Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

پیامبر صابئین

پیامبری که صابئان بر آئین و شریعت او هستند اختلافی است، از آيه 17 سوره حج، اجمالا استفاده مى‏‌شود كه آن‌ها پيرو بعضى از مذاهب آسمانى بوده‏‌اند، به‌خصوص كه در آيه در ميان طائفه يهود و نصارا قرار گرفته‏اند، الف) بعضى آن‌ها را از پيروان حضرت يحيى (علیه السلام) مى‏دانند كه مسيحيان او را «يحيى تعميد دهنده» مى‏‌نامند.[1]

بعضى گفته‏اند: صابئين عبارتند از معتقدان به‌كيشى كه حد وسط ميان يهوديت و مجوسيت است و كتابى دارند كه آن‌را به‌حضرت يحياى پيامبر (علیه السلام) نسبت داده‏اند و امروز عامه مردم ايشان را «صابئى» مى‏‌گويند.[2]

ب) اما برخی نیز آنان را پیروان حضرت نوح (عليه السّلام) می‌دانند.

حضرت نوح (عليه السّلام) بر شريعت جدیدی مبعوث شد؛ بر این اساس لازم است کتابی بر آن‌حضرت نازل شده باشد، و ظن قریب به‌یقین این است كه صابئانی كه در قرآن در کنار سایر اديان ‏آمده، بر دين او بوده‏اند؛ بنابر این صابئان در احكام شرع حكم اهل كتاب دارند.[3]

راغب در كتاب «مفردات» مى‏نويسد: آن‌ها جمعيتى از پيروان نوح (علیه السلام) بوده‏اند.[4]

ج) صابئان علاوه بر باور داشتن به پیامبر صاحب شریعت که اعتقاد و احکامشان را از او می‌گیرند، به برخی از پیامبران دیگر نیز اعتقاد دارند.

صابئان بر اين عقیده هستند كه اوريايس اول و اوريايس دوم كه همان هرمس و آغاثيمون بوده‏اند غيب می‌دانسته‏اند به همين جهت در نظر صابئان جزو پيامبران بوده‏اند و قبول ندارند كه جن به اين اشخاص از غيب خبر داده باشد، بلكه نفوس آنها چنان مصفا شده كه چيزهایى را كه از انسان‌هاى‏ ديگر نهان بوده در مى‏يافته‏اند.[5]

گنزورا چحیلی رهبر منداییان ایران می‌گوید: «پیامبران ما حضرت آدم، حضرت شیت، حضرت نوح، حضرت سام و حضرت یحیی هستند. کتاب مقدس ما «صحف آدم» یا «کنزا ربا» و به خط آرامی قدیمی است. زبان ما منداییان یکی از زبان‌های سامی است.»[6]

 

[1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏14، ص 46.

[2]. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر الميزان، مترجم: موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‏14، ص 505.

[3]. سراج، منهاج، طبقات ناصرى تاريخ ايران و اسلام، تحقيق: حبيبى، عبد الحى، ج 1، ص 19.

[4]. راغب اصفهانی، حسین، المفردات في غريب القرآن، تحقيق: داودی، صفوان عدنان، ص 475.

[5]. مسعودي، على بن الحسين، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه: پاينده، ابو القاسم، ج 1، ص 525 و 526.

[6]. سایت ایسنا.