کپی شد
پیامدهای سیاسی کرونا
کرونا یکی از نقاط عطف قرن بیستویکم است که بر اساس پیشبینیهای اندیشمندان سیاسی، تحول شگرفی در روابط بینالملل پدید خواهد آورد. بعضی معتقدند شاید هسته قدرت را از غرب به شرق منتقل کند. جهانی شدن را متوقف کند. ناسیونالیسم را زنده کند و فرضیههای بسیار دیگر که در آینده صحت آنها به اثبات خواهد رسید. عدهای حتی پا را از این فراتر گذشته و معتقدند: وضعیت کنونی باعث تغییر الگوهای دوستی و دشمنی در روابط بینالملل میشود، به گونهای که الگوهای تعامل بین بازیگران بین المللی دچار گردش و دگرگونی خواهد شد.
در قرن بیست و یکم و درحالی که کشورهای جهان، آماده هرگونه رویارویی نظامی با یکدیگر بودند، ثابت شد حتی توانایی مقابله با یک ویروس را ندارند. نوع برخورد کشورها با این بیماریها میزان توانایی و عیار آنها را نشان میداد؛ اما در رابطه با کنترل کرونا تفاوت چندانی میان کشورها دیده نمیشود و چه بسا کشورهای بزرگ و قدرتمند از سایر کشورها در این زمینه ناتوانتر عمل کردهاند؛ به عنوان نمونه: مقامهای دولت محلی در برلین آلمان میگویند: با دستور دونالد ترامپ؛ رئیس جمهور آمریکا، به شرکت ۳ام، تولیدکننده ماسکهای تنفسی، ۲۰۰ هزار ماسک سفارش پلیس برلین در بانکوک و پیش از بارگیری به سوی آلمان، متوقف و به سوی آمریکا تغییر مسیر داده است. مقامهای برلین این اقدام دولت آمریکا را «دزدی دریایی مدرن» خواندهاند. از سوی دیگر شاهد بودیم که ایتالیاییها، کشتی حاوی محموله الکل را که به مقصد تونس در حرکت بود، به سرقت بردند و یا جمهوری چک هم، پیش از این محموله کمکهای انسانی چین به مقصد ایتالیا را مصادره کرده بود.
یکی از حقایقی که ویروس شگفتانگیز کرونا در عرصه روابط بینالملل آشکار نمود این بود که جامعه جهانی و سازمانهای مربوطه، آمادگی لازم برای مقابله با بیماریهای کشنده و فراگیری همچون کووید19 را ندارند؛ همانطور که سازمان بهداشت جهانی و سازمان ملل نتوانستند تدابیر لازم را برای مبارزه با این ویروس اتخاذ کرده و کمکهای ضروری و سریع به کشورهایی که توانایی مقابله با این ویروس را ندارند برسانند. همچنین سازمان ملل ثابت کرد که تا چه اندازه در ایجاد هماهنگی میان کشورهای جهان ناتوان است.[1]
پیامدهای سیاسی بحران کرونا در روابط اتحادیههای مهم؛ مانند اتحادیه اروپا نیز قابل توجه است. در روزهای اولیه این بحران، ارتباط کشورهای عضو اتحادیه اروپا، نقاط ضعف خود را آشکارتر و نمایانتر کرد. عدم همکاری و تأخیر کمک به ایتالیا در خصوص شیوع بیماری کرونا، سرقت ماسکهای ارسالی به اروپا توسط تعدادی از کشورهای عضو این اتحادیه، و کاهش تعهدات کشورهای اروپایی نسبت به یکدیگر در شرایط بحرانی، از عوامل پنهان و آشکار پیامدهای سیاسی بوده و البته چند برابر به افزایش بیشتر حس ملیگرایی در نزد مردم کشورهای عضو اتحادیه اروپا منجر شده و زنگ خطر از همپاشیدگی این اتحادیه را به صدا در آورده است. روابط و مناسبات اروپا با جهان، اتخاذ سیاست یکجانبهگرایانه از سوی آمریکا و ممنوعیت ورود اروپاییها به این کشور در آغاز بحران کرونا، موجی از انتقاد و ناخرسندی را در پی داشته است. مؤلفههای دیگری که به تنشهای در مناسبات دو سوی اقیانوس اطلس افزوده است عبارتند از: تقویت ملیگرایی، کاهش روند مهاجرت کشورهای جهان بهویژه کشورهای آفریقایی به این اتحادیه و روند معکوس مهاجرت، تضعیف نسبی همگرایی، و ضعف همبستگی اروپایی در مواجهه با بحران کرونا.
مواضع سران کشورهای اروپایی علیه یکدیگر نیز حائز اهمیت است. کشورهایی که عضو یک اتحادیه یا جامعه اقتصادی و سیاسی میشوند، انتظار دارند متعهد و پایبند امضای پیماننامههای خود باشند، در حالی که جهانیان شاهد اتحاد و همکاری کمرنگ کشورهای عضو اتحادیه اروپا هستند. تأثیرات سیاسی کرونا باعث شده اختلاف میان اعضا، گسترش یابد. قدرت چانهزنی اتحادیه اروپا بهدلیل مشکلات داخلی و اقتصادی در سطح بینالمللی کاهش پیدا کرده است و در نهایت اینکه مشکلات تجاری با آمریکا و نگاه یکجانبهگرایانه این کشور در روابط با اروپا، اتحاد این دو مجموعه را در آینده بهشدت تضعیف خواهد کرد.[2]
ویروس کرونا که گفته شده در طی مدت زمان کوتاهی (کمتر از سه ماه)، بیش از 130 کشور جهان را درنوردید، باعث شد غالب کشورهای درگیر، بدون در نظر گرفتن پیامدهای اقتصادی آن، بیتعلل تمامی مرزهای خود (زمینی، هوایی، دریایی و گمرکات) را بر روی همسایگان و سایر نقاط جهان بستند. حتی مرزهای باز شنگن[3] که به عنوان نماد جهانیشدن مطرح است، بسته شد. بنا به تصمیم شوراهای عضو اتحادیه اروپا، بعد از 35 سال سرانجام در سال 2020م، حدود 27 کشور اروپایی، تصمیم به بستهشدن مرزهای خود گرفتند، به طوری که تردد آزاد در مرزهای اروپا با چالش مواجه شد. به دنبال این تصمیمات در حوزه شنگن، کامیونها و محمولههای تجاری زیادی پشت مرزهای داخلی اتحادیه اروپا ماندند. حتی کشوری؛ نظیر یونان با ایجاد موانعی از بتون و سیم، مانع ورود پناهجویان به مرزهای ملی خود شد.[4] بعضی از محققان معتقدند شیوع ویروس کرونا در حقیقت به مفهوم پیروزی ملیگرایی بر جهانگرایی و بازگشت به مرزهای ملی است و این بیماری، شکنندگی زنجیرههای عرضه جهانیشدن را بیش از هر زمان دیگری برملا ساخت.[5]
کشورهای جهان اگر نتوانند از بحران شیوع بیماری کرونا موفق و سربلند خارج شوند، شاهد جهانی جدید در سال 2021 و سالهای پس از آن خواهند بود.[6]
[1]. سایت دیپلماسی ایرانی، «کرونا با دنیا چه کرده است».
[2]. سایت تابناک، محمدی فومنی، حسین، «پیامدهای بحران کرونا در جهان».
[3]. حوزه شنگن یا منطقه شنگن (به انگلیسی: Schengen Area)، به ۲۶ کشور اروپایی گفته میشود که قانون کنترل گذرنامه در بدو ورود را برای شهروندان این منطقه حذف کردهاند. در مورد بینالملل نیز با گرفتن روادید هرکدام از کشورهای این منطقه، میتوان به دیگر کشورها نیز بدون نیاز به روادید تازه، سفر نمود. بعدها نام این منطقه به پیمان شنگن تغییر یافت. در حوزه شنگن، حرکت و مبادله هرنوع کالا، اطلاعات، پول و افراد، به شرط قانونی بودن، جایز و بدون هرگونه ملاحظات گمرکی خواهد بود. این پیماننامه در سال ۱۹۸۵ و بین پنج کشور اروپایی منعقد شد. سایت ویکی پدیا، «منطقه شنگن».
[4]. حافظ نیا، محمد رضا و احمدی، ابراهیم، تبیین فلسفه و کارکرد مرز در عصر وستفالیایی و جهانی شدن، فصلنامه علمی سیاست جهانی، دوره نهم، شماره اول، پیاپی 31، ص 139.
[5]. همان، ص 142.
[6]. سایت تابناک، همان.