی که مؤسس آن بوده و این جریان فکری برگرفته از اندیشههای اوست و همچنین سید موسی زرآبادی و مجتبی قزوینی.
به دلیل تداخل معرفت و تحمیلهای آن و نیز نتایج آن از قبیل: تأویلهایی که مخلّ به آیات قرآن کریم بود، اندیشه «تفکیک» سر برآورد؛ تفکیک میان قرآن، فلسفه و عرفان -به عنوان منبعی برای معرفت- و مرزبندی میان آنها. این اندیشه، تفکیک را ضرورتی علمی به حساب میآورد، تا در نتیجه «حکمت قرآنی را با فلسفه یونانی و عرفان گرته یافته از مکاتب اسکندرانی و هندی در نیامیزند تا بتوان نظر قرآن را خالص و به دور از تحوّلها، تطوّرها، تأولها و التقاطها به دست آورد … و تا به دیگرانی که خارج از اسلام هستند نشان داد که نظام معرفتی قرآنی، کامل و شامل جمیع مسایل است
مکتب تفکیک معتقد است عقلی که فیلسوفان بر آن تکیه میکنند، بر اساس مفاهیم و گزارههای ذهنی است؛ حال آنکه عقل فطری و واقعی خود واقعیتهای عینی را مورد مطالعه قرار میدهد.
مکتب تفکیک، ضد فلسفه نیست، ضد تأویل است و معتقد است که تفکیک میان فلسفه و عرفان و قرآن یک ضرورت علمی است. پس این مکتب نمیگوید، فلسفه خوانده نشود و مطرح نباشد و فلسفهدان و فلسفهخوان نداشته باشیم – هرگز –، بلکه میگوید، مفاهیم و معارف مرزبندی گردد.
مکتب تفکیک در عرصه علمی، فرهنگی و سیاسی فعالیتها و حضور اجتماعی فعالی داشت و همچنان دارد به ویژه در زمینه علمی. از زمان تأسیس مکتب تفکیک افراد شاخص آن فعالیتهای علمی خود را در تعالی فرهنگ اسلامی شیعه به کار بردند، این فعالیتها در ساحتهای مختلف بروز نموده است که از جمله آن میتوان به مناظراتی اشاره کرد که آنان با افراد مخالف به گفتگو نشتهاندکه مناظرات بسیاری میان شخصیتهای تفکیکی و دیگران در شهرستانهای مختلف انجام شده است.
مکتب تفکیک به گروههای جدی و مشخص تقسیم نشده است، اما این نیز مانند سایر مکاتب و گروههای دیگر از دل آن گروههایی رشد کردند که انجمن حجتیه از جمله آن است.
بزرگان مکتب تفکیک آثار و تألیفات بسیاری برجای گذاشتند.