کپی شد
ویژگىهاى دورۀ هشتم فقه شیعه
مهمترین آثار و ویژگیهاى این دوره از این قرار است:
1. ایجاد شور و شوق مجدّد فقهى و شكست جمود و تحجّر و بازگشت عقل به میدان استدلال و استنباط فقهى.[1]
2. غلبه منطق اصولیان و مجتهدان بر منطق اخباریان که سبب از رونق افتادن بازار اخبارىگرى در همه حوزهها، به خصوص در حوزه کربلا شد. وحید بهبهانی با تربیت نسل جدیدی از فقیهان بزرگ و قدرتمند، تداوم اجتهاد در مسیر اصلی و درست خود را تضمین کرد.[2]
3. حصول نوعی اعتدال در حرکت تکاملی اجتهاد که مرهون تلاشهای وحید بهبهانی و افکار و اندیشههای او بود. مکتب وحید بهبهانی، حد وسط میان عقل گرایی افراطی و حدیث گرایی افراطی بود.[3]
4. تألیف موسوعههاى اصولى و فقهى. در علم اصول مرحوم میرزاى قمى «قوانین الاصول» را تدوین كرد و همچنین سید ابراهیم قزوینى (م 1264ق) كتاب «ضوابط الاصول» و شیخ محمّد ابراهیم كلباسى (م 1261ق) كتاب «اشارات الاصول» را نگاشت. در فقه نیز موسوعههاى ارزشمندى؛ مانند جواهر الکلام و مستند الشیعه و ریاض المسائل و مفتاح الکرامة تدوین شد.[4]
5. پیدایش ابتكارات كارساز و مؤثر فقهی و اصولى به دست تواناى علّامه وحید بهبهانى و شاگردان بی واسطه و با واسطه او كه در پرتو آن تحوّلى در علم اصول و فقه پدید آمد.[5]
6. تداوم مهجور ماندن مباحث فقه مقارن که تا حدّی نتیجه جو سازی های اخباریان بود که مجتهدان شیعه را متهم به پیروی از اهل سنت و تأثیر پذیری از آنان می کردند.[6]
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، ص 124.
[2]. اسلامی، رضا، مدخل علم فقه، ص 358.
[3]. همان.
[4]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص 124.
[5]. همان؛ مدخل علم فقه، ص 358 و 359.
[6]. مدخل علم فقه، ص 359.