searchicon

کپی شد

وصی، لقب امام علی (علیه السلام)

از القاب مشهور امام علی (علیه السلام) لقب «وصی» می‌باشد. «وصی» به معنای کسی است که به او وصیت شود.[1] رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به امیر‌المؤمنین على (علیه السلام) به عنوان جانشین و خلیفه بعد از خود، وصیت فرمود. در همین راستا از القاب آن حضرت، «سید الوصیین» و «خیرالوصیین» نیز می‌باشد.

در روایتی از «امّ سلمه» از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمود: «… خداى تعالى از هر امّتى پیامبرى را برگزیده است و براى هر پیامبرى وصیّی انتخاب نموده است، من پیامبر این امّت هستم و على وصىّ من در میان عترت و اهل بیت من و امّت من است».[2]

در روایت دیگری، سلمان (علیه الرحمه) به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) عرض كرد: یا رسول اللّه! وصىّ تو بعد از تو كه خواهد بود؟ حضرت فرمود: اى سلمان! وصىّ برادر من موسى، كه بود؟ سلمان گفت: وصىّ او «یوشع بن نون» بود. فرمود: می دانی برای چه؟ عرض کردم: برای این که او داناترین مردم بود. پس حضرت فرمود: اى سلمان! وصىّ، جانشین و جایگاه سرّ و راز من و بهترین شخصی که بعد از خود بر جای می گذارم، همچنین وفا‏کننده به وعده‏ها و اداكننده دَین من، علىّ بن أبی‌طالب است».[3]

لقب «وصی» برای امام علی (علیه السلام)، لقب متداول و شایعی بین عامه و خاصه، بین دوستان و دشمنان بوده و بسیاری از شعرا در اشعار خود، از این لقب برای آن حضرت استفاده می کردند.[4]

یکی از دانشمندان معاصر در این رابطه می گوید: امام على (علیه السلام) در صدر اسلام به وصى‏ معروف و معهود بود، جز این‏كه بنى امیه اتفاق كرده بودند كه همه آثار امام على (علیه السلام)، حتى لقب وصى‏ و حتى جهر به «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را كه در نمازهاى جهریه شبانه‏روزى واجب و در اخفاتیه آن مستحب است را محو كنند. این قول من نیست،[5] (بلکه) قول فخر رازى در تفسیر كبیرش است كه در تفسیر سوره فاتحه، در مسئله فقهى جهر به بسم اللّه الرحمن الرحیم می‌گوید: «… علی (علیه السلام) در بلند گفتن بسم الله سعی بلیغی داشت. وقتی دولت (قدرت و حکومت) به بنی امیه رسید، تلاش زیادی در منع از بلند گفتن «بسم الله» به جهت سعی در باطل نمودن آثار علی (علیه السلام) انجام دادند… و ما که در هر مطلبی شک می کنیم، در این مطلب شک نداریم که هرگاه بین قول «انس» و «ابن المغفل» (که قائل به آهسته خواندن بسم الله هستند) با قول علی بن ابی‌طالب (علیهما السلام)، که عمری بر این روش (بلند خواندن بسم الله) عمل می کرده، تعارض واقع شود، قول علی (علیه السلام)، اولی است. پس جواب قاطع در این مسئله همین است».[6]

[1]. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، ‌محقق: فارس (صاحب الجوائب)، احمد، ج ‌15، ص 394.

[2]. ابن مردويه اصفهانى، احمد بن موسی، مناقب على بن أبى طالب (عليهما السلام)، ص 105 و 106.‏

[3]. همان، ص 103 و 104.

[4]. ر.ک: عاصمى‏، احمد بن محمد، العسل المصفى من تهذيب زين الفتى في شرح سورة هل أتى، ج ‏2، ص 66 – 72؛ شريف قَرشى، باقر، موسوعة الإمام أمير المؤمنين على بن أبى طالب (عليهما السلام)، ج 1، ص 48 – 52.‏

[5]. حسن زاده آملی، حسن، هزار و یک کلمه، ج 3، ص 47 و 48.

[6]. رازى، فخرالدین محمد بن عمر، مفاتیح الغیب‏ (التفسير الكبير)، ج 1، ص 181.