searchicon

کپی شد

ویژگی‌های مکتب اهل بیت (علیهم السلام)

اساس تفکر مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و مأخذ تمام معارف آن، قرآن کریم است. قرآن کریم، هم ظواهر آیات خود و هم گفتار و کردار، بلکه سکوت و تقریر رسول اکرم (ص)[1] را حجت دانسته و به تبع آن، گفتار، رفتار و تقریر ائمه (ع) را حجت می داند. علاوه، قرآن حجیت استدلال عقلی[2] را بیان نموده و نیز طریق کشف و شهود[3] را مورد تأیید قرار داده است.[4] ره آورد چنین تفکری در حوزه عمل و باور، بسیار گسترده است، که به نحو اختصار می توان در امور ذیل، خلاصه نمود:

1. اعتقاد به وجود خدا، اصل مشترک میان همۀ ادیان الاهی است و به طرق مختلف بر این اصل استدلال می شود.

2. نخستین مرتبۀ توحید، توحید ذاتی است و در پی آن توحید صفاتی و افعالی می آید؛ یعنی خداوند، یکتا و بی همتا بوده و ذات او بسیط است و مرکب نیست و ترکیب عقلی و خارجی در وجود او راه ندارد. ذات خداوند آراسته به همۀ صفات کمال و پیراسته از همۀ صفات نقص است، صفاتش زائد بر ذاتش نیست و در انجام کارهای خود نیازی به هیچ کس و هیچ چیز ندارد و هیچ موجودی نمی تواند هیچ گونه کمکی به او بکند.[5]

3. جهان، رب و مدبری جز خدا ندارد و مدیران دیگر؛ مانند فرشتگان، تنها به اذن و مشیت حکیمانه او انجام وظیفه می کنند.

4. توحید در عبادت، اصل مشترک میان تمام شرایع آسمانی است و هدف از بعثت انبیا، تذکار و تأکید بر این اصل است.

5. اعتقاد به شفاعت و توسل و این که طبق آموزه های قرآنی، این دو با توحید منافاتی ندارند و شرک محسوب نمی گردند.

6. اعتقاد به حسن و قبح عقلی و این که عقل درک می کند که ساحت الاهی از انجام افعال قبیح منزه است و هر گونه ظلمی از آن ساحت نفی می شود.[6] اعتقاد به حسن و قبح ،دارای ثمرات فراوانی است که یکی از ثمرات آن اعتقاد به عدالت است، و خود عدالت دارای فروع و شاخه های متعددی است؛ مثل عدالت خداوند، (که اعتقاد به عدالت خداوند، ابواب گسترده ای از معارف را به روی ما باز می کند، مشکلات اعتقادی زیادی را حل می کند) لزوم عادل بودن مجتهد، حاکمان و رهبران سیاسی و اجتماعی، امام جماعت، شهود در دادگاه، و… .

7. اعتقاد به “امر بین الامرین” در مقوله جبر و اختیار.[7]

8. مشیت حکیمانه الاهی ایجاب می کند برای پیمودن راه تکامل، پیامبرانی را به سوی بشر بفرستد و در هدایت انسان به اهداف عالی خلقت، به هدایت های عقلی اکتفا نکند.

9. پیامبران الاهی، در مقام تلقی وحی و حفظ و ابلاغ آن به امت، از هرگونه لغزش عمدی و سهوی مصون هستند. پیامبران از هرگونه گناه و کار ناروا مصون هستند.

10. حضرت محمد بن عبدالله (ص) آخرین حلقه از سلسلۀ انبیای الاهی است که نبوت خویش را همراه تحدی با معجزه جاودان خود (قرآن مجید) آغاز کرد. پیامبر اسلام (ص) پیامبر خاتم، کتاب او خاتم کتاب ها و شریعت او نیز پایان بخش تمام شرایع آسمانی است.

11. آیین اسلام آیینی عام و جهانی است، نه منطقه ای و اقلیمی، یا نژادی و قومی.

12. کتاب آسمانی مسلمانان (قرآن)، از هر نوع تحریف مصون مانده، نه چیزی بر آن افزوده شده و نه چیزی از آن کاسته شده است.

13. مشیت حکیمانۀ الاهی بر این تعلق گرفته که پیامبر (ص)، امام و رهبر بعد از خود را معرفی کند و او نیز با تعیین علی بن ابی طالب (ع) به عنوان خلیفه بعد از خود، و معرفی جانشینان بعد از او، در مواقع گوناگون به این وظیفه خطیر جامه عمل پوشانید.

جانشینان پیامبر (ص) دوازده نفر هستند و تعبیر “اثناعشر خلیفه”، در کتب فریقین آمده است که اولین آنها علی بن ابی طالب (ع) و آخرین آنها حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) است. نام های مقدس ائمه و جانشینان پیامبر اکرم (ص) بدین قرار است: 1. علی بن ابی طالب، 2. حسن بن علی، 3. حسین بن علی، 4. علی بن حسین، 5. محمد بن علی، 6. جعفر بن محمد، 7. موسی بن جعفر، 8. علی بن موسی، 9. محمد بن علی، 10. علی بن محمد، 11. حسن بن علی، 12. امام مهدی (ع). [8]

14. وظیفه امام، پس از درگذشت پیامبر اسلام (ص) از قرار زیر است: تبیین مفاهیم قرآن، بیان احکام شرع، بازداشتن جامعه از هر نوع انحراف، پاسخ گویی به پرسش های دینی و عقیدتی، اجرای قسط و عدل در جامعه، پاسداری از مرزهای اسلام در برابر دشمنان و … .

15. امام و جانشین پیامبر (ص) بایستی از نظر علمی و اخلاقی مورد عنایت خاص الاهی باشد و در سایه تربیت های غیبی قرار گرفته باشد؛ یعنی بایستی همچون پیامبر از هرگونه اشتباه و نسیان و سهو مصون و نیز از هر گناه و خطا معصوم باشد؛ به همین جهت تشخیص و تعیین امام تنها از سوی خداوند و به واسطۀ پیامبر (ص) یا امام قبلی میسر و ممکن است. امام معصوم (ع)، تمام شؤون پیامبراکرم (ص) به جز مسئله وحی را دارا است. امام معصوم (ع)، مرجع دینی (مبین و حافظ دین و مفسر آیات قرآن) است. امام معصوم (ع)، دارای ولایت تکوینی و قدرت تصرف در پدیده های عالم است. امام معصوم (ع)، مرجع سیاسی و برترین رهبر در مسائل اجتماعی و دارای شأن قضاوت است. امام معصوم (ع)  در مسائل علمی، عالم ترین افراد است.

16. از ویژگی های اساسی مکتب اهل بیت (ع)، اطاعت و پیروی کامل از امام علی(ع) و اهل بیت (ع) است که از نظر اسلام بسیار اهمیت دارد و در روایات متعددی که اهل تسنن نیز نقل کرده اند، معیار و شرط خداوند در پذیرش اعمال مردم، پذیرش ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) عنوان شده است![9] اما متأسفانه سایر مذاهب اسلامی چنین اعتقادی ندارند و نسبت به اهل بیت و امامان معصوم ما تنها به محبت و اعتقاد به وثاقت آنان اکتفا کرده اند. در حالی که لزوم تبعیت کامل از «امام و اهل بیت (ع)» علاوه بر محبت ورزیدن به آنان از آموزه هایی است که مورد پذیرش روایات وارده از طریق برادران اهل سنت نیز می باشد.[10]

17. ظهور مردی از خاندان پیامبر (ص) در آخرالزمان برای اقامه عدل و رساندن بشر به کمال واقعی یکی از عقاید مسلم مکتب اهل بیت (ع) است که احادیث فریقین بر آن گواهی دارند، بلکه ظهور منجی یکی از عقاید ادیان و مذاهب گوناگون جهان امروز؛ مانند مسیحیت، یهودیت،زرتشت ،و … است.[11] آن منجی، امام دوازدهم حضرت مهدی موعود (ع) فرزند امام حسن عسکری (ع) است که در سال 255 هجری قمری در سامرا متولد شده و تا به امروز در قید حیات و منتظر فرمان الاهی برای قیام است.

18. در زمان غیبت امام دوازدهم حضرت مهدی (ع)، ولی فقیه جامع شرائط عهده دار منصب رهبری و سکان دار حکومت اسلامی است.[12]

19. از ویژگی های دیگر مکتب اهل بیت (ع)، انفتاح باب اجتهاد است؛ یعنی در حوزۀ فقه و احکام عملی، تطبیق اصول کلی بر مسائل جزئی و استنباط دستورات شرعی از متون دینی را، محدود به آنچه گذشتگان فهمیده اند، نمی داند.

20. اعتقاد به رجعت و اين كه عده ای پس از مرگ و پیش از آخرت به دنیا برمی گردند.[13]

21. اعتقاد به حیات پس از مرگ و رسیدن انسان به پاداش و یا کیفر اعمال خود در جهان آخرت و این که مرگ پایان زندگی نیست، بلکه انسان با مرگ از جهانی به جهان دیگر منتقل می شود و بین دنیا و عالم آخرت سرای دیگری به نام برزخ وجود دارد که حیات و نعمت و عذاب خاص خود را دارد.[14]

 


[1]. احزاب، 21، “لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة”.

[2]. نحل، 125.

[3]. تکاثر، 5 و 6، “کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم”؛ حقا اگر از روی یقین بدانید البته جهنم را خواهید دید.

[4]. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، ص 75 – 114، چاپ سيزدهم، دفتر نشر اسلامى‏، قم، 1378ش‏.‏

[5]. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقائد، ص 135- 138، چاپ چهارم، شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1379ش.

[6]. ر.ک: همان، ص 162-167.

[8]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 36، ص 362، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404ق.

[9]. خوارزمی، مناقب، ص 19 و 252.

[10]. همان؛ خوارزمی، مقتل الحسین (ع)،ج 1،ص 37، «پیامبر اکرم (ص) فرمودند: یا علی! اگر کسی به اندازه عمر نوح، خدا را عبادت کند، و به اندازه کوه احد طلا داشته باشد و در راه خدا انفاق نماید و به اندازه ای عمرش طولانی باشد که بتواند هزار بار پیاده به حج برود، آن گاه در (مکه) بین صفا و مروه مظلومانه کشته شود، ولی، ولایت تو را – ای علی! – نداشته باشد، بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید و هرگز وارد بهشت نخواهد شد».”… ثم لم یوالیک یا علی لم یشم رائحة الجنة ولم یدخلها”.

[12]. برای مطالعۀ بیشتر و دریافت اندیشه سیاسی  شیعه به مقالات پیرامون ولایت فقیه، در سایت اسلام کوئست رجوع شود.

[14]. ر.ک: جعفر سبحانی، منشور عقاید امامیه.