کپی شد
پیامدهای انکار تشخیص حسن و قبح از ناحیه عقل
متکلمان و حکیمان اسلامی به ویژه خواجه نصیرالدین طوسی در مورد انکار حسن و قبح عقلی قائلند که: انکار حسن و قبح عقلی و اصرار بر ثبوت آن توسط شرع (چنان که اشاعره از اهل سنت می گویند)، مستلزم انکار حسن و قبح به طور مطلق و نفی این دو، از اساس می شود؛ زیرا در این صورت اطمینان به صدق و کذب گفتار مخبر صادق وجود ندارد، در حالی که راه کشف صدق گفتار مخبر صادق (پیامبر و امام معصوم (ع)، از راه حسن و قبح عقلی است؛ یعنی قبول قول مخبر صادق (قول و اخبار پیامبر (ع) از غیب و اخبار غیبی از قیامت و مانند آن)، منوط به قبح عقلی سخن کذب است و در غیر این صورت صدق و کذب، بلکه حسن و قبح، ملاک و معیاری نخواهد داشت؛ چرا که اثبات گزاره های دینی (که از اخبار غیبی مخبر صادق؛ یعنی پیامبر (ص) به دست می آید)، مستلزم دور است؛ به این معنا که صحت و اعتبار حقایق دینی به خاطر قول مخبر صادق است و نیز مخبر صادق به این دلیل راست می گوید که دین، قول او را معتبر شمرده است، این به صراحت، دور صریح و باطل است.
همچنین بر اساس نظر خواجه نصیر طوسی و سایر حکما و متکلمان اسلامی پیرو مکتب راستین اهل بیت (ع)، شالوده اوامر و نواهی الهی بر حسن و قبح عقلی است؛ چون امر به کار زشت و نهی از کار خوب و نیکو، خلاف حکمت و عقل است و از خدای حکیم هرگز کار خلاف عقل و حکمت سر نمی زند،[1] حتی با انکار حسن و قبح عقلی، اثبات اصل شرایع هم ممکن نیست؛ زیرا اگر حسن و قبح فقط از طریق سمع و نقل (شریعت وحیانی) اثبات شود و صدور هیچ فعلی از خدا، قبح عقلی نداشته باشد، در این صورت سپردن معجزات (دلیل صدق مدعی نبوت) به دست دروغ گویان، کار ناروایی نخواهد بود و تجویز کردن این مطلب، راه شناخت نبوت را مسدود می کند؛ زیرا تصدیق مدعیان نبوت پس از اظهار معجزه، بدون دلیل (و غیر قابل قبول) خواهد بود.[2]
[1]. ر. ک، طوسی، خواجه نصیرالدین، کشف المراد، حسن زاده آملی، حسن، تصحیح و تعلیق، ص 303، نشر جامعه مدرسین، قم .
[2]. ر. ک، ربانی گلپایگانی، علی، سلسله درس های استاد جعفر سبحانی، حسن و قبح عقلی، به ویژه ص 116- 122، نشر مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران 1368.