کپی شد
نقد رؤیاهای شیخ احمد احسایی
مسئله خواب دیدن و رؤیا، امری مسلم و غیر قابل انکار است، و این که بعضی رؤیاهای صادقه منشأ تحولاتی در زندگی بیننده خواب می شود، جای تردید نیست، ولی با همه این اوصاف، خواب ها، اقسام گوناگون داشته، دارای شرایط و ملاک هایی می باشند و نمی توان آن را مبنای همه امور زندگی و عقاید خود قرار داد.
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که خواب سه گونه است: یا بشارتی از جانب پروردگار به فرد با ایمان است، یا القای ترس و وحشتی از جانب شیطان بوده و یا خواب های آشفته و بی سر و ته می باشند.[1]
برخی از ایرادات وارد بر خواب های شیخ احمد احسایی عبارت است از:
- گزارش احسایی از رؤیاهای خود، جنبههای بارزی از مشرب او را نشان میدهد که نوعی گرایش به «باطن شریعت» و تأکید بر مرتبه «قدس امام» دارد. همین گرایش، موجب برداشت ویژه او، نسبت به بعضی از مفاهیم دینی گردیده، وی حتی پای استدلال را بسته و بدون اقامه دلیل، ادعاهای خویش را نشر داد؛ چنان که در هنگام مباحث علمی، هرگاه بر آرای وی ایرادی وارد میشد، میگفت: «در طریق من مکاشفه و شهود است نه برهان و استدلال…».[2] بدیهی است که چنین طرز تلقی، خطرناک بوده و جایگاهی در ارائه نظریات علمی نخواهد داشت و چه بسا سر از شرک و کفر در آورد.
- در خواب اول با دیدن و شنیدن تفسیر آیاتی از قرآن کریم -که تطبیق آن با ضوابط تفسیری نیاز به بحث و بررسی دارد- حالت انصراف از دنیا و تحصیل علم، به وی دست می دهد و بهانه ای برای دست کشیدن از علوم ظاهری و ترک محضر اساتید و مشایخ می شود!
- خواب دوم نیز بسیار مبهم است و اصولا این گونه خواب ها برای خود شخص خیلی واضح و روشن نیست، چه رسد به دیگران که غیر قابل انتقال به آنها است و به همین جهت گفته می شود: خواب حجت نیست.
- در خواب سوم وی ادعا می کند که نصف ساعت از آب دهان مبارک امام حسن (علیه السلام) مکیده است. این ادعا عجیب و غریب می نماید؛ زیرا در خواب های مشابه برای دیگران، لحظاتی این صحنه اتفاق می افتد و با این چند لحظه، غرض از آن که انتقال علوم و معارف یا تحولات خاصی در جان شخص است، حاصل می شود نه آن که نیم ساعت به طول کشد. هر چند این مدت محال نیست، ولی بسیار بعید می نماید.
- در خواب چهارم، وی هر آن چه در خواب دیده، بدون خطا و اشتباه معرفی می کند و دلیل صدق کلام خود را تألیفات خود می داند که با بیشتر حکمای متکلم مخالفت کرده و با احادیث ائمه هدی (علیهم السلام) مطابقت داشته، به گونه ای که حدیثی مخالف با کلام وی یافت نشده، و در مقابل، کلام اکثر حكماء و متكلمان مخالف با كلام وی و احادیث ائمه (علیهم السلام) می باشد.
همه اینها ادعا است و باید ثابت شود. آیا به راستی، همه عقاید و نوشته های او مطابق با احادیث ائمه هدی (علیهم السلام) است؟ آیا کلام اکثر حكماء و متكلمان، مخالف با احادیث ائمه (علیهم السلام) است؟
جالب آن است که در پایان این رؤیا، خود اعتراف می کند که در اجازه نامه ها، توصیفاتی از وی شده که هر کس آنها را بشنود، به جهت این که وی را اهل آنها نمی یابد، تصدیق نمی کند، تا این که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض می کند: من شایسته این توصیفات نیستم، به چه سبب اینها را در حق من فرموده اید؟ آن حضرت می فرماید بدون هیچ سببی. عرض می کند: بدون هیچ سببی؟ می فرماید: بله. من امر شده ام که این چنین بگویم… .
به راستی آیا می توان اینها را پذیرفت؟ تناقض در صدر و ذیل این رؤیا را چگونه باید حل کرد؟
[1]. عن ابی عبد الله (علیه السلام) قال: «الرؤیا علی ثلاثة وجوه: بشارة من الله للمؤمن و تحذیر من الشیطان و أضعاث أحلام». کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۸، ص ۹۰، ح ۶۱. در روایت دیگری رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: رؤیای خود را جز با مؤمنی که خالی از حسد و ظلم باشد بازگو مکن… عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): الرُّؤْیَا لَا تُقَصُّ إِلَّا عَلَى مُؤْمِنٍ خَلَا مِنَ الْحَسَدِ وَ الْبَغْی؛ ….». همان، ص ۳۳۶.
[2]. ر.ک: تنکابنی، میرزا محمد، قصص العلماء، ص 85 و 86.