Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

ورود اهل بیت (علیهم السلام) و جابر به کربلا

سید بن طاوس نقل می‌کند: هنگامى‌که زنان و فرزندان امام حسین (علیه السلام) از شام برگشتند و به عراق رسیدند به راهنما گفتند: ما را از راه کربلا ببر. وقتى به جایگاه شهادت امام حسین (علیه السلام) و یارانشان رسیدند، جابر بن عبد اللَّه انصارى را با گروهى از بنى هاشم و مردى از آل رسول اللَّه دیدند که براى زیارت امام حسین (علیه السلام) وارد شده بودند. همه در یک وقت وارد شدند و با یک دیگر شروع به گریه و حزن کردند و به سر و صورت زدند. مجلس عزایی به پا کردند که فوق العاده دلخراش و جگرسوز بود. زنان آن دیار نیز به ایشان پیوستند و عموماً چند روزى عزادارى کردند.[1]

کسانی که معتقدند کاروان اسرا (اهل بیت امام حسین) به کربلا بازگشت، در تاریخ و زمان این بازگشت اختلاف دارند، بعضی از دانشمندان با توجه به مسافت و زمان رفتن اسرا به کوفه و شام، و توقف آن‌ها در شام، اربعین اول را بعید می‌دانند، اما عده‌ای دیگر این امر را با توجه به ادله‌ای که می‌آورند امکان پذیر می‌دانند.

به صورت خلاصه هر دو نظر مورد بررسی قرار می‌گیرد:

الف) اشکالات وارده به بازگشت اهل بیت (علیهم السلام) در اربعین اول:

استاد مطهری در این باره می‌گوید: “یکی از ادله‌ای که آن‌را دلیل بر بازگشت اسرا به کربلا می‌دانند، جریان ملاقات کاروان حسینی با جابر بن عبد الله و عطیه است، گرچه اصل زیارت جابر در روز اربعین که اول زائر امام حسین(علیه السلام) بوده است در کتب معتبره آمده‌است.[2] اما مصادف شدن جابر با کاروان اسرا را فقط سید بن طاووس در کتاب لهوف[3] نقل کرده است. دلیل دیگری که استاد مطهری در این باره ذکر می‌کند؛ این است که راه شام از کربلا نیست”.[4]

شیخ عباس قمی (ره) در بیان حوادث بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام) می‌گوید: “آنچه از بعضی مورخان رسیده، که اهل بیت (علیهم السلام) از راهنمای قافله درخواست کردند، که آنان را از مسیر کربلا به مدینه ببرند و او قبول کرد و در کربلا با جابر ملاقات کردند صحیح نمی‌باشد؛ زیرا کاروان حسینی را از مسیر اصلی حرکت دادند و نزدیک به چهل روستا و آبادی در بین راه بوده است و با توجه به نقل سید بن طاووس در کتاب اقبال[5] که اهل بیت (علیهم السلام) حدود یک ماه هم در شام توقف داشته‌اند، بازگشت اهل بیت به کربلا بعید به نظر می‌رسد و در ادامه می‌فرمایند: شیخ مفید[6] و ابن اثیر[7] و دیگران فقط حرکت کاروان حسینی از شام به مدینه را ذکر کرده‌اند و از مسافرت به عراق نام نبرده‌اند. و شیخ مفید[8] و طوسی[9] و کفعمی[10] گفته‌اند که روز بیستم صفر اهل بیت (علیهم السلام) از شام به مدینه مراجعت کردند و در همان روز جابر برای زیارت به کربلا آمد”.[11]

ب) طرفداران نظریه بازگشت اهل بیت (علیهم السلام) به کربلا در اربعین اول:

در مقابل نظر اول، عده‌ای از دانشمندان معتقدند که بازگشت اسرا به کربلا در همان اربعین اول بوده‌است، مرحوم شهید سید علی قاضی اولین شهید محراب، کتابی در بازگشت اسرا به کربلا در اربعین اول به رشته تحریر در آورده‌اند[12]

یکی از ادله‌ای که دلالت دارد بر این‌که اهل‌بیت (علیهم السلام) در اربعین اول به کربلا رفتند مسأله ملحق شدن سر امام حسین (علیه السلام) به بدنش توسط امام سجاد (علیه السلام) می‌باشد که هم علمای بسیاری آن را گزارش کردند[13] و هم مشهور میان شیعه همین است.

چون کسانی که رفتن اهل بیت (علیهم السلام) به کربلا را قبول کردند، تحقیقا با اربعین مطابق می‌دانند.

 

[1].  مجلسی محمد باقر، بحار الأنوار، ج  ‏45، ص  146؛ سید بن طاووس، علی بن موسی، اللهوف، ص 196.

[2]. طبری، عماد الدین، بشارة المصطفی، ج1، ص 74.

[3]. اللهوف، ص 196.

[4]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 17، ص 79.

[5]. اقبال الأعمال، ج1، ص 589.

[6]. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج 2، ص 122.

[7]. ابن اثیر، عز الدین، الکامل ج 4، ص 88.

[8]. مفید، محمد بن محمد، مسار الشیعة، ص 46.

[9]. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ج1، ص 787.

[10]. کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح، ص 509.

[11]. قمی، عباس، منتهی الآمال، ج 1، ص 417.

[12]. قاضی، سید محمد علی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهداء.

[13]. اللهوف، ص 195؛ ‏طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ‏1، ص 477؛ ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص  107؛ سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص، ص  238؛  ‏اللهوف، ص 195؛ ‏طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، ص 87؛ فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ‏1، ص 192؛ مثیر الأحزان، ص 107؛ بیرونی،‏ أبو ریحان،‏ الآثار الباقیة عن القرون الخالیة، ص 422؛ تذکرة الخواص، ص 238؛ قزوینی، زکریا بن محمد، عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، ص 70.