کپی شد
وفات ابن سینا
ابو على سینا در روز جمعه اول ماه رمضان سال 428 هجری قمری (1037میلادی)، در سن 58 سالگی و در همدان از اين جهان رخت بربست.[1]
درباره علت مرگ ابوعلی سینا دو گزارش وجود دارد:
1. آن که در اواخر عمر وی، علاءالدوله[2] بر او خشم گرفت و او را در غل و زنجیر کرد و به زندان انداخت که در آن جا درگذشت.
2. بر اساس این گزارش، ابن سینا دچار بیماری قولنج شد و از آن جا که همیشه می گفت کیفیت زندگی را بر کمیت آن ترجیح می دهد، در مداوای خود کوتاهی کرد تا درگذشت.[3]
ابوعبید جوزجانی شاگرد ابن سینا در شرح حال وی می گوید:
«زيادهروى در شهوات ]از راه حلال[ سرانجام جسم نيرومند شيخ را فرسوده كرد. به هنگامى كه علاء الدوله با تاش فرّاش[4] مىجنگيد- و ابن سينا همراه وى بود- بيمارى قولنج گريبان شيخ را گرفت. شيخ از ترس آن كه مبادا در هنگامه كارزار و فرار امير، زمينگير شود و از همگامى با او بازماند، در يک روز هشت نوبت دستور تنقيه داد. بر اثر اين زيادهروى، رودههايش زخم شد. چون در كار درمان ورزيده بود، خويشتن را با داروهاى مناسب اندكى بهبود بخشيد، اما عليل گشت؛ زيرا از غذا پرهيز نمىكرد، و از همنشینی با زنان (از طریق حلال) دستبردار نبود. در نتيجه بيمارى قولنج وى گاهى زورآور مىشد و زمانى تسكين مىيافت، تا آن هنگام كه در ركاب علاء الدوله به سوى همدان رهسپار گرديد.
در اين سفر بيمارى شيخ به شدت گراييد، چون به همدان رسيد دانست كه نيروى جسمانى خود را چنان از دست داده كه ديگر از غذا و دارو كارى ساخته نيست؛ از این رو از درمان خويش دست كشيد و گفت: «مدبر تن من از تدبير فرومانده و درمان بي فايده است». چند روزى بر اين حال بود تا ديده از جهان فرو بست. جسمش را در همدان به خاک سپردند. در آن هنگام پنجاه و هشت ساله بود».[5]
گزارش شده است: وقتی آثار مرگ را مشاهده نمود، از جمیع گناهان توبه نمود و آنچه را داشت به فقرا بخشید و غلامان را آزاد کرد و ختم قرآن نمود[6] و در حال احتضار این رباعی را میخواند:
تا باده عشق در قدح ریختهاند، وندر پس عشق عاشق انگیختهاند
با جان و روان بوعلی مهر علی، چون شیر و شکر به هم بر آمیختهاند.
و میگفت: آنکه مردیم و آنچه که با خود بردیم، این است که دانستیم که هیچ ندانستیم.[7]
[1]. ابن سينا، طبيعيات دانشنامه علائى، پیشگفتار: محقق، مهدی، مقدمه و حواشى و تصحيح: مشكوة، سيد محمد، ص 1؛ پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام؛ کتاب شرح زندگی ابن سینا.
[2]. علاءالدوله کاکویه، امیر اصفهان و یزد بود و ابنسینا برخی از کتابهایش؛ مانند دانشنامه علائی و معراجنامه و مبدأ و معاد فارسی را به نام او نوشت. ر.ک: کتاب شرح زندگی ابن سینا.
[4]. سپهسالار و امیر نامدار عصر غزنوی. ر.ک: دانشنامه بزرگ اسلامی.
[5]. ابن سينا، حسین بن عبدالله، ترجمه رساله اضحويه، مترجم: نامعلوم، تصحيح و مقدمه و تعليق: خديو جم، حسين، ص 24.
[6]. خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج ٣ .