searchicon

کپی شد

چشم زخم

مفهوم چشم زخم

چشم زخم[1] عبارت از آن است که شخصی چیز حَسین و مرغوب را نگاه کند و بطریق حسد در وی نظر اندازد، و بعضی گویند در چشم زخم حسد ضروری نیست، گاهی نظر دوست هم کار می کند.[2]

چشم زخم از تأثیرات نفسانی است که در خارج، فراوان اتفاق افتاده است و دلیلی بر نفی آن وجود ندارد. دانشمندان امروز بر این باورند كه در برخی از افراد، روح و توان منحصر به فردی است كه می تواند اشیا را نه تنها جا به جا كند بلكه مانند اشعه لیزر آن را منفجر و متلاشی نماید. این انرژی گاه از راه چشم، ساطع می شود.

بررسی های علمی اثبات كرده است كه آدمی دارای نیروی شگفتی است كه می تواند آثار مثبت و یا منفی به جای گذارد.

این نیرو در برخی از چشم ها تقویت شده و شخص از راه امواج ویژه ای می تواند در دیگری تأثیر بگذارد. بسیاری می گویند كه افرادی را دیده اند و یا می شناسند كه می توانند از راه چشم اشیایی را جا به جا كرده و یا وسیله ای را تخریب كنند.[3]

قدرت تخریبی چشم، با توجه به نیروی باطنی هر شخص، مختلف است. انسان ها به طور طبیعی از چنین توان و انرژی برخوردار می باشند. البته در برخی از اشخاص به سبب علل طبیعی و یا آموزش های خاص و تحولات درونی و بیرونی تقویت می شود و ناخود آگاه آثار خود را به جا می گذارد ولی این گونه نیست كه این نیرو اختصاص به برخی داشته باشد و دیگران از آن محروم باشند بلكه همگان دارای نیرو و توانی از این دست هستند.

چشم زخم در اسلام

گروهی از مردم چشم زخم و شور چشمی را جزو امور خرافی دسته بندی می كنند و هیچ گونه اعتقاد و باوری به آن ندارند، امّا اسلام بر خلاف این باور، آن را جزو امور خرافی ندانسته است. قرآن و روایات نمونه ها و گزارشاتی را در خود جای داده است که اصل چشم زخم را تأیید می كنند.

چشم زخم از منظر قرآن

گزارش های تاریخی که از پیشینان در قرآن آمده، چشم زخم را تأیید می كنند. از جمله این گزارشات دو آیه از قرآن است که بسیاری از مفسران این آیات را مربوط به چشم زخم دانسته اند:

1. آیه 67 از سوره یوسف: خداوند در این آیه از قرآن می فرماید: «گفت ای پسران من، سفارش می کنم که چون به مصر رسیدید، همه از یک در وارد نشوید، بلکه از درهای مختلف در آیید و بدانید که از خدا چیزی شما را بی نیاز نتواند کرد که هیچ کس فرمانروای عالم جز خدا نیست. من بر او توکل می کنم و باید صاحبان مقام توکل هم بر او اعتماد کنند».[4]

یکی از احتمالاتی که در تفسیر این آیه گفته شده، «چشم زخم» است. از آن جا که برادران یوسف، نیکو روی و خوش قامت بودند و تعدادشان نیز بسیار بود پدرشان، حضرت یعقوب (ع) ترسید که مردم مصر آنها را چشم بزنند، از این رو به فرزندان خود سفارش کرد که از یک دروازه، وارد نشوند، بلکه پراکنده شده و از دروازه های متعدد وارد شوند، تا از چشم زخم در امان باشند.[5]

2. آیه 51 سوره قلم: این آیه در فرهنگ عمومی مردم به آیه «و اِن یَکاد» شهرت دارد. و پناه گاه آنان برای جلوگیری از چشم زخم است. خداوند در این آیه می فرماید: «ای رسول، نزدیک بود که کافران با چشمان بد، چشم زخمت زنند که چون آیات قرآن بشنوند، از شدت حسد گویند که همانا آن عجب دیوانه است».[6]

در شأن نزول این آیه در تفاسیر آمده است که گروهی از قریش، افرادی از قبیله بنی اسد را که به چشم زخم و شور چشمی شهرت داشتند، اجیر کردند تا با این وسیله به رسول خدا (ع) آسیبی برسانند. در وصف بد چشمی برخی از افراد بنی اسد آورده اند که برخی از آنان چنان بد چشم بودند، که آنها را زندانی کرده بودند، تا مبادا به دیگران آسیبی بزنند. همین افراد موقعی که پیامبر اکرم (ص) قرآن تلاوت می کرد، نزد پیامبر آمدند و گفتند: «این مرد چقدر فصیح است! و چقدر زیبا سخن می گوید!» ولی خداوند فرستاده خود را از گزند چشم زخم آنها محافظت کرد.[7]

علامه طباطبایی در تفسیر خود می فرماید: «بسیاری از مفسران «لیزلقونک بابصارهم» را به چشم زخم تفسیر کرده اند. و هیچ دلیل عقلی برای نفی چشم زخم وجود ندارد و چه بسا مواردی وجود دارد که بر چشم زخم قابل انطباق است».[8]

چشم زخم از منظر روایات

روایات زیادی درباره چشم زخم وارد شده است که واقعی بودن چشم زخم را اثبات می کنند، در این جا به چند فقره از این روایات اشاره می کنیم:

رسول اکرم (ص) می فرماید: «چشم زخم حق است و قله کوه را پایین می آورد»[9] در این روایت علاوه بر این که به واقعی بودن چشم زخم تأکید شده، با کنایه به شدت تأثیر آن نیز اشاره شده است.

همچنین در حدیث دیگری می فرمایند: «همانا چشم زخم انسان را داخل قبر و شتر را وارد دیگ می کند».[10]

سیرۀ پیامبر اکرم (ص) نیز گواه این است که ایشان چشم زخم را امری واقعی می دانستند و برای مقابله با آن راه کارهایی را می فرمودند و خود نیز این راه کارها را به کار می بردند.

امیر المؤمنین علی (ع) می فرمایند: چشم زخم حق است و توسل به دعا برای دفع آن نیز حق است.[11]

امام صادق (ع) می فرماید: اگر قبور را بشكافید، خواهید دید كه بیش تر مردگان بر اثر چشم زخم از دنیا رفته اند، زیرا چشم زخم حق است. [12]

محدث خبیر مرحوم علامه مجلسی (ره) در بیان رفع چشم زخم، روایتی از امام صادق (ع) در دفع چشم زخم بیان می کند که حضرت فرمود: کسی که می ترسد چشم او در کسی یا چشم کسی در او تأثیر کند سه مرتبه بگوید: «ما شاء الله لا قوة الا بالله العلی العظیم». و یا فرمود: سوره قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق بخواند و در روایت دیگری سوره حمد و توحید اضافه شد.[13] [14]

راه های مقابله با چشم زخم

برای مقابله و خلاصی از چشم زخم در روایات به هیچ درمان مادی اشاره نشده است، بلکه در همۀ آنها به نوعی، یاد کردن خدا مفید معرفی شده است. این روایات هم مربوط به آن است که شخص چه کار کند که چشم او اسباب اذیت دیگران را فراهم نکند و نیز از چه طریقی می تواند از چشم زخم دیگران در امان باشد. در این جا به چند نمونه از آن روایات اشاره می کنیم:

1. رسول خدا (ص) می فرماید: «چشم زخم حق است. هر کسی از چیزی درباره برادرش به شگفت آمد، باید در آن خدا را یاد کند؛ بی شک اگر خدا را یاد کند، چشم وی آسیبی به برادر دینی اش نخواهد رساند».[15] این ذکر و یاد خدا شامل گفتن تکبیر (الله اکبر) یا الحمدلله و عباراتی همانند «ماشاء الله» و «تبارک الله» یا «اللَّهُ اللَّهُ ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» می شود.

2. پیامبر اکرم (ص) به منظور پیش گیری از چشم زخم برای امام حسن (ع) و امام حسین (ع) چنین دعایی می خواندند:

«أُعِيذُكُمَا بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ وَ أَسْمَائِهِ الْحُسْنَى كُلِّهَا عَامَّةً مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ عَيْنٍ لَامَّةٍ وَ مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ»؛ “شما را به تمام كلمات و اسمای حسنای خداوند از شر مرگ و حیوانات موذی و هر چشم بد و حسود آن گاه كه حسد ورزد، می سپارم”.[16]

3. در حدیثی امام صادق (ع) برای در امان ماندن از چشم زخم سفارش می­کند که سه بار ذکر «ما شاء الله لا حول و لا قوٌة الٌا بالله العلیٌ العظیم» گفته شود.[17]

4. در احادیث دیگری گفتن «تبارک الله احسن الخالقین اللهم بارک فیه» سفارش شده است.[18]

اسلام برای پیش گیری از تأثیر سوء چشم زخم، علاوه بر استعاذه و یاد خدا صدقه دادن را نیز توصیه کرده است.

یکی دیگر از دستوراتی که برای خلاصی از چشم زخم و شور چشمی میان عموم مردم به کار گرفته می شود، قرائت آیه «و ان یکاد» می باشد (آیه 51 از سوره مبارکه قلم) که با توجه به شأن نزول آن برای دفع چشم زخم مناسب است.

همچنین در روایات، خواندن سوره های دیگری، برای دفع چشم زخم مورد تأکید قرار گرفته است، که از جمله آنها قرائت سوره های ناس، فلق، حمد و توحید می باشد.[19]

چشم زخم و دانه اسپند

نظر به این که معمولاً دود کردن اسپند یکی از راه های مقابله با چشم زخم شناخته می شود؛ جا دارد که این امر مورد بررسی قرار گیرد.

اسپند گیاهی است خودرو، که بیشتر در نواحی کویری می روید. جزو گیاهان دارویی به حساب می­آید و از قدیم در مناطق مختلف جهان کار برد طبٌی داشته است.[20]

اسپند در زبان عربی «حَرمَل» نامیده می شود، و در روایات برای درمان بیماری های روحی و جسمی سفارش شده است؛ ولی به طور خاص برای درمان و جلوگیری از چشم زخم سفارش نشده است.

در روایاتی که دربارۀ گیاه اسپند نقل شده است، به جنبه دارویی بودن این گیاه پرداخته شده است. برای درمان برخی بیماری های روحی؛ مثل ترس، استفاده از این گیاه سودمند دانسته شده است.[21] هم چنین در روایات برای درمان بیماری های جسمی؛ مانند جذام[22] و تقطیر بول[23] مفید معرفی شده است.

در حدیثی از حضرت علی (ع) نقل شده است که می فرماید: «در ریشۀ اسفند  نشره[24] و در تنه آن شفای هفتاد و دو مرض است».[25]

نتیجه این که روایتی یافت نشد که در آن اسپند به طور مستقیم برای جلوگیری یا درمان چشم زخم مؤثر قلمداد شده باشد.



[1]. برای چشم زخم از واژه های: چشزخ، چشم شور، دیده شور و نظر شور استفاده شده است.

[2]. لغت نامه دهخدا، واژه چشم زخم.

[3]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 24، 427، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374 ش.‏

[4]. ترجمه قرآن، الهی قمشه ای، مهدی.

[5]. طبرسی، فضل بن حسن، ج 3، ص 248، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1379 ق.

[6]. ترجمه الهی قمشه ای.

[7]. کاشانی، فتح الله، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج 9، ص 390، چاپ دوم، اسلامیه، تهران، 1344 ش؛ قمی، عباس، سفینة البحار، ج 6، ص 590، دار الاسوه، چاپ دوم، ایران، 1416 ق.

[8]. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 50، چاپ پنجم، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1372 ش.

[9]. شریف رضی، المجازات النبویة، ص 367، منشورات مکتبة بصیرتی، قم.

[10]. مجیدی، غلام حسین، نهج الفصاحة، ج 2، ص 704، مؤسسه انصاریان، چاپ اول، قم، 1379ش؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 60، ص 39، مؤسسة الوفاء، چاپ اول، بیروت، 1404ق.

[11]. نهج البلاغه، حکمت 400.

[12]. بحارالانوار، ج60، ص250.

[13]. حلیة المتقین، علامه مجلسی، ص 319، چاپ هجرت.

[15]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 60، ص 25، چاپ اول، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ق.

[16]. همان.

[17]. همان.

[18]. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحة، ج 2، ص 701 ‏، چاپ چهارم ، تهران، 1382 ش.؛ نسائی، السنن الکبری، ج 6، ص 256، چاپ اول، دارالکتب العلمیة، بیروت، 1411 ق.

[19]. حلیة المتقین، علامه مجلسی، ص 319، چاپ هجرت.

[20]. نک: کتابخانه دیجیتالی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.

[21]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 59، ص 234، چاپ اول، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.

[22]. همان.

[23]. همان، ص 188؛ نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج 16، ص 446، مؤسسة آل البیت، قم، 1408 ق.

[24]. یعنی دور کردن حسد.

[25]. کوفی، محمد بن محمد، الجعفریات، ص 244، مکتبة نینوی الحدیثة، تهران؛ تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج 2، ص 150، دارالمعارف، مصر، 1385 ق؛ مستدرک الوسائل، ج 16، ص 460.