کپی شد
پیشینه رمضان در ادیان و ملل
در باره روزه در اديان گذشته، در قاموس كتاب مقدّس می گويد: به طور کلّی در تمام اوقات در ميان هر طائفه و هر ملّت و مذهب، در موقع ورود اندوه و زحمت غير مترقّبه معمول بوده است … . قوم يهود غالباً در موقعى كه فرصت يافته مي خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمايند، روزه مىداشتند، تا گناهان خود را اعتراف نموده، به واسطه روزه و توبه، رضاى حضرت اقدس إلاهى را تحصيل نمايند.[1]
از جملۀ «الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» -در آیۀ شریفۀ: «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ»؛[2] اى افرادى كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهيزكار شويد- استفاده می شود که امّت هاى گذشته داراى آئین و دين بوده اند. البته نه همه آنها، و قرآن كريم معين نكرده كه اين امّت ها كدام هستند، منتها از ظاهر جمله: «كَما كُتِبَ … » بر مىآيد كه امّت هاى نامبرده اهل ملّت و دين بودهاند كه روزه داشتهاند، و از تورات و انجيل موجود در دست يهود و نصارا هيچ دليلى كه دلالت كند بر وجوب روزه بر اين دو ملت ديده نمىشود، تنها در اين دو كتاب فرازهايى است كه روزه را مدح مىكند، و آن را عظيم مىشمارد. اما خود يهود و نصارا را مىبينيم كه تا عصر حاضر در سال چند روز به اشكالى مختلف روزه مىگيرند، يا از خوردن گوشت و يا از شير و يا از مطلق خوردن و نوشيدن خوددارى مىكنند.
نيز در قرآن كريم داستان روزه زكريا و قصه روزه مريم از سخن گفتن آمده است. و در غير قرآن مسئله روزه از اقوام بى دين نيز نقل شده است، همچنان كه از مصريان قديم و يونانيان و روميان قديم و حتى وثنىهاى هندى تا به امروز نقل شده است كه هر يك براى خود روزهاى داشته و دارند، بلكه مىتوان گفت عبادت و وسيله تقرب بودن روزه از امورى است كه فطرت آدمى به آن حكم مىكند.[3
[1]. مصطفوى، حسن، تفسير روشن، ج 2، ص 372، مركز نشر كتاب، تهران، 1380 ش.
[2] بقره، 183.
[3] طباطبائی، سید محمد حسین، الميزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 2، ص 7 و 8، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1374ش .