کپی شد
وجود خارجی در فلسفه
وقتی که ماهیت از نسبت تساوی (وجود و عدم) خارج شده و وجود پیدا می کند، یا ظرف تحقق آن در ذهن انسان است و یا بیرون از ذهن انسان، که هرکدام آثار خاص خود را دارا است. به قسم دوم (ماهیت خارج از ذهن انسان) وجود خارجی گفته می شود. به عبارت دیگر: وجود خارجی آن است که عین شیء، در خارج (خارج از ذهن)، موجود است و تمام آثار وجود خارجی بر آن مترتب می شود. مثلاً آتش در خارج موجود است، همین آتش موجود در خارج، آثار خاص خود را که مثلاً ایجاد نور و حرارت است، دارد. به چنین وجودی، وجود خارجی گفته می شود.[1]
مباحث مرتبط: 
وجود خارجی در فلسفهفرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید