کپی شد
نقش معاد در زندگی فردی و اجتماعی
عقیده به جهان باز پسین یک باور فطری و طبیعی است و بر روح و فکر انسان تحمیل نشده و نقش منفی ندارد. عقیده به زندگی آخرت از کهن ترین عقایدی است که در فرهنگ و معارف بشر نقش بسته و هیچ فرهنگ و فلسفه ای در تاریخ یافت نمی شود، مگر آن که ایمان به معاد در آن تأثیر داشته است. اصولاً انکار و عصیان علیه این باور، نشانۀ حاکمیت این عقیده در فرهنگ اقوام و ملت ها است. در حقیقت ایمان به حیات بعد از مرگ پاسخ مثبت به نیاز طبیعی بشری است.
بر خلاف عقیدۀ مادی گراها که می گویند ایمان به حیات باز پسین در امور فردی و اجتماعی اثرات منفی می گذارد و قدرت تحرک و نشاط را از آدمی سلب کرده و او را به انزوای سیاسی و اجتماعی می کشاند، ولی به اعتقاد ما حق این است که ایمان به آخرت نه تنها آثار منفی ندارد، بلکه آثار بسیار مثبت و سازنده ای در زندگی فردی اجتماعی دارد.
نقش معاد در فکر، روح، اخلاق و اعتقادات فردی کاملاً روشن است؛ زیرا انسان معتقد به معاد در امور فکری، خود و جهان را با دیدی واقع بینانه می نگرد و خویشتن را یک موجود چند روزه ای می داند که به همراه کاروان جهانیان به سوی جهانی پاینده و ابدی در حرکت است. با این باور و اندیشه او از محدودۀ محسوسات آزاد می شود تا به معقولات برسد و به مسائل غیبی و پنهانی دست پیدا کند. نقش معاد در قلمرو اخلاق و روحیات نیز روشن است؛ زیرا این واقع بینی و طرز تفکر، احساسات درونی را تعدیل کرده و آن را با خط مشی معقولی که با هدف نهائی سازگار است محدود می سازد. کسی که معتقد است هم چون پر کاهی است که بر روی امواج جهان هستی قرار دارد و به طرف هدف نهائی آفرینش می رود غرایز او؛ نظیر ریاست طلبی، خود خواهی، مال دوستی، شهوت و غضب، طغیان نمی کند تا باعث سرکشی و تجاوز به حدود و حقوق دیگران شود، و انسان برای رسیدن به شکم و شهوت، خود را تبدیل به یک موجود بی اراده نمی سازد، بلکه لحظات حساس زندگی خود را در راه ایثار و فداکاری، خدمات اجتماعی و تلاش های پر ثمر صرف می کند، تا ضمن تأمین نیازمندی های محدود خود، در راه حق و سعادت عمومی گام بردارد و حیات ابدی خود را تأمین نماید، و در این راه اگر جانش را فدا کند چه بهتر؛ زیرا حیات غم انگیز را داده و زندگی پر فروغ و لذت بخش باز پسین را به دست آورده است.
بنابراین، تصور مرگ و جهان پس از آن نه تنها نشاط و پویایی را از انسان نمی گیرد؛ چرا که فعالیت انسان، مولود حس احتیاج و عشق به بقا است و با اعتقاد به قیامت این نیاز طبیعی از بین نمی رود. ایمان به معاد دامنۀ نیاز انسان را به بی نهایت می رساند و دنیا را کشتگاه آخرت می سازد، همان گونه که در نظام طبیعت گندم از گندم می روید جو از جو، و نباید از مکافات عمل غافل شد، اعمال پلید؛ مانند ظلم استثمار و بی عدالتی که از عقاید کثیف نشأت می گیرد، نتایج زیانباری در زندگی جاودانی می گذارد و در جهان پهناور آخرت مفقود نمی شود. در روز قیامت همۀ نهان ها آشکار گردیده و انسان پاداش اعمال و کیفر کردارش را می یابد؛ پس طبعاً هر چه اعمال خوب و خدمات اجتماعی انسان خالصانه و آگاهانه و بیش تر باشد، بدون شک پاداش آن نیز افزون تر خواهدبود؛ از این رو معتقدیم که ایمان به زندگی جاودانی بر فعالیت و نشاط پر بار انسان می افزاید.
به هر حال آثار معاد در دو بعد فردی و اجتماعی قابل بررسی است.
مقصود از آثار فردی، آن دسته از آثاری است که در زندگی خصوصی و شخصی هر فردی متجلی می شود، اما آثار اجتماعی، آثاری است که لازمۀ ظهور آن گردآمدن افراد به دور یک محور بوده و تا افراد نباشند آن آثار بروز نخواهد کرد.
الف. آثار تربیتی معاد در افراد
برخی از مهم ترین تأثیرات معاد باوری در انسان از این قرار است:
1. ايمان به رستاخيز اثر عميقى در تربيت انسان ها دارد، به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد؛ از او یک انسانی می سازد که “شهادت” در راه يک هدف مقدس الاهى را محبوب ترين چیزها و آغازى براى يك زندگى ابدى و جاودانى می داند.
2. ايمان به قيامت می تواند یک عامل باز دارندۀ قوی در برابر گناه و خطا کاری باشد و انسان را در برابر گناه كنترل كند، و یک عامل محرک نیرومند برای تشویق سرمایه گذاری مادی و معنوی در راه خدمت به مردم. به تعبير ديگر، گناهان ما با ايمان به خدا و آخرت نسبت معكوس دارند، به هر نسبت كه ايمان قوي تر باشد گناه كمتر است. خداوند خطاب به حضرت داوود (ع) مىفرمايد: “اى داوود! ما تو را خليفه (نماينده خود) در زمين قرار داديم پس در ميان مردم به حق داورى كن، و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد كسانى كه از راه خدا گمراه شوند، عذاب شديدى به خاطر فراموش كردن روز حساب دارند”.[1]
3. ديگر اين كه اعتقاد به معاد و يا حتى قبول احتمالى آن، در انسان ايجاد مسئوليت و تعهد مىكند، و او را به انديشه و جست و جوگرى حق وادار مىسازد، و اين مطلبى بود كه براى سردمداران كفر سخت خطرناك محسوب مى شد، لذا اصرار داشتند به هر طريقى شده فكر معاد و پاداش و كيفر اعمال را از مغز مردم بيرون كنند.
4. امنیت روانی (آرامش): اگر کسی واقعاً از عمق جان به معاد و آخرت ایمان داشته باشد، و معتقد باشد اعمالی را که انجام می دهد، در قیامت همراه او خواهد بود، چنین کسی به نظام هستی و عالم وجود خوش بین خواهد شد، زندگی برایش معنا پیدا می کند و در آرامش زندگی خواهد کرد[2] و از آینده، نگرانی و اضطراب ندارد، بلکه همیشه روحش سرشار از بهجت و سرور است.[3]
5. اعتقاد به معاد به منزلۀ امیدوار بودن به لنگرگاهی مطمئن و پهلو گرفتن کشتی در ساحل نجات است؛ لذا در قرآن کریم از آن به دار قرار تعبیر شده است: “اى قوم من! اين زندگى دنيا، تنها متاع زودگذرى است و آخرت سراى هميشگى است”.[4]
ب. آثار تربیتی معاد در اجتماع
هر انسانی طبق تفکرات و باورهایش عمل می کند. اعمال فردی و جمعی زائیدۀ عقیده و ایمان است. تحول تاریخ و سرنوشت هر جامعه به دگرگونی عقائد و فرهنگ آنان بستگی دارد؛ زیرا استثمار اقتصادی و سیاسی را باید نخست در استثمار فکری و فرهنگی آن جامعه یافت. استقلال سیاسی و اقتصادی بدون استقلال فرهنگی امکان پذیر نیست و ساختار اجتماعی الگویی از بافت ذهنی جامعه است. زمینه های فکری و فرهنگی، سازندۀ شکل عینی و عملی جوامع بشری است؛ از این رو ایمان به زندگی واپسین، می تواند بافت فکری جامعه را تغییر دهد. سپس ساختار اجتماعی را بسازد و در شئون فردی و اخلاقی و اجتماعی اثرات سودمندی به جای گذارد.
آنان که زندگی دنیا را آخرین مرحله حیات می دانند، چهرۀ مرگ برای آنها مهیب و وحشتناک خواهد بود، ولی کسانی که دنیا را گذرگاه و معبری برای رسیدن به ابدیت دانسته و معتقدند با تحقق مرگ، هنگام بهره برداری از ثمرات اعمال می رسد، برای آنها مرگ، تجسمی روح بخش و شاعرانه خواهد داشت. یک کشاورز که بذر پاشیده و زحمات طاقت فرسایی کشیده، منتظر است محصولش را بچیند و تصور نتیجه کار برای او دل انگیز و زیبا است.
با این مقدمه باید گفت: بی گمان باور و اعتقاد به معاد در اصلاح اخلاق اجتماعی نقش اساسی دارد، آثار این باور و نقش ویژه اش در سیره و منش امام عارفان امام علی (ع) تبلور پیدا می کند؛ از این رو است که امام علی (ع) در فرمان های حکومتی و قوانین اداری خود، بر یاد حق و یاد معاد تأکید می فرماید و کارگزاران و کارکنان دستگاه اداری خود را با توجه دادن به ناظر حقیقی و یاد آوردن حساب رسی دقیق الاهی به پای بندی به اصول اخلاق اداری فرا می خواند. کسی که رستاخیز را باور دارد و حساب و کتاب دقیق الاهی را بر کردار و رفتار خود حاکم می داند، بی گمان به آنچه از او صادر می شود توجهی دقیق می نماید. آن حضرت به مالک اشتر سفارش می نماید که بازگشت به سوی پروردگار را بسیار به یاد آرد، تا بتواند به درستی عمل نماید و از بی انصافی و ستمگری، و از تندی و سرکشی خود را به دور نگه دارد.[5]
بنابراین، از نگاه امام علی (ع) از مهم ترین عوامل باز دارندۀ آدمی، یاد آوری پیوستۀ معاد است.
حضرت در جای جای فرمان حکومتی اش به مالک، مسئلۀ معاد را یاد آور می شود.[6] آن جا که می فرماید: “ستم راندن بر بندگان بدترین توشه برای آن جهان است”[7] “… پس باید حقوق آنان را تمام به آنان برسانی و گرنه به روز رستاخیز از کسانی می باشی که بیشترین دشمنان را داری”.[8]
با این بیانات و این همه تأکید به نقش ارزشی معاد باوری در رفتار اجتماعی پی می بریم.
1. در بعد اجتماعی نقش سازندۀ ایمان به معاد، این است که توازن مادی و معنوی را در جامعه حفظ می کند. بدون تردید در دنیای کنونی تعادل مادی و معنوی به هم خورده و تکامل ابزار جای تکامل انسان را گرفته و انسان از خود بی گانه شده است. امروزه گرایش بشر به جنبه های مادی باعث شده که شخصیت انسان (روح) به فراموشی سپرده شود که به فرمودۀ قرآن نتیجۀ آن خود فراموشی است.[9] دلیل این مطلب روشن است؛ زیرا خداشناسی و ایمان به معاد در عمق جان انسان نهاده شده، فراموش کردن خدا و معاد در واقع فراموش کردن ذات و حقیقت خود است. به ویژه که خود واقعی انسان، روح است، نه جسم.
2. نقش معاد در مسائل اقتصادی و مالی: قرآن به کسانی که داد و ستد دارند می گوید: “واى بر كم فروشان* آنان كه وقتى براى خود پيمانه مى كنند، حق خود را به طور كامل مى گيرند* امّا هنگامى كه مى خواهند براى ديگران پيمانه يا وزن كنند، كم مى گذارند! * آيا آنها گمان نمى كنند كه برانگيخته مى شوند،* در روزى بزرگ* روزى كه مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان مىايستند”.[10]
در این جا قرآن با یاد قیامت جلوی کم فروشان را می گیرد، البته این نمونه ای از نقش معاد است و گرنه ایمان به معاد در تمام مسائل اقتصادی اعم از تولید و توزیع و مصرف و مدیریت و بازرگانی و هر نوع فعالیت دیگر، به ویژه در مسئلۀ اسراف، نقش اساسی دارد.[11]
3. تعدیل غرائز و رشد فضایل اخلاقی در جامعه: یکی از آثار اجتماعی معاد این است که امیال طوفانی و تند و سرکش مهار می شود اعم از غریزۀ جنسی، غریزۀ حب جاه و مقام، قدرت طلبی و… .
4. یاد قیامت ریشۀ غفلت ها را از بین می برد: خداوند در قرآن می فرماید: “شيطان بر آنان مسلّط شده و ياد خدا را از خاطر آنها برده آنان حزب شيطانند! بدانيد حزب شيطان زيانكارانند”.[12] غفلت همۀ وجود شان را فراگرفت و بر آنان چیره گشت و یاد خدا را از یادشان برد؛ و چون یاد معاد همان یاد مبدأ است، با نسیان مبدأ جریان معاد هم فراموش می شود.[13]
5. ره آورد دیگر ایمان به معاد، صداقت و وفای به عهد و دوری از خدعه، نیرنگ و خیانت به مردم است.[14]
6. ایمان به آخرت باعث جلوگیری از تضییع حقوق و ظلم و ستم به دیگران می شود. معاد باوری انسان را به جایی می رساند که می گوید: “به خدا سوگند اگر شب ها تا به صبح بستر من نوک خارهای جان گداز باشد، و روزها زنجیر در دست و پای من نهند و در کوچه و بازار بکشانند، از آن خوش ترم که در دادگاه بزرگ پروردگار خویش حاضر شوم، در حالی که ستمی بر بندهایی از بندگان خدا کرده باشم و حق کسی را غصب نموده باشم”.[15] به همین دلیل همۀ ادیان و مذاهب الاهی برای تربیت افراد و اصلاح اجتماعات، کوشش وسیعی برای پرورش ایمان به قیامت، در دل مردم به عمل آورده اند. به ویژه در قرآن کریم بخش مهمی از مسائل تربیتی از همین راه تعقیب می شود. جالب است بدانیم که قرآن می فرماید: نه تنها ایمان و یقین برای تربیت انسان کافی است، بلکه ظن و گمان به آن هم اثر عمیق دارد: ” آيا آنها گمان نمى كنند كه برانگيخته مى شوند،*در روزى بزرگ* روزى كه مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان مىايستند”.[16] قرآن در موارد مختلفی تأکید می کند که تنها امید و رجاء به آن جهان برای جلوگیری از طغیان انسان در برابر حق و انجام کارهای نیک کافی است[17]: “… پس هر كه به لقاى پروردگارش اميد دارد، بايد كارى شايسته انجام دهد، و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نكند”.[18] بدین ترتیب این آموزه ها موجی از احساس مسئولیت در برابر همۀ رویدادهای زندگی در اعماق روح انسان که مؤمن به زندگانی پس از مرگ است به وجود می آورد.[19]
[1]. ص، 26.
[2]. رعد، 28، “الا بذکرالله تطمئن القلوب”.
[3]. صالحی مازندرانی، اسماعیل، معاد، صالحی مازندرانی، محمد علی، ص 57، چاپ اول، قم، صالحان، 1384.
[4]. غافر، 39، “وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرار”.
[5]. نهج البلاغة، نامه 53، “… و لن تحکم ذلک من نفسک حتی تکثر همومک بذکر المعاد الی ربک”.
[6]. همان، “بئس الزاد الی المعاد العدوان علی العباد”.
[7]. نهج البلاغة، حکمت 220.
[8]. نهج البلاغة، نامه 26.
[9]. توبه، 67، “نسوا الله…”.
[10]. مطففین، 1- 7.
[11]. قرائتی، محسن، معاد، ص 47-48، مؤسسه در راه حق، قم.
[12]. مجادله، 19.
[13]. جوادی آملی، عبد الله، معاد در قرآن، ج 4، ص 29، چاپ اول، نشر اسراء، قم،1380.
[14]. نهج البلاغة، خ 41، “ایها الناس ان الوفاء توأم الصدق، و لا اعلم جنة اوقی منه و ما یغدر من علم کیف المرجع و لقد اصبحنا فی زمان قد اتخذ”.
[15]. نهج البلاغة، خ 214، برای آشنایی بیشتر درباره آثار معادگرایی در زندگی، می توانید به نهج البلاغة نامه 31 مراجعه کنید.
[16]. مطففین، 5- 7.
[17]. لازم به ذکر است که در مفهوم امید و رجاء قطع و یقین نهفته نیست.
[18]. کهف،110.
[19]. مکارم شیرازی، ناصر، معاد و جهان پس از مرگ، ص 75- 76، چاپ دوم، مطبوعاتی هدف، 1336.