کپی شد
نماز خوف
فهرست
چکیده مقاله نماز خوف
نماز خوف؛ همان نمازهای یومیه است که در حال خوف و ترس، با شرایط و شکل خاصی خوانده میشود.
هر چند خوف و ترس نوعا در جنگ تحقق مییابد، اما اختصاص به جنگ ندارد، بلکه در هر شرایطی اگر چنین ترسی عارض شود، نمازی که در شرایط طبیعی خوانده میشود، به نماز خوف تبدیل میشود.
آیهای از قرآن، و روایات متعددی به نماز خوف تصریح و اشاره نمودهاند.
خوفی که موجب چنین نمازی میشود، بر دو قسم است: خوف مطلق و خوف شديد، اما سه نوع نماز برای این نماز ذكر شده است: بطن النّخل، عسفان و ذات الرقاع.
در نماز خوف فقط رو به قبله بودن در حال تكبيرةالإحرام کافی است و پس از آن رو به قبله بودن لازم نیست. در شرایط سخت، چه پياده و چه سواره، فقط تكبير، تهليل، تسبيح و دعا کافی است.
در تاریخ، اقامه نماز خوف توسط پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و امام علی و امام حسین (علیهما السلام) گزارش شدهاست.
مفهومشناسی نماز خوف
نماز از واجباتی است که در هرحال (مگر برای زنان در برخی از حالات) واجب است و در هیچمورد ساقط نمیشود، حتی در سختترین شرایط، البته در برخی از شرایط کیفیت آن فرق میکند؛ مثلا در شرایط بسیار دشوار و جنگ، نمازی با کیفیت خاص خوانده میشود که به آن نماز «خوف» گفته میشود.
خوف عبارت است از نيروى درک بيم و هراس از وقوع خطر، و حالت روانى است كه خود را آماده دفاع كند و با كمال قدرت از ضرر و خطرى كه او را تهديد مىكند خود را ايمن بدارد؛ از اين جهت خصلت پسنديده است، ولى خوف بهطوریكه سبب اضطراب خاطر گردد و از اقدام به دفاع باز ماند، رذيله و خوى نكوهيده است.[1]
خوف؛ يعنى از نشانهاى پيدا و ناپيدا، منتظر چيزى مكروه و ناپسند شدن. نقطه مقابل خوف، امن است كه در كارهاى دنيوى و اخروى هر دو بهكار مىرود.[2]
خلاصه آنکه معناى «خوف» اين است كه علامتهايى از اينكه امرى خطرناک و لازم الاحتراز در شرف وقوع است ظاهر شود.[3]
به همین دلیل در بحبوحه جنگ در کارزار درگیری با دشمن زمانی که ترس حمله دشمن میرود، نمازی که خوانده میشود، آن نماز را «نماز خوف» میگویند، همچنانکه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در لیلة الهریر نمازشان را اینگونه گزاردند.
ادله نماز خوف
ادلهای در قرآن و روایات بر لزوم نماز خوف در شرایط خاص، تصریح نمودهاند:
الف) در قرآن:
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَ إِذا كُنْتَ فيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرائِكُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَميلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَ خُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكافِرينَ عَذاباً مُهيناً»؛[4] «و هنگامىكه در ميان آنها باشى، و (در ميدان جنگ) براى آنها نماز را برپا كنى، بايد دستهاى از آنها با تو (به نماز) برخيزند، و سلاحهايشان را با خود برگيرند و هنگامىكه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشتِ سرِ شما (به ميدان نبرد) بروند، و آن دسته ديگر كه نماز نخواندهاند (و مشغول پيكار بودهاند)، بيايند و با تو نماز بخوانند. آنها بايد وسايل دفاعى و سلاحهايشان (را در حال نماز) با خود حمل كنند؛ (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يکباره به شما هجوم آورند، و اگر از باران ناراحتيد، و يا بيمار (و مجروح) هستيد، مانعى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمين بگذاريد، ولى وسايل دفاعى (مانند زره و خود را) با خود برداريد. خداوند، عذاب خواركنندهاى براى كافران فراهم ساخته است».
نکات آیه شریفه:
اين آيه شريفه كيفيت نماز خوف را بيان مىكند و خطاب را متوجه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مىنمايد و او را امام جماعت فرض مىكند (مىفرمايد تو نماز را براى لشكر اقامه مىكنى، نيمى از لشكر با تو در نيمى از نماز شركت مىكنند و مىروند، (آنگاه) نيمى ديگر به جماعت مىايستند) و اين در حقيقت از قبيل بيان حكم در قالب مثال است تا بيان براى شنونده واضحتر شده، و در عين حال مختصرتر و زيباتر از كار درآيد.
پس مراد از اينكه فرمود:«فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ» خصوص نماز جماعت است، و مراد از جمله:«فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ» برخاستن طايفهاى از لشكريان اسلام به نماز با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بهنحو اقتدا است كه اين طايفه مأمور هستند اسلحه خود را با خود داشته باشند، و مراد از اينكه فرمود:«فَإِذا سَجَدُوا …» اين است كه وقتى طايفه اول سجده آخر نماز را بهجا آوردند و نماز را تمام كردند، در پشت سر طايفه ديگر قرار بگيرند.
همچنين مراد از جمله:«وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ» اين است كه طايفه دوم كه مىخواهند با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نماز بخوانند، نيز اسلحه خود را با خود داشته باشند.
و معناى آيه «و خدا داناتر است» اين است كه وقتى تو (رسول خدا صلی الله علیه و آله) در جنگ همراه مسلمانان باشى، و حال، حال خوف بودهباشد، و بخواهى با آنان نماز جماعت بخوانى، همه آنان يکباره داخل نماز نشوند، بلكه طايفهاى از آنان با تو به نماز بايستند، و به تو اقتدا كنند، و در حال نماز اسلحه خود را بردارند، و معلوم است كه طايفهاى ديگر مواظب اين طايفه و اثاث آنان هستند تا به سجده بروند و نماز را تمام كنند، و در پشت سر شما در جاى طايفه دوم قرار گيرند، آن وقت طايفه دوم در حالىكه آنها نيز سلاح را با خود دارند مىآيند و به نماز مىايستند.
«وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ … مَيْلَةً واحِدَةً» اين جمله در مقام بيان علت حكمى است كه در اول آيه در مورد كيفيت نماز خوف بيان كرد، مىفرمايد: اينكه گفتيم اينطور نماز بخوانيد و نماز خوف را براى شما تشريع كرديم علتش اين است كه كفار بسيار دوست مىدارند شما با سرگرم شدن به نماز، از اسلحه و ساز و برگ خود غفلت كنيد و با يک حمله بر شما بتازند.
«وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ …» اين جمله بيانگر تخفيفى ديگر در كيفيت نماز خوف است، و آن اين است كه گاه مىشود كه يا بهخاطر باران و يا بيمارى، حمل اسلحه در نماز مشكل مىشود، مىفرمايد: اگر به اين جهات كه گفته شد از حمل اسلحه ناراحت مىشوند، حرجى بر آنان نيست كه بدون اسلحه نماز بخوانند، اما به شرطى كه احتياط داشته باشند، و از كفار غفلت نورزند، چون كفار همه اهتمامشان به غافلگير كردن آنان است.[5]
ب) در روایات:
در روایات متعددی[6] به نماز خوف تصریح و اشاره شده است؛ از جمله اینکه امام باقر (عليه السّلام) فرمود: گروه اول (در نماز خوف)، افتتاح نماز و تکییر را درک میکنند، گروه دوم سلام نماز را.[7]
اقسام نماز خوف
نماز خوف، به اعتبار اقسام خوف، به دو قسمت تقسیم میشود:
- خوف مطلق:
خوف مطلق با دو شرط حاصل میشود:
اول: اينكه شمارۀ سپاه اسلام به آن اندازه باشد كه اگر دو دسته شوند، هر دسته به تنهايى تحمل مقاومت در برابر دشمن را داشته باشند و از عهدۀ آن برآيند.
دوم: اينكه دشمن در جهت مخالف قبله قرار گرفته باشد.
پس هرگاه اين دو شرط فراهم شود، نماز خوف واجب است و بايد نمازها را بهغير از نماز مغرب، شكسته و دو ركعتى بخوانند، خواه مسافر باشند يا حاضر.[8]
- خوف شديد:
خوف شديد در صورتى است كه تعداد سپاه اسلام آن قدر كم باشد كه نتوانند [بهترتيب فوق] بهدو دسته تقسيم شوند[9] و عدهاى خود را در مقابل دشمن سپر قرار دهند و عدۀ ديگر به نماز اشتغال ورزند.[10]
انواع نماز خوف
نماز خوف اگر به جماعت خوانده شود، انواع و اسامی مختلفی دارد:
نوع اوّل: بطن النّخل
نماز «بطن النخل»[11] آن است كه دشمن در سمت قبله قرار داشته باشد، در این صورت مأمومين به دو دسته تقسيم مىشوند و امام با دستۀ اوّل، دو ركعت نماز را مىخواند و سلام مىدهد و دستۀ دوّم بايد مشغول نگهبانى باشند و سپس با دستۀ دوم دو ركعت نماز را مىخواند. اين دو ركعت براى امام، نافله و براى مأمومين فريضه، محسوب مىشود و اين نماز در صورت وجود امنيّت، صحيح است.[12]
نوع دوّم: عسفان
«صلاة عسفان»[13] آن است كه دشمن در سمت قبله قرار دارد و مسلمانان دو صف تشكيل مىدهند. تكبيرة الإحرام و ركوع را با هم انجام مىدهند. امام فقط با صف اوّل سجده را انجام مىدهد و صف دوّم جهت نگهبانى مىايستند. هنگامىكه امام همراه صف اوّل ايستادند، صف دوّم به سجده مىروند، سپس صف اوّل به جاى صف دوّم، و صف دوّم به جاى صف اوّل نقل مكان مىكنند. آنوقت امام با هر دو صف به ركوع مىرود، سپس سجده را با صفى كه نزديک به امام است، انجام مىدهد و صف بعدى مىايستد و نگهبانى مىدهد و هرگاه كه امام از سجده فارغ شد و نشست، صف ايستاده، به سجده مىروند و همگى با هم سلام مىدهند.[14]
نوع سوّم: ذات الرقاع
«صلاة ذات الرقاع»[15] آن است كه دشمن بر سمت خلاف قبله باشد و يا در طرف قبله باشد، لکن بين دشمن و مسلمانان حائلى باشد كه اگر هجوم بياورند، مشاهده نمىشوند و دشمن به حدّى نيرومند باشد كه هجومشان ترسناک باشد و تعداد مسلمانان به اندازهاى باشد كه اگر به دو گروه متفرّق شوند، هر گروه بتواند در مقابل دشمن مقاومت كند و جمعشان پراكنده نشود. شرط ديگر اينكه موقعيّت جنگ آنچنان نباشد كه مسلمانان مجبور شوند به بيشتر از دو دسته تقسيم شوند، (با شروط مذكور) امام دستۀ شمارۀ 1 را به مكانى مىبرد كه از تيررس دشمن دور باشد. ركعت اوّل را با آنان مىخواند و هرگاه براى ركعت دوّم قيام كرد، دستۀ شمارۀ 1 ركعت دوّم را به عنوان واجب و فرادا تمام مىكنند و دستۀ شمارۀ 2 نگهبانى دهند. آن گاه دستۀ شمارۀ 1 به جاى دستۀ شمارۀ 2، مىآيند تا نگهبانى كنند، و دستۀ شمارۀ 2 پشت سر امام قرار میگیرند (در حالىكه امام مشغول قرائت ركعت دوّم است و قرائت را بايد طول بدهد و منتظر باشد) و در ركعت دوّم به امام، اقتدا مىكنند و خود را به امام مىرسانند (امام تشهّد را طولانى مىنمايد)، و سرانجام سلام نماز را با هم انجام مىدهند. البته در نماز مغرب، ركعت اوّل را با دستۀ اول و دو ركعت دوّم و سوّم را با دسته دوّم و يا برعكس انجام مىدهند.[16]
كيفيت نماز خوف
زرارة از امام باقر (عليه السّلام) روايت كرده است كه آن حضرت فرمود: خداوند عزّ و جلّ نماز را بهطور اجمال واجب ساخت، و رسول خدا (صلّى اللّٰه عليه و آله) بهعنوان سنّت خود، به تفصيل آن را در ده وجه مقرّر فرمود: نماز سفر، نماز حضر، و نماز خوف را بر سه وجه مقرّر ساخت، و نيز نماز جهت گرفتن خورشيد و گرفتن ماه، و نماز عيد فطر و عيد قربان، و نماز درخواست باران، و نماز بر ميّت.[17]
اما چگونگی نماز خوف[18]:
اول: وقتی امام بخواهد با سپاه، نماز بگزارد، لشگر را دو دسته مىكند:
يک دسته با سلاح، برابر دشمن مىايستند، و دستۀ ديگر با سلاح، پشت سر امام. و او (امام) يک ركعت نماز با آنان مىگزارد، و در قرائت ركعت دوم، درنگ مىنمايد و قرائت را آنقدر طول مىدهد تا مأمومين نماز خود را تمام كنند و سلام دهند و بروند جاى رفقاى خود (دستۀ اول) و آن عدۀ باقىمانده بيايند پشت سر امام، و نماز را شروع كنند، و او ركعت دوم را با اين دسته مىخواند و تشهد را آنقدر طول مىدهد، تا ايشان ركعت دوم خود را بخوانند، آنگاه امام، نماز را همراه آنان سلام مىدهد؛ بنابراين، سهم دستۀ اول، تكبير آغاز نماز، و سهم دستۀ دوم، سلام نماز، خواهد بود. حال اگر نماز مغرب باشد، با گروه اول يک ركعت، و با گروه دوم دو ركعت به همان ترتيب نماز بخواند و چنانچه [به عكس اين طريق رفتار كند]: و با دستۀ اول دو ركعت و با دستۀ دوم يک ركعت نماز گزارد، آن نيز صحيح خواهد بود.
دوم: اما نماز خوف شديد در صورتى است كه تعداد سپاه اسلام، آن قدر كم باشد كه نتوانند [به ترتيب فوق] به دو دسته تقسيم شوند و در چنين شرائطى ناچار هركس، به تنهايى و بدون جماعت با اشاره نماز میگزارد و چنانچه اين هم ممكن نباشد، به جاى هر ركعت، يک تسبيح كفايت مىكند به اينكه بگويند: سبحان اللّٰه و الحمد للّٰه، و لا اله الا اللّٰه، و اللّٰه اكبر.[19]
نماز خوف در غیر جنگ
خوف عبارت است از بيم و هراس از وقوع خطر، و این اختصاص به جنگ ندارد، بلکه در هر شرایطی اگر چنین ترسی عارض شد نمازی که در شرایط طبیعی خوانده میشود، به نماز خوف تبدیل میشود.
مثلا گفتهشده، كسى كه شير يا حيوان درندهاى سر راهش آمده و از طرفى نيز نگران باشد كه وقت نماز فوت شود، رو بهقبله كند و نمازش را با اشاره بخواند، و اگر از حيوان مىترسد كه به او حمله كند، رو به حيوان داشته و به هر سو كه میگردد او نيز بگردد (پيوسته چشم از حيوان برندارد) و نماز را با اشاره تمام كند.[20]
على بن جعفر از برادرش امام موسى بن جعفر (عليهما السّلام) سؤال كرد در مورد شخصى كه با شير (يا درندهاى) روبهرو شود و وقت نماز فرا رسد و او از ترس آن حيوان، نتواند حركت كند (تا بهجایى رود كه از حمله آن حيوان در امان باشد) تكليفش چيست؟ فرمود: رو به شير كرده و همچنان كه ايستاده است با اشاره با سر خود نماز بگزارد، هرچند شير در جهتى غير از قبله قرار گرفته باشد.[21]
سماعة بن مهران از امام صادق (عليه السّلام) سؤال كرد در مورد شخصى كه گرفتار و اسير مشركان شدهباشد و هنگام نماز فرا رسد، و بترسد كه مشركان او را از خواندن نماز منع كنند، چه كند؟ آن حضرت فرمود: با اشاره نماز بگزارد.[22]
شیخ صدوق میگوید: با توجّه به شرايطى كه اساسا يک اسير دارد، به نظر میرسد كه نياز نيست حتما دشمن او را از نماز منع كند و با احتمال خطر ديگر، حكم به اشاره مشكل نيست، آنچنانكه بعضى از عالمان فرمودهاند.[23]
شرط قبله در نماز خوف
در نماز خوف فقط رو به قبله بودن در حال تكبيرة الإحرام کافی است و پس از آن، رو به قبله بودن لازم نیست.
شیخ طوسی میگوید: سه شخص لازم است هنگام تكبيرة الإحرام روى به جانب قبله نمايند، آنگاه هرطور بخواهند نماز گزارند:
- كسى كه بر روى مركب، نماز نافله بهجاى آورد.
2. آن كه به كشتى نشسته و در خط سير كشتى انحراف حاصل شود.
- كسى كه نماز خوف را در حال شدت خوف به جاى آورد.[24]
نماز خوف در زندگی معصومان (علیهم السلام)
در تاریخ، در زندگی بعضی از معصومان (علیهم السلام)، نماز خوف اقامه و گزارش شده است. در طول حیات بابرکت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، امیرالمؤمنین و امام حسین (علیهما السلام)، به لحاظ وقوع جنگ و نبرد با دشمنان، آنان به اقامه نماز خوف مجبور شدند که در ادامه مقاله به آنها اشاره میشود.
نماز خوف پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) به دلیل شرایط خاصی که برای آنحضرت و اصحابشان بهوجود آمد، در چند مورد نمازشان را به صورت نماز خوف برگزار نمودند.
امام صادق (عليه السّلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّٰه عليه و آله) در جنگ «ذات الرّقاع» كه يكى از غزوات معروف است و در سال چهارم يا پنجم قمرى، در غطفان از سرزمين نجد بهوقوع پيوست، با اصحاب خود نماز (خوف) برگزار نمود… .[25]
پیامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله) در عسفان (محلی بين مدينه و مكّه) قرار داشتند، و در برابر آنان، مشركان به سرپرستى خالد بن وليد به همراه دويست نفر براى جلوگيرى از پيشروى مسلمانان به سوى مكّه، مستقرّ شدهبودند. هنگام ظهر بلال اذان گفت و پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) با يارانش نماز ظهر را به جماعت و با تمام ركوع و سجود (غیر خوف) بهجا آوردند. خالد از مشاهدۀ صحنۀ اقامه نماز ظهر در فكر فرو رفت و به افراد خود گفت: موقع نماز عصر كه نزد مسلمانان، بسيار پرارزش است و حتّى از نور چشمان خود آنرا گرامىتر مىدانند، از فرصت استفاده نماييم و با يک حملۀ برقآسا و غافلگيرانه در حال نماز، كار مسلمانان را يکسره کنیم. در این هنگام آيۀ شریفه نماز خوف[26] نازل شد و دستور نماز خوف را كه از هر حملۀ غافلگيرانهاى جلوگيرى مىكند، به مسلمانان داد، و اين امر خود يكى از نكات اعجاز قرآن است كه قبل از اقدام دشمن، نقشههاى آنها را نقش بر آب نمود.[27]
نماز خوف امام علی (علیه السلام)
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در لیلة الهریر که سختترین شب جنگ صفین بود، نماز خوف اقامه نمود، البته به دلیل شرایط خاصی که در لیلة الهریر حاکم بود، نمازهای امام علی (علیه السلام) فقط با تكبير، تهليل، تسبيح، تحميد و دعا بود.
شیخ طوسی در تهذيب میگوید: «امیرالمؤمنین (علیه السلام) در لیلة الهریر، در وقت نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشاء، با اصحاب خود نماز نگزارد، مگر به تكبير و تهليل و تسبيح و تحميد و دعا، و اين نماز آنها بود و ايشانرا به اعاده و تکرار نماز امر نكرد».[28]
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در روز صفين كه جنگ شروع شد تا روز ديگر پیش از ظهر در جنگ بودند، (به نحوی که) نماز ظهر، عصر، مغرب و عشا از مردم فوت شد؛ يعنى نتوانستند كه نماز صحيح بهجا آورند (و) حضرت (امیر علیه السلام) به ايشان فرمودند: پياده و سواره، تكبير، تهليل و تسبيح بگويند.[29]
شیخ كلينى به اسناد خود از امام محمد باقر (علیه السلام) روايت كرده كه آن حضرت در باره نماز خوف فرمودند: به هنگام آمادهباش جنگى و حالت دفاعى، هر سربازى خودش به تنهایى نماز مىخواند و رو به هر سمتى كه باشد با اشاره سر ركوع و سجده مىكند و به هنگام جنگ تن به تن، از امير المؤمنين (علیه السلام) سرمشق مىگيرد كه در جنگ صفّين در آن گيرودارى كه به نام ليلة الهرير شهرت گرفته، نماز او و يارانش، در ظهر و عصر و مغرب و عشاء، غير از الله اکبر و لا اله الا الله، و سبحان اللَّه، و الحمد لله و دعا و راز و نياز و نيايش، صورت ديگرى نداشت و امير المؤمنين (علیه السلام) نفرمود كه بايد نماز خود را دوباره بخوانند.[30]
نماز خوف امام حسین (علیه السلام)
در روز عاشورا امام حسین (علیه السلام) و يارانش، نماز ظهرشان را به صورت نماز خوف اقامه كردند.
طبری در تاریخ خود مینگارد: «…سپس حسین (علیه السلام) نماز ظهر خود با اصحاب را به صورت نماز خوف برپا کردند».[31]
شیخ مفید در تشریح وقایع روز عاشورا مینویسد: «… کشته شدن و مجروح شدن در یاران امام حسین (علیه السلام) زیاد شد تا آن که هنگام زوال خورشید (ظهر شرعی) رسید، آنگاه امام حسین (علیه السلام) به همراه یارانش نماز خوف خواند».[32]
سید بن طاووس چگونگی نماز ظهر حضرت را این گونه نقل کرده است: «وقت نماز ظهر فرار رسید. امام حسین (علیهالسّلام) به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی امر فرمود که با نیمی از یاران، مقابل وی بایستند (و مراقب دشمن باشند)، سپس امام با نیم دیگر، نماز خوف خواند».[33]
کتابنامه مقاله نماز خوف
- قرآن کریم.
- حسينى همدانى، سيد محمد حسين؛ انوار درخشان؛ تحقيق: بهبودى، محمد باقر؛ كتابفروشى لطفى، چاپ اول، تهران، 1404ق.
- حلّى سيورى، مقداد بن عبدالله؛ كنز العرفان في فقه القرآن؛ محقق/ مصحح/ مترجم: عقیقی بخشايشى، عبدالرحيم؛ پاساژ قدس، چاپ اول، قم، بیتا.
- حميرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ اول، قم، 1413 ق
- راغب اصفهانى، حسين بن محمد؛ مفردات؛ مترجم: خسروى حسينى، سيد غلامرضا؛ انتشارات مرتضوى، چاپ دوم، تهران، 1375ش.
- سيد بن طاووس؛ اللهوف على قتلى الطفوف (آهی سوزان بر مزار شهیدان)؛ ترجمه: فهری زنجانی، سید احمد؛ جهان، چاپ اوّل، تهران، 1348ش.
- صدوق، محمّد بن على؛ من لا يحضره الفقيه؛ مترجم: غفارى، على اكبر و صدر بلاغى، محمد جواد؛ نشر صدوق، چاپ اول، تهران، 1409ق.
- طباطبایی، سید محمد حسین؛ الميزان في تفسیر القرآن؛ مترجم: موسوى همدانى، سيد محمد باقر؛ دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم، قم، 1374ش.
- طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ طبری)؛ تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل؛ دار التراث، چاپ دوم، بیروت، 1387ق/ 1967م.
- طوسى، محمد بن حسن؛ الجمل و العقود في العبادات؛ مترجم: واعظ زاده خراسانى، محمد؛ مؤسسه نشر دانشگاه فردوسى مشهد، چاپ اول، مشهد، 1387ق.
- طوسى، محمد بن حسن؛ تهذيب الأحكام؛ محقق/ مصحح: خرسان موسوى، حسن؛ دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم، تهران، 1407ق.
- عريضى، على بن جعفر، مسائل علي بن جعفر و مستدركاتها، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ اول، قم، 1409 ق.
- كلينى، محمد بن یعقوب؛ الكافي؛ اسلاميه، چاپ دوم، تهران، 1362ش.
- مجلسى اول، محمد تقى؛ لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه؛ مؤسسه اسماعيليان، چاپ دوم، قم- ايران، 1414ق.
- مفید، محمد بن محمد؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد؛ محقق/مصحح: مؤسسة آل البيت (عليهم السلام)؛ كنگره شیخ مفید، چاپ اوّل، قم، 1413ق.
- ميرزاى قمّى، ابو القاسم؛ مناهج الأحكام في مسائل الحلال و الحرام؛ دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ اول، قم- ايران، 1420ق.
- ياقوت حموى، شهاب الدين ابو عبدالله؛ معجم البلدان؛ دار صادر، چاپ دوم، بيروت، 1995م.
[1]. حسينى همدانى، سيد محمد حسين، انوار درخشان، تحقيق: بهبودى، محمد باقر، ج 5، ص 254.
[2]. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات، مترجم: خسروى حسينى، سيد غلامرضا، ج 1، ص 647.
[3]. طباطبایی، سید محمد حسین، الميزان في تفسیر القرآن، مترجم: موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 9، ص 149.
[4]. نساء، 102.
[5]. طباطبایی، سید محمد حسین، الميزان في تفسیر القرآن، مترجم: موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ج 5، ص 99 و 100.
[6]. عريضى، على بن جعفر، مسائل علي بن جعفر و مستدركاتها، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ص 107؛ حميرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد (ط – الحديثة)، متن، ص 220، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ اول، قم، 1413 ق.
[7][7]. ميرزاى قمّى، ابو القاسم، مناهج الأحكام في مسائل الحلال و الحرام، ص 386.
[8]. طوسى، محمد بن حسن، الجمل و العقود في العبادات، مترجم: واعظ زاده خراسانى، محمد، ص 246.
[9]. همان، 247.
[10]. همان، (پاورقی) ص 209.
[11]. «بطن النخل» جمع نخله، قريه و محلّى نزديک مدينه است، ر.ک: ياقوت حموى، شهاب الدين ابو عبدالله، معجم البلدان، ج 5، ص 276.
[12]. حلّى سيورى، مقداد بن عبدالله، كنز العرفان في فقه القرآن، مترجم: بخشايشى، عبد الرحيم، ج 1، ص 214.
[13]. «عسفان» قريهاى است كه بين مكه و مدينه قرار دارد و گفته شده است آبادى است كه درختان خرما و مزارع دارد و در 36 ميلى مكّه است و بنى لحيان در آن سكونت داشتند، ر ک: معجم البلدان، ج 4، ص 121 و 122.
[14]. كنز العرفان في فقه القرآن، ج 1، ص 214 و 215.
[15]. «رقاع» نام درختى است در محل جنگ، ر.ک: معجم البلدان، ج 3، ص 56.
[16]. كنز العرفان في فقه القرآن، ج 1، ص 215 و 216.
[17]. صدوق، محمّد بن على، من لا يحضره الفقيه، مترجم: غفارى، على اكبر و صدر بلاغى، محمد جواد، ج 1، ص 308. هر ده نماز نیز در امر بهنماز كه خداوند فرموده «اقيموا الصّلاة» داخل است و همه از جانب پروردگار متعال واجب شده است.
[18]. این نماز با بطن النّخل
[19]. طوسى، محمد بن حسن، الجمل و العقود في العبادات، مترجم: واعظ زاده خراسانى، محمد، ص 246 – 248.
[20]. صدوق، محمد بن علی، من لا يحضره الفقيه، مترجم: غفارى، على اكبر و صدر بلاغى، محمد جواد، ج 2، ص 146.
[21]. همان، ص 147.
[22]. همان.
[23]. ر.ک: همان، ص 147 و 148.
[24]. طوسى، محمد بن حسن، الجمل و العقود في العبادات، مترجم: واعظ زاده خراسانى، محمد، ص 208 و 209.
[25]. صدوق، محمد بن علی، من لا يحضره الفقيه، مترجم: غفارى، على اكبر و صدر بلاغى، محمد جواد، ج 2، ص 144.
[26]. نساء، 102.
[27]. حلّى سيورى، مقداد بن عبدالله، كنز العرفان في فقه القرآن، مترجم: عقيقى بخشايشى، عبدالرحيم، ج 1، ص 217.
[28]. طوسى، محمد بن حسن، تهذيب الأحكام، محقق/ مصحح: خرسان موسوى، حسن، ج 3، ص 173 و 174؛ مجلسى اول، محمد تقى، لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج 5، ص 95.
[29]. لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، همان.
[30]. كلينى، محمد بن یعقوب، الكافي، ج 3، ص 457 و 458.
[31]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 5، ص 441.
[32]. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، محقق/مصحح: مؤسسة آل البيت (عليهم السلام)، ج 2، ص 105.
[33]. سيد بن طاووس، اللهوف على قتلى الطفوف (آهی سوزان بر مزار شهیدان)، ترجمه: فهری زنجانی، سید احمد، ص 110 و 111.