کپی شد
پیامبران اجنّه قبل از خلقت بشر
برای اجنّه دو مقطع زمانی مفروض است: یک مقطع زمانی قبل از خلقت بشر و یک مقطع زمانی بعد از خلقت بشر.
در مقطع زمانی دوم؛ یعنی پس از خلقت و آفرینش انسان که مشترک میان جن و انس است (چه قبل از ظهور اسلام و چه بعد از ظهور اسلام) مطابق آنچه که در آیات قرآن مجید آمده است جنیان نیز همانند انسان ها مکلف بوده اند که از پیامبرانی که در میان انسان ها مبعوث شده و از جنس بشر بودند پیروی نمایند.[1] بر همین اساس بسیاری از اجنه به پیامبران الاهی ایمان آورده و گروهی دیگر ایمان نیاورده و کافر شدند.
اما در مقطع زمانی؛ قبل از خلقت بشر، آن هنگامی که خداوند هنوز انسان را خلق نکرده، ولی اجنّه را آفریده بود، آیا برای آگاهی و هدایت اجنّه پیامبرانی مبعوث شده بودند یا خیر؟ و اگر مبعوث شده اند آیا از جنس جن بوده اند؟ در پاسخ می توان گفت: قبل از خلقت حضرت آدم (ع) پیامبرانی از جنس اجنّه در بین آنان وجود داشته است زیرا:
1. از سویی قرآن کریم هدف از آفرینش جن و انس را عبودیت و تکامل می داند و می فرماید: “همانا جن وانس را برای عبادت آفریدم”.[2] شکی نیست که رسیدن به مقام واقعی عبودیّت که همان کمال واقعی است بدون تکالیف میسر نیست. از این جهت می توانیم بگوییم که اجنه هم مکلف بوده اند[3] و بر این نکته آیات قرآن هم گواهی می دهند.[4]
و از سویی دیگر روشن است که نمی شود خداوند حکیم جن را مکلف کرده باشد، ولی تکلیف و اجزا و شرایط آن را به آنان نیاموخته و راهنما نفرستاده باشد. بنابراین، تکلیف جن و انس فرع بر ارسال نبی است و تا ارسال پیامبری صورت نگرفته باشد، تکلیف جایز نیست.
2. خداوند عادل و حکیم است و فعل قبیح از عادل حکیم سر نمی زند. چگونه است که خداوند می فرماید: جن و انس را در صورت کوتاهی در انجام وظایف مواخذه و عذاب می نمایم : “دوزخ را از جن و انس همگی (افراد بی ایمان و گنه کار) پر می کنم”.[5] آیا ممکن است خداوند عادل و حکیم بدون این که پیامبرانی را به سوی آنها گسیل داشته باشد و با آنان اتمام حجّت کرده باشد،آنها را عذاب کند؟ قطعاً جواب منفی است، چرا که عقاب مکلف بدون ارسال نبی و اتمام حجت قبیح است و فعل قبیح از حکیم سر نمی زند. اجنه نیز مشمول این قاعدۀ کلی عقلی هستند. علاوه خود قرآن هم می فرماید: “ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر این که پیامبری را مبعوث کرده باشیم (تا وظایف شان را بیان کند)[6]، پس قطعا آنها دارای پیامبرانی بوده اند.
3. آیۀ شریفۀ: “يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتي وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُم هذا…”.[7]؛ ای گروه جن و انس آیا پیامبرانی از شما به سوی شما نیامد. تا آیات مرا بر شما بخواند و شما را به ملاقات این روز انذار دهد… .
مفهوم این آیه و احتجاج قاطع آن، به روشنی دلالت دارد که در تمام مقاطع زمانی وجود اجنه، قبل از خلقت حضرت آدم (ع) و بعد از خلقت حضرت آدم (ع) و حتی قبل و بعد از اسلام، پیامبرانی برای آنها بوده است. منتها طبیعی است که قبل از خلقت بشر این پیامبر از جنس خودشان بوده باشد.[8] شاهد این مطلب آیۀ دیگری است که می فرماید:
“إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشيراً وَ نَذيراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ”؛[9] ما تو را به حق براى بشارت و انذار فرستاديم و هر امّتى در گذشته انذاركنندهاى داشته است.
4. در روایت آمده است که یک مرد شامی از حضرت علی (ع) پرسید: آیا خداوند پیامبرانی را به سوی جن فرستاده است؟ امام علی (ع) در پاسخ فرمودند: “آری خداوند پیامبری به نام یوسف برای ارشاد آنان فرستاد، ولی آنها وی را به شهادت رساندند.[10] این روایت نیز به خوبی دلالت دارد که اجنه پیامبرانی مختص به خود داشته اند.
بنابراین، با توجه به آنچه بیان کردیم روشن شد که گروه جن گروهی مکلف و دارای تکلیف بوده و قبل از خلقت بشر پیامبرانی برای ارشاد و هدایت آنان مبعوث شده اند، لکن کیفیت آن بر ما معلوم نیست.
[1] البته باید توجه داشت که این مسئله در بارۀ حضرت موسی (ع) و پیامبر اسلام قطعی است و در بارۀ بقیۀ پیامبران از جنس بشر، مفسران دیدگاه های گوناگونی ارائه کرده اند.
رساترین و گویاترین آیات در این مورد آیات 29 و 30 سورۀ مبارکۀ احقاف است: “وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَيْكَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلى قَوْمِهِمْ مُنْذِرينَ قالُوا يا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَريقٍ مُسْتَقيمٍ”؛ بیاد آور هنگامی که گروهی از جن را به سوی تو متوجه ساختیم که قرآن را استماع کنند وقتی حضور یافتند به یک دیگر گفتند خاموش باشید و گوش فرا دهید (بشنوید) و هنگامی که پایان گرفت به سوی قوم خود بازگشتند و آنها را انذار کردند و به قوم خود گفتند ای قوم! ما کتابی را استماع کردیم که بعد از موسی (ع) نازل شده است و کتب قبل از خود را نیز تایید و تصدیق می کند و…”. البته اگر دراین آیه می بینیم که از انجیل اسمی برده نمی شود به خاطر آن است که تورات کتاب اصلی است و مسحیان هم احکام شرایع خود را از آن گرفته و می گیرند، نک: تفسیر نمونه، ج 21، ص 370 . علامه طباطبائی نیز در تفسیر المیزان به صراحت می فرماید: این فراز از آیۀ مبارکه ” انا سمعنا کتاباً انزل من بعد موسی مصدقاً لما بین یدیه”، اشعار بلکه دلالت دارد بر این که جنیان نامبرده مؤمن بر دین حضرت موسی (ع) و کتاب آن جانب بوده اند، نک: تفسیر المیزان، ج 18، ص 350. در بارۀ مقطع زمانی بعد از اسلام هم آمده است: پیامبر اکرم (ص) از مکه به سوی بازار عکّاظ در طائف آمد تا مردم را که در آن مرکز بزرگ اجتماع کرده بودند، به دین اسلام دعوت کند، اما کسی به دعوت او پاسخ مثبت نداد. در بازگشت به محلی رسید که آن را وادی جن می گفتند. شب را در آن جا ماند و تلاوت آیات قرآن می فرمود. گروهی از جنیان آیات را شنیدند و ایمان آوردند و برای تبلیغ به سوی قوم خود بازگشتند. نک: تفسیر نمونه، ج 25، ص 100، ذیل آیات 1و 2 سورۀ جن.
البته عده ای از عبارت “رسل منکم” در آیۀ شریفه: “يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتي وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُم هذا…”؛ ای گروه جن و انس آیا پیامبرانی از شما به سوی شما نیامد. تا آیات مرا بر شما بخواند و شما را به ملاقات این روز انذار دهد… خواستند استفاده کنند که پیامبر جنیان بعد از خلقت آدم هم از جنس خودشان بوده است. اگرچه در بارۀ پیامبر اسلام قبول دارند که پیامبر جن و انس بوده است. نک: تفسیر روح البیان، ج 3 ، ص 105؛ اسماعیل حقی بروسوی؛ تفسیر راهنما، ج 5 ، ص 354. ولی عده ای دیگر از مفسران با رد این دیدگاه می گویند:
آنچه از آيات سورۀ جن به خوبى استفاده مىشود، اين است كه قرآن و اسلام براى همه، حتى آنها نازل شده، و پيامبر اسلام مبعوث برای همه بوده است، منتها هيچ مانعى ندارد كه رسولان و نمايندگان از خود آنها از طرف پيامبر (ص) مامور دعوت آنان بوده باشند و كلمه”منكم” (از شما) دليل بر آن نيست كه پيامبران هر دسته از جنس خودشان خواهند بود؛ زيرا هنگامى كه به گروهى گفته شود”، نفراتى از شما …” اين نفرات ممكن است از يك طايفه يا از همۀ طوايف باشند. نک: تفسیر نمونه، ج 5 ، ص 443، یعنی كلم؛”منكم” بيش از اين دلالت ندارد كه پيغمبران از جنس مجموع و روى هم رفته همان جن و انسى بودند كه به سوى ايشان مبعوث شدند و خداوند پيغمبران را از جنس ملائكه قرار نداد تا امتان ايشان از ديدنشان وحشت نكنند، و كلام ايشان را كه همان زبان مادرى خودشان است بفهمند. اما اين كه براى جن پيغمبرانى از جن و براى انس انبيايى از انس مبعوث كرده باشد، آيۀ شريفه هيچ گونه دلالتى بر آن ندارد، نک: تفسیر المیزان، ج 7 ، ص 540 ؛ تفسیر منهج الصادقین، ج 3 ، ص 452.
[2] “و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون”، ذاریات ، 56
[3] نک: بحارالأنوار، ج60، ص311.
[4] “أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ”، احقاف ، 18.
[5] سجده، 13و هود، 119.
[6] اسراء، 15.
[7] انعام، 130.
[8] این نکته طبق نظر عده ای از مفسران از ظهور “رسل منکم ” قابل استفاده است و این شامل همۀ زمان ها می شود، اما زمان حضرت موسی (ع) و پیامبر اسلام (ص) استثناء شده و پیامبران آنها از جنس خودشان نبوده اند.
[9] فاطر، 29.
[10] بحار الانوار، ج 10 ، ص 76 :”هل بعث الله نبیا الی الجنّ فقال نعم بعث الیهم نبیا یقال له یوسف فدعاهم الی الله فقتلوه”.