کپی شد
يكی كردن مصاحف
در منابع تاريخی مواردی متعدد از وقوع اختلاف ميان مسلمانان در قرائت قرآن گزارش شده و گفتهاند كه اين اختلافات سبب گرديد تا برای حل آن، بعضی به چاره جوئی بپردازند.[1]
پيشنهاد يكی كردن قراءات مصاحف از سوی «حذيفه» بود، عثمان نيز بر ضرورت چنين اقدامی واقف گشته، از اين رو صحابه را به مشورت فرا خواند و آنها همگی بر ضرورت چنين كاری، با همۀ دشواری های آن، نظر مثبت دادند. عثمان كميته ای مركب از چهار نفر تشكيل داد كه عبارت بودند از: زيد بن ثابت، عبدالله بن زبير، سعيد بن عاص و عبدالرحمن بن حارث و بعداً مجموع آنها به دوازده نفر رسید و به آنان دستور داد كه چون قرآن به زبان قريش نازل شده است، آن را به زبان قريش بنويسند.
گروه یکی کردن قرآن ها در سال 25 هجري تشكيل گرديد و نخستين اقدام كه از سوي گروه به دستور عثمان انجام گرفت جمع آوري تمام نوشته هاي قرآني از اطراف و اكناف كشور پهناور اسلامي آن روز بود.
در اين مرحله، قرآن های دیگر پس از جمع آوري و ارسال به مدينه، به دستور خليفه سوم سوزانده و يا در آب جوش انداخته ميشدند و به همين جهت عثمان را «حراق المصاحف» ناميدهاند، آخرين مرحله، ارسال مصاحف استنساخ شده به مناطق و مراكز مهم بود، با ارسال اين مصاحف با هر كدام يك قاري نيز از سوي خليفه اعزام ميگشت تا قرآن را بر مردم قرائت كند.[2]
مورخان در شمار مصحف هايي كه تهيه شده و به اطراف و اكناف بلاد اسلامي فرستاده شده است اختلاف دارند، «ابن ابي داود» آنها را شش جلد برشمرده كه به مراكز اسلامي مكه، كوفه، بصره، شام، بحرين و يمن فرستاده شد و يك جلد نيز در مدينه نگه داشتند كه آن را «اُم» و يا «امام» ميناميدند، يعقوبي در تاريخ خود دو جلد ديگر به اين تعداد اضافه كرده كه به مصر و الجزيره فرستاده شده است. مصحف هايی كه به مناطق مختلف فرستاده شده بود در مركز منطقه حفظ شده و از روي آن نسخه هاي ديگري نوشته ميشد تا در دسترس مردم قرار گیرد.[3]
ترتيب مصحف عثماني، همان ترتيبي بود كه در مصحف كنوني وجود دارد و نیز با ترتيبي كه در مصحف هاي صحابه در آن وقت به كار برده شده بود، به خصوص با مصحف «اُبي بن كعب» تطبيق ميكرد. و به مقتضاي خطي كه در آن وقت بين مردم عرب رايج بود از هرگونه نقطه و علامت گذاري خالي بودند.[4]
اجماع شيعه بر اين عقيده است كه آنچه امروز در دست ما است همان قرآن كامل و تمام بوده و مصحف عثماني همان قرآني است كه هم اكنون در دست ما است و عاري از هرگونه تحريف است، گرچه قرآنی را که حضرت علی (ع) جمع نموده بود به ترتیب نزول سوره ها بوده، ولی چون همین قرآن فعلی را ائمه (ع) تأیید کرده اند نیازی نیست که ما بخواهیم دوباره آن را به ترتیب نزول چاپ کنیم، گرچه بدعت هم نباشد؛ زیرا بدعت عبارت است از: وارد کردن چیزی که در دین وجود ندارد و این کار حرام است. امامان شيعه هم به اين مطلب اشاره دارند.
شخصی در حضور امام صادق (ع)، حرفي از قرآن را بر خلاف آنچه مردم قرائت ميكردند قرائت كرد. امام (ع) به او فرمود: «ديگر اين كلمه را به اين نحو قرائت مكن و همان طور كه همگان قرائت ميكنند، تو نيز قرائت كن».[5]
حضرت علي (ع) رأي موافق خود را با برنامه توحيد مصاحف به طور اجمالي اظهار كرد. ابن ابي داود از سويد بن غفله روايت كرده كه حضرت علي (ع) فرمود: “سوگند به خدا كه عثمان درباره مصاحف هيچ عملي را انجام نداد، مگر اين كه با مشورت ما بود”.[6]
و يا در روايت ديگر فرمود: “اگر امر مصحف ها به من نيز سپرده ميشد، من همان ميكردم كه عثمان كرد”.[7]
نتیجه این که: قرآنی که فعلا در دست ما است همان قرآنی است که در زمان عثمان جمع آوری شد و چون یک گروه و کمیته از قاریان و حافظان قرآن در این کار همکاری داشتند، و از طرفی مورد تأیید امامان ما هم قرار گرفته است، نمی توان گفت به سلیقه خود عثمان بوده تا توانسته باشد، آیات را جا به جا کند.
[1]. جوان آراسته، حسين، درسنامه علوم قرآني، ص 198، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، قم، چاپ سوم، سال 1378.
[2]. همان، ص 203.
[3]. معرفت، محمد هادي، التمهيد في علوم القرآن (آموزش علوم قرآن)، وكيلي، ابو محمد، ج 1، ص 425، انتشارات مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، قم، چاپ اول، 1371،
[4]. همان، ص 433.
[5]. همان، ص 416.
[6]. سيوطي، جلال الدين ، الاتقان في علوم القرآن، ج 1، ص 170، انتشارات عصريّه، چاپ بيروت، سال 1408هـ.
[7]. ابن جزری، محمد ابن محمود، النشر فی القرائات العشر، ج 1، ص 8، انتشارات دارالكتب العلميه، چاپ بيروت.