کپی شد
ویژگىهاى دورۀ نهم فقه شیعه
دوره نهم فقه شیعه، ویژگیهایی دارد که در ذیل به آنها اشاره می شود:
1. تنظیم ویژۀ مباحث اصولى:
هر چند در واقع بخش قابل توجهى از این دوره، ثمرهاى است كه شیخ انصارى و شاگردانش، از محقّق بهبهانى به ارث بردهاند و از این رو، بیشتر مطالبى كه علماى این دوره نوشتهاند ریشۀ آنها در كلمات محقّق بهبهانى و شاگردانش یافت مىشود،[1] ولى تفاوتش با دورۀ گذشته آن است كه این سلسله از مباحث به شكل خاص تنظیم و ارائه گردید كه نمونههاى روشن آن در آثار شیخ انصارى و آخوند خراسانى به خوبى دیده مىشود.
مسائل اصولى در این دوره به مباحث الفاظ و مباحث عقلى تقسیم شد و مباحث عقلى به صورت گستردهاى، همراه با نوآوریها، مورد بحث قرار گرفت كه پیش از این سابقه نداشته است.[2] نمونه آن را در «اصول الفقه» مرحوم مظفر، شاگرد شیخ محمدحسین اصفهانی می توان دید.[3]
2. نوآورىهاى فقهى و اهتمام گسترده به عبادات و عقود:
در این دوره ابواب فقهى به صورت تازه و گستردهاى ارائه گردید كه مىتوان به بحثهاى گسترده شیخ انصارى در فقه و محقّق همدانى در مصباح الفقیه اشاره كرد.
هر چند فقه ابواب متعدّدى؛ مانند عبادات و عقود و ایقاعات و سیاسات دارد، ولى فقهاى این دوره، بیشترین همّت خود را صرف عبادات و عقود كردهاند و این رویكرد در كتاب مكاسب شیخ انصارى (در بخش معاملات) و مصباح الفقیه محقّق همدانى و عروة الوثقى آیة اللّٰه سید محمّد كاظم یزدى (عمدتاً در بخش عبادات) و دیگر آثار این دوره نمود كامل دارد. فقهاى این دوره غالباً در یكى از این دو باب و یا هر دو باب تألیفاتى دارند.[4]
4. پیدایش «تقریرات» در فقه و اصول:
در این دوره شکل جدیدی از آثار فقهی به نام «تقریرات» ظهور پیدا کرد. تقریرات، شبیه «امالى» در علم حدیث در میان علماى پیشین است كه استاد املا مىكرد و شاگردان مىنوشتند، ولى دو تفاوت عمده با آن دارد:
الف) امالى استادان، در گذشته، به نام خود استاد منتشر مىشد بدون آن كه نامى از شاگرد به میان آید؛ مانند امالى شیخ صدوق و امالى شیخ مفید، ولى در این عصر، تقریرات استادان به نام شاگردان منتشر مىشود، هرچند نام استادان نیز ذكر مىگردد؛ مانند «اجود التقریرات» كه درسهاى آیة اللّٰه نائینى است، ولى به نام شاگردش آیة اللّٰه خویى منتشر شده است و دهها تقریرات دیگر.
ب) در «امالى» الفاظ و عبارات نیز از استاد بوده و شاگردان متن املاى استاد را یادداشت و به نام استاد منتشر مىساختند؛ ولى در «تقریرات»، محتواى كتاب از اساتید است، اما شاگردان، آن محتوا را با عبارات و الفاظ و جملهبندى و تبویب مناسب با ذوق خود تهیه و منتشر مىسازند.[5]
5. پیدایش رسالههاى عملیه به شكل جدید:
هر چند در میان فقهاى گذشه رسالههایى براى عمل مقلّدان و مراجعان وجود داشت؛ مانند:
المسائل الجیلانیة و المسائل الرجبیة از شیخ طوسى و جامع عبّاسى از شیخ بهایى و نجاة العباد فى یوم المعاد از صاحب جواهر؛ ولى به هر حال، كتابهایى در محدودۀ معین و مختصر و گاه نیز تخصّصى و غیر قابل استفاده براى عموم بود، اما در این دوره، رسالههاى عملیه كه تقریباً دربردارندۀ همۀ مسائل مورد نیاز مردم در مسائل فقهى است، بدون اشاره به ادلّۀ فتوا تألیف شده است. از جمله این نوع كتابها است:
العروة الوثقى، اثر آیة اللّٰه سید محمّد كاظم یزدى، وسیلة النجاة، تألیف آیة اللّٰه سید ابو الحسن اصفهانى، منهاج الصالحین، نوشتۀ آیة اللّٰه سید محسن حكیم، تحریر الوسیلة، تألیف امام خمینى، منهاج الصالحین، نوشتۀ آیة اللّٰه سید ابو القاسم خویى و توضیح المسائل مراجع تقلید امروز.[6]
6. ظهور آثار جدیدی در علم حدیث؛ مانند «جامع احادیث الشیعه»، اثر آیة الله بروجردی و در علم رجال؛ مانند «معجم رجال الحدیث»، اثر آیة الله خویی.[7]
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، ص 128، به نقل از موسوعة طبقات الفقهاء، مقدّمه، جزء 2، ص 458.
[2]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص 128.
[3]. اسلامی، رضا، مدخل علم فقه، ص 373.
[4]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص 128.
[5]. همان.
[6]. همان، ص 129
[7]. همان، ص 373.