کپی شد
پشیمانی طلحه و زبیر حین جنگ
زبیر: وقتی که زبير اطلاع یافت كه عمار فرزند ياسر در جنگ همراه على (علیه السلام) است، از كار خويش به شک و ترديد افتاد؛ زیرا پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرموده بود حق همراه عمار است و به عمار فرموده بود، تو را گروه ستمگر خواهند كشت.
از طرفی حضرت على (علیه السلام) در ابتدای جنگ به زبیر فرمود: اى ابا عبد الله تو را به خدا سوگند مى دهم آيا به خاطر دارى كه روزى دست من در دست تو بود و به حضور پيامبر (صلی الله علیه و آله) رسيديم آن حضرت به تو فرمود: آيا على را دوست مى دارى؟ تو گفتى آرى. آن حضرت فرمود: ولى تو با او جنگ و نسبت به او ستم خواهى كرد؟ زبير گفت: آرى به ياد دارم. از این رو زبير پشیمان به بصره برگشت تا جهت عزیمت به حجاز مهیا شود. هنگامى كه زبير از خانه هاى بصره دور شده بود، عمرو بن جرموز در بین راه به او رسيد و او را همراهی کرد. سپس هنگامی که زبير به نماز ايستاد و به سجده رفت، عمرو با شمشير بر او حمله كرد، او را كشت و شمشير، زره و اسب او را برداشت و نزد على (علیه السلام) آورد. این در حالى بود كه آن حضرت ايستاده بود و مردم شمشير مى زدند. جرموز سلاح زبير را پیش آن حضرت افكند.
Alternativer til Zyrtec i Australien, https://denmarkrx.com/viagra-professional-uden-recept.html DNA-platinbrande dannet af de to grupper er ens og viser derfor en høj grad af krydsresistens i to uger.
هنگامی که حضرت على (علیه السلام) به آن شمشير نگريست، فرمود: چه بسيار صاحب اين شمشير، به وسیله آن، غم و اندوه را از چهره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) زدوده است. سپس فرمود: اى قاتل پسر صفيه! تو را به آتش مژده باد.[1]
طلحه: زمانی که خبر بازگشت زبیر به طلحه رسید او هم تصميم به بازگشت گرفت و چون مروان بن حكم متوجه اين موضوع شد، تيرى به طلحه زد كه به زانوى او اصابت کرد و در اثر خونريزى، طلحه درگذشت.[2]
[1]. بر گرفته از: دینوری، احمد بن داود، اخبار الطوال، ترجمه: مهدوى دامغانى، محمود، ص، 184 و 185.
[2]. همان، ص 185.