Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

وجوب تخییری نماز جمعه

نماز جمعه یکی از عبادات اجتماعی اسلام است که در قرآن نیز به آن اشاره شده‌است و مردم نیز در عمل به آن امر شده‌اند.[1] این عبادت به اجماع فریقین از واجبات است[2] که در زمان وجود معصوم(علیه السلام) باید اقامه شود. در زمان غیبت اگر چه برخی از فقها قائل به وجوب عینی و تعیینی نماز جمعه شده‌اند[3] ولی اکثر آنان نظریۀ وجوب تخییری[4] نماز جمعه را پذیرفته‌اند از جمله این فقها؛ شیخ طوسی در کتاب نهایه‌اش است که می‌توان این نظریه را به او نسبت داد و در تبعیت از ایشان، عدۀ زیادی از فقها وجود دارند که نظریۀ شیخ طوسی را قبول کردند[5] به طوری که برخی بر این مطلب ادعای اجماع کرده‌اند؛ مثلا شهید شیخ زین الدین و  عالم محقق شیخ علی در شرح ” قواعد” و برخی دیگر را می‌توان از جمله این افراد نام برد.[6]

اما فقها متاخر به روشنی این نظریه را اعلام کرده‌اند که به ذکر عبارات آنان بسنده می‌کنیم.

محقق کرکی: علما امامیه از زمان امامان معصوم(علیهم السلام) تا زمان ما اجماع داشته و دارند که در زمان غیبت نماز جمعه وجوب عینی ندارد، بلکه وجوب آن تخییری است.[7]

وحید بهبهانی: از آن چه ذکر کردیم مشخص می‌شود که قول به وجوب تخییری نماز جمعه با افضلیت نماز جمعه اقوا است.[8]

سید حسین مجتهد کرکی(م 1001): ایشان کتابی دارد به نام ”  اللمعة فى عدم عينية صلاة الجمعة” که در آن اثبات وجوب تخییری نماز جمعه است.[9]

محمد بن حسن فرزند شهید ثانی: ایشان وجوب تخییری نماز جمعه را ثابت می‌داند.[10]

صاحب جواهر: وجوبی که در نماز جمعه ثابت شده‌است وجوب تخییری است.[11]

سید کاظم یزدی صاحب عروة الوثقی:  ایشان می‌گوید: “نماز جمعه در زمان غيبت امام (عليه و على آبائه الكرام أفضل الصلاة و السلام) واجب تخييرى است بنا بر اقوى.”[12]

آیت الله خویی: بر حسب اخبار و روایات، وجوب نماز جمعه، وجوب تخییری است.[13]

سید احمد خوانساری: ایشان قول به وجوب تخییری را به عدۀ زیادی از فقها نسبت می‌دهد.[14]

حضرت امام خمینی: در روز جمعه انسان مى‏‌تواند به جاى نماز ظهر دو ركعت نماز جمعه بخواند.[15]

آیت الله بهجت: در روز جمعه انسان مى‏‌تواند بنا بر أظهر به جاى نماز ظهر دو ركعت نماز جمعه بخواند و در عصر غيبت وجوب آن تخييرى است يعنى نماز جمعه كفايت از نماز ظهر مى‏‌كند.[16]

مقام معظم رهبری: نماز جمعه در عصر غیبت واجب تخییری است.[17]

آیت الله سیستانی: مسأله نماز جمعه واجب تخييرى است.[18]

آیت الله فاضل لنکرانی و آیت الله مکارم شیرازی:  نماز جمعه در زمان غيبت كبرى واجب تخييرى مى‏‌باشد، يعنى ميان نماز جمعه و نماز ظهر مخيّر است، ولى در زمانى كه حكومت عدل اسلامى مى‏‌باشد و نماز جمعه اقامه شود، بهتر آن است كه نماز جمعه خوانده‌شود.[19]

در استدلال به این‌که وجوب نماز جمعه در عصر غیبت، وجوب تعیینی است یا تخییری، به برخی از روایات اشاره شده‌است، ولی فقها در نهایت به اصول عملیه تمسک کرده‌اند و گفته‌اند: اگر شک کردیم که نماز جمعه در عصر غیبت وجوب تعیینی دارد یا وجوب تخییری (البته بعد از این که اصل مشروعیت آن در زمان غیبت ثابت شده‌باشد)، باید از قاعدۀ دوران امر بین تعیین و تخییر استفاده کنیم. بر طبق این قاعده[20] می‌گوییم: در چنین دورانی اصل این است که خصوصیت و تعیین نفی شود ،که نتیجۀ این نفی خصوصیت، قطعاً وجوب تخییری است.[21]

 


[1] جمعه،9.

[2] طباطبایی بروجردی، سید حسین، البدر الزاهر فی صلاة الجمعة و المسافر، ص 11، قم، 1416.

[3] این نسبت در رسالۀ نماز جمعه شهید ثانی مشهود است، ولی مرحوم وحيد بهبهانی نسبت این رساله و این قول را به شهید ثانی به شدت رد می‌کند . نک : وحید بهبهانی، محمد باقر، مصابیح الظلام، ج 1، ص 401، مؤسسه العلامة الوحید البهبهانی، قم، 1424.

[4] واجب تخييرى به اين معنى كه مكلّف در روز جمعه مخيّر است كه نماز جمعه را بخواند در صورتى‌كه شرائطش موجود باشد، يا نماز ظهر به‌جا آورد، پس اگر نماز جمعه را به‌جا آورد، كفايت از ظهر مى‌‏كند. نک: توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج ‏1، ص 405، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1424.

[5] جعفریان، رسول، دوازده رساله فقهى درباره نماز جمعه، ص411، قم، بی‌جا، بی‌تا.

[6] دوازده رساله فقهى درباره نماز جمعه، ص 606.

[7] کرکی عاملی، علی بن حسین، رسائل محقق کرکی، ج 1، ص 147 و 148، کتابخانه آیت الله مرعشی و دفتر نشر اسلامی، قم، 1409.

[8] مصابیح الظلام، ج 1، ص 403.

[9] دوازده رساله فقهى درباره نماز جمعه، ص 86.

[10] استقصاء الاعتبار في شرح الاستبصار، ج ‏7، ص 262.

[11] نجفی، محمد حسن ، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج ‏11، ص 336، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا.

[12] یزدی طباطبایی، سید محمد کاظم، سؤال و جواب (للسيد اليزدي)، متن، ص 79، مرکز النشر العلوم الاسلامی،تهران، 1415.

[13] خویی، سید ابوالقاسم، التنقيح في شرح العروة الوثقى، ج ‏6، ص 40 و 57، بی‌جا، بی‌تا.

[14] خوانساری، سید احمد،جامع المدارك في شرح مختصر النافع، ج ‏1، ص 523، موسسه اسماعیلیان، قم، 1405.

[15] این مطلب به معنای وجوب تخییری است نک : توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج ‏1، ص 405.

[16] توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏ 1، ص 406.

[17] خامنه ای، سید علی، اجوبة الاستفتاءات، س 606 و 611 با استفاده از نرم افزار پرسمان.

[18] توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏ 1، ص 405.

[19] همان، ص 406.

[20] در دوران امر بین تعیین و تخییر براءة عقلی و نقلی  بر عدم تعین و خصوصیت است.

[21] نک: التنقيح في شرح العروة الوثقى، ج‏ 6، ص 57