کپی شد
نقش جهاد در جامعه اسلامی
جهاد در راستاى وظيفه تبليغ و هدايت و اجراى تعاليم اسلام تشريع شده است نه براى اين كه مردم به اجبار ايمان بياورند. همه تجاوز را بد مى دانند اما هر جنگى تجاوز نيست و آن جنگى كه به منظور دفاع از خود يا ملت و حقوق آنان صورت مى گيرد نه تنها بد نيست، بلكه مقدس شمرده مىشود.
در قرآن هم به اين نوع از جهاد اشاره شده است.[1] اما بايد توجه نمود كه حقوق، گاه شخصى و يا محدود به يك ملت است، گاه از محدوده يك شخص و يك ملت فراتر است و مربوط به همه انسان ها مى باشد، مثلاً حق آزادى كه اختصاص به يك ملت و يا شخص ندارد، بلكه حقّ همه انسانهاست كه بايد از اين نعمت بهره مند باشند و دفاع از چنين حقى حتى نياز ندارد كه از طرف مقابل تقاضاى كمكى بشود.
به عبارت ديگر، ممكن است كسى كه در اسارت به سر مىبرد و در غل و زنجير است، خودش متوجه نباشد و تقاضاى كمك هم نكند، اما اگر فردى از اين امر آگاه باشد و توان نجات او را هم داشته باشد، در چنين صورتى اگر به نجات و رهايى او اقدام كند، همه از چنين عملى به عنوان “دفاع مشروع” ستايش مى كنند و چون جنبه شخصى و ملى ندارد و به جنبه انسانى مربوط است با تقدس بيشترى از آن ياد مى كنند.[2]
بنابراين، دفاع از حق فطرى انسان ها لازم و مبارزه با عامل كفر و شرك ضرورى است؛ همان طور كه اگر فرد يا گروهى خواستند به حيات ظاهرى فرد يا جامعه اى آسيب برسانند و آنها را از بين ببرند، دفاع لازم است، به همان صورت اگر فرد يا گروهى درصدد بودند تا حيات معنوى فرد يا جامعه اى را مصدوم نموده و آنها را كافر كنند يا جلوى اسلام (و ايمان) آنان را بگيرند، دفاع لازم خواهد بود.
از اين رو جنگ و جهاد نيز كه از مهمترين برنامه هاى دينى اسلامى به شمار مىرود، حتماً بايد همراه با شاخصه هاى اصلى آن كه رحمت و احياى حقوق انسانى و دفع خارهاى راه سعادت و حيات معنوى مى باشد، در نظر گرفته شود. “لولا دفع اللَّه الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض و لكن اللَّه ذوفضل على العالمين”[3] “لولا دفع اللَّه الناس بعضهم ببعض، لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجدُ يذكر فيها اسم اللَّه كثيراً”.[4] و حفظ زمين از تباهى و صيانت مراكز مذهبى از ويرانى، رحمتى است كه بدون دفع مهاجم و طرد مزاحم ممكن نخواهد بود، لذا دفع اينگونه از موانع و برداشتن اين خارهاى راه و رجم و رمى راهزن ها جزو كارهاى خير و از مصاديق بارز رحمت الاهى به شمار خواهد آمد.[5]
خلاصه اين كه پيامبر عظيم الشأن اسلام، مسئول ايمان مردم نيست ولی وظيفه داشت كه محيط و فضا را براى پذيرش اختيارى ايمان از طرف مردم، فراهم سازد و امر به معروف و نهى از منكر و جهاد ابتدايى هم در همين راستا، در اسلام تشريع شده است.[6]
[1]. “قاتلوا فى سبيل اللَّه الذين يقاتلونكم”، (بقره، 190)؛ “اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا…” (حج، 41 – 38)؛ “وقاتلوا المشركين كافة كما يقاتلونكم كافة” (توبه، 36).
[2]. در قرآن هم آمده است: “ومالكم لاتقاتلون فى سبيل اللَّه والمستضعفين…”، (نساء، 75)، چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكانى كه به دست ستمگران، تضعيف شده اند پيكار نمى كنيد. پس براى نجات مظلومين از چنگال اسارت مستكبرين بايد جنگيد و چنين جنگى دفاع از حق انسانى تلقى مى شود و در اسلام فقط جنگ دفاعى تجويز شده است، اما مفهوم جنگ دفاعى از شمول و گستردگى خاصى برخوردار است. (جنگ و جهاد ابتدايى مصطلح نيز ماهيت دفاعى دارد).
[3]. بقره، 251، “اگر خدا بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمىكرد، زمين تباه مى شد، ولى خدا بر جهانيان فضل و كرم خويش را ارزانى مى دارد”.
[4]. حج، 40، “اگر خدا بعضى را به وسيله بعضى ديگر دفع نكرده بود، صومعه ها و معابد يهود و نصارا و مسجدهايى كه نام خدا به فراوانى در آن برده مى شود، ويران مى گرديد.
[5]. ر.ك: جوادى آملى، عبداللَّه، حماسه و عرفان، ص 23 – 27.
[6]. براى آگاهى بيشتر رجوع شود به: تفسير الميزان، ج 2، ص 61 – 71 ؛ ج 2، ص 342 – 343 ؛ ج 6، ص 162 – 165.