Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

وقایع بعد از جنگ جمل

در این جا به اجمال به بعضی از اتفاقات بعد از جنگ جمل اشاره می‌شود:

بیعت مردم با امیر المؤمنین (علیه السلام):

جنگ جمل به پايان رسيد و طلحه و زبير هر دو کشته شدند. به این ترتیب مردم بصره همراه با قبائلی که وارد جنگ شده بودند، حتى زخميان و كسانى كه امان يافته بودند، گروه گروه با حضرت على (علیه السلام) بيعت كردند.[1]

تقسیم بیت المال

بعد از آن‌که حضرت على (علیه السلام) از بيعت مردم بصره فارغ شد، سراغ بيت المال که بیش از ششصد هزار درهم موجودی آن بود، رفت. آن حضرت همه موجودی را بین كسانى كه همراه وى در جنگ حضور داشتند، تقسيم كرد. در این تقسیم به هر كس پانصد درهم رسيد، سپس فرمود: «اگر خداوند شما را بر شام (معاویه) پیروز نمود، غیر از مقرری‌هايتان، همين مقدار دریافت خواهيد کرد».[2]

ارسال نامه به عامل کوفه

حضرت على (علیه السلام) بعد از جنگ جمل، خبر فتح و پیروزی را براى عامل كوفه به این مضمون ارسال نمود:

«از بنده خدا على؛ امير مؤمنان، اما بعد در نيمه جمادى الاخر در خريبه يكى از نواحى بيرون بصره تلاقى كرديم و خدا روش مسلمانان را درباره آنها روان كرد. بسياری از افراد ما و آنها كشته شدند. از جمله كشتگان ما؛ ثمامة بن مثنى، هند بن عمرو، علباء بن هيثم، سيحان، زيد و پسران صوحان و محدوج می باشند». نامه را عبد الله بن رافع نوشت و زفر بن قيس در ماه جمادى الاخر خبر خوش را به كوفه برد.[3]

سخرانی حضرت علی (علیه السلام) در مسجد بصره

بعد از جنگ جمل حضرت على (علیه السلام) به بصره رفت، وارد مسجد اعظم شد و به منبر رفت. ایشان پس از ستايش خداوند و درود بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) چنين فرمود:[4] «خداوند داراى رحمت وسيع و عذاب دردناک است. اى مردم بصره! ‏اى سپاه زن و پيروان چهار پا درباره من چگونه فكر مى‌كنيد؟ تا هنگامى‌كه شتر نعره مى‌زد، پيكار مى‌كرديد، اما هنگامی‌که از پاى در آمد، گريختيد. اخلاق شما پست، پيمان شما ناپايدار، آب شما شور و تلخ است. سرزمين شما به آب نزديک و از آسمان دور است. به خدا سوگند روزى خواهد رسيد كه اين شهر را چنان آب فرو گيرد كه فقط كنگره‌هاى مسجد آن؛ مانند سينه كشتى از دريا ديده شود. اكنون به خانه‌هاى خود بازگرديد».[5]

[1]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاريخ، ترجمه: شفیعی کدکنی، محمد رضا، آفرینش و تاریخ، ج ‏2، ص 814.

[2]. با استفاده از: طبری، محمد بن جرير، تاريخ طبرى، ترجمه پاینده، ابوالقاسم، ج ‏6، ص 2474.

[3]. همان، 2475.

[4]. دینوری، احمد بن داود، اخبار الطوال، ترجمه: مهدوى دامغانى، محمود، ص 189.

[5]. بخشى از خطبه امير المؤمنين على (علیه السلام) كه تمام آن در نهج البلاغه آمده است، براى اطلاع بيشتر، ر. ک: سید رضی، نهج البلاغة، دشتی،‌ محمد، ص 55.