Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

نقد حیدر مشتت بر احمد الحسن

از زمان شروع ادعای احمد الحسن، حیدر مشتت با وی همکاری می‌کرد، اما پس از مدتی از هم جدا شده و به بدگویی هم‌دیگر پرداختند.

در این‌جا به برخی از سخنان حیدر مشتت درباره شریک سابقش، احمد دجال (که در برخی موارد، بسیاری از دروغ های احمد دجال را بر ملا ساخته) به نقل از ناظم العقیلی اشاره می‌شود:

  1. حیدر مشتت خطاب به احمد الحسن می گوید: در روایتی از امام باقر (علیه السلام) و هم چنین در کتابی که خودت منتشر کرده ای، درباره یمانی چنین آمده است: «یمانی مردم را به سوی امام دعوت می کند؛ تو ادعا می کنی که یمانی هستی و حال آن که مردم را به بیعت با خودت دعوت می کنی». این چیزی است که نیاز به دلیل و برهان ندارد و کاملا آَشکار است، شاهد آن هم القابی است که برای خودت تراشیده و گفته ای: من باغی از باغ های بهشت هستم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) بدان خبر داده! این عناوین را نیز برای خودت به کار برده‌ای: «باقی مانده آل محمد»، «ستون مستحکم»، «وصی و فرستاده امام مهدی (علیه السلام) به سوی همه مردم»، «حمایت شده به وسیله جبرئیل»، «تأیید شده به میکائیل»، «یاری شده به وسیله اسرافیل»، «فرزندانی که بعضی از آنان از (نسل) بعضی دیگر هستند» و خداوند شنوای دانا است.
  2. در جایی دیگر می گوید: «تو ادعا می کنی که یمانی موعود هستی ولی در عین حال خود را فرزند امام مهدی (علیه السلام) می دانی؛ در حالی که همگی می دانیم امام مهدی (علیه السلام) از نسل امام حسین (علیه السلام) است و یمانی از نسل امام حسن (علیه السلام)!
  3. در بخش دیگری به احمد می گوید: تو در پیامی که در تاریخ 1 شوال 1424 قمری صادر نموده ای، چنین نوشته ای: «به سید محمود حسنی و سید حسنی زیباروی، از کوه‌های دیلم و قزوین و به سادات شش گانه بزرگواری که نزدیک به امام مهدی (علیه السلام) هستند و به نوزده نفری که با امام مهدی (علیه السلام) مرتبط هستند! بر شما است که از وصی امام مهدی ( علیه السلام) اطاعت و امتثال کرده و آن را علنی کنید و در ملأ عام با او بیعت کنید. اگر چنین نکنید، از امام مهدی (علیه السلام) نافرمانی کرده‌اید».

این سخن تو مردود است؛ زیرا تو این افراد را به شدت ستوده و اقرار کرده‌ای که اینان از خواص و مقربان امام هستند و آن چنان که خودت برشمرده‌ای، این بیست و هفت نفر، با امام مهدی (علیه السلام) ارتباط دارند. اما از این تعداد، هیچ کدام فرمان تو را اجرا نکرده و نه تنها با تو بیعت ننموده، حتی از تو اطاعت هم نکردند؛ بلکه بر عکس، بهترین و برترین آنان، آن چنان که خودت ستوده ای، سید محمود حسنی بود که علنا تو را تکذیب کرد و دروغ‌گو و دجال بودنت را آشکار ساخت. او (سید محمود حسنی) این مطلب را در پاسخ استفتاء شخصی به نام «مهنّد شیاع» علیه تو بیان کرده که تو نیز آن (رد و تکذیب سید محمد حسنی) را در کتاب خودت، «الافحام لمکذب الامام» نقل کرده ای. پس معلوم می شود که باید حرف آن بیست و هفت نفری که با امام ارتباط دارند را پذیرفته و حرف تو را رد کرد!

سخنان حیدر مشتت نشان دهنده این است که احمد الحسن، خود را حسنی دانسته و هم چنین امام زمان (علیه السلام) را نیز حسنی می‌داند در حالی که این مخالف اجماع شیعه است، چون شیعه معتقد است که امام زمان ( علیه السلام) از نسل امام حسین ( علیه السلام ) هستند و این سر نخ دیگری برای کشف افکار وهابی احمد دجال است؛ چرا که وهابی ها معتقدند که امام زمان ( علیه السلام ) حسنی هستند!

  1. حیدر مشتت همچنین می گوید: تو در بسیاری از بیانیه ها و پیام ها، امام زمان ( علیه السلام) را پدر مستقیم خود دانسته و گفته‌ای: «پدرم به من گفت»، یا «پدرم به من خبر داد»، و … و در پیامی دیگر در تاریخ 20 صفر 1424 قمری گفته‌ای: «من بنده فقیر، اولین کسی هستم که پس از جدم امام مهدی، از آنان بیزاری می جویم …».

این تناقضی آشکار است در حالی که تو ادعای عصمت می کنی!

اگر بگویی منظورم از«پدر» همان «جد» است؛ چون جد هم پدر محسوب می شود، در جوابت می گویم: در یکی از نوشته هایت با عنوان «الیمانی الموعود»، روایتی از امام صادق (علیه السلام) از رسول  الله (صلی الله علیه و آله) نقل کرده ای که پیامبر در شب وفاتش فرمود: «… سپس (بعد از امام زمان (علیه السلام )) دوازده مهدی دیگر از اولاد امام زمان ( علیه السلام ) خواهند آمد. وقتی که زمان وفاتش (امام زمان (علیه السلام )) فرا رسد، حکومت را به اولین مهدی پس از خود خواهد سپرد. او سه اسم دارد : اسمی مانند من و اسم پدرم که آن عبدالله و احمد است و اسم سومش هم مهدی است، او اولین مؤمن خوهد بود».

پیامبر، وقتی که فرمود امام زمان (علیه السلام) پس از خود حکومت را به فرزند اولش می دهد،در مقام بیان بوده و منظور پیامبر از این سخن، فرزند مستقیم است نه غیر مستقیم وگرنه می فرمود: حکومت را به مردی از ذریه خود یا یکی از فرزندان یا نوه هایش می سپارد؛ ]حال آنکه احمد دجال، خود را با چهار واسطه به امام زمان منتسب می کند بنابراین ادعای او مبنی بر این‌که وی مصداق حدیث ادعایی امام صادق (علیه السلام) است، دروغی بیش نخواهد بود! چرا که در این حدیث ساختگی تصریح شده است که امام زمان (علیه السلام) بلافاصله بعد از خود، حکومت را به اولین مهدی (علیه السلام)  واگذار می کند، نه بعد از چهار نسل![

این هم دلیل دیگری بر اشتباه و دروغ احمد دجال است.

  1. اشکالی به این روایت (روایت وصیت)[1] وارد است: اینکه؛ با روایات رجعت و سخن ائمه (علیهم السلام) که گفته اند امام زمان (علیه السلام) حکومت را به امام حسین (علیه السلام) می سپارد، معارض است. در تفسیر عیاشی از صالح بن سهل از امام صادق (علیه السلام) روایت شده هنگامی که وفات امام زمان (علیه السلام) فرا رسد، امام حسین (علیه السلام) او را غسل و کفن و حنوط و دفن خواهد کرد و پس از وصی، فقط وصی خواهد آمد. این سخن امام صادق (علیه السلام) به این معنا است که فردی که پس از امام زمان (علیه السلام) می آید، امام حسین (علیه السلام) خواهد بود.
  2. حیدر مشتت در نقد دیگری می گوید: تو ادعا می کنی که اولین مؤمن به امام مهدی (علیه السلام) هستی و خودت را به امیرالمؤمنین (علیه السلام) تشبیه کرده و در عین حال می گویی: «من دعوت کننده هستم»؟؛ در حالی که داعی (دعوت کننده)، باید پیامبر باشد نه امیرالمؤمنین! چگونه می شود که دعوت کننده، خودش اولین مؤمن باشد؟!
  3. حیدر مشتت در باره اولین بیانیه ای که احمد الحسن در تاریخ 1 شوال 1424 قمری صادر کرده می گوید:«تو در آن بیانیه گفته ای؛ اولین معجزه ای که برای مردم آشکار می کنم این است که مکان قبر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را آشکار می کنم». درحالی که تمام مسلمانان اتفاق نظر دارند قبر فاطمه (سلام الله علیها) مخفی است و هیچکس غیر از امام مهدی (علیه السلام) مکان آن را نمی‌داند!

همچنین گفته‌ای: «امام مهدی (علیه السلام)، مکان قبر مادرم فاطمه (سلام الله علیها) را به من نشان داده و قبر او کنار قبر امام حسن (علیه السلام) و چسبیده به آن است؛ گویا امام حسن (علیه السلام) در آغوش فاطمه (سلام الله علیها) دفن شده و حاضرم بر این ادعا قسم بخورم».

این سخنت ]نیز[ مردود است؛ زیرا معجزه باید چیزی باشد که مردم با چشم آن را ببینند و حس کنند، اما آنچه تو ادعا می کنی، نه دیدنی است و نه لمس کردنی! مگر این‌که قبر امام حسن (علیه السلام) نبش شود تا بفهمیم تو راست می گویی یا دروغ!

اما این‌که گفته‌ای: « حاضرم بر این ادعا قسم بخورم»؛ درجواب می گویم: اگر این کار با قسم حل می شد که اصلا نیاز به معجزه نبود و از همان اول کار با قسم به سرانجام می رسید!

  1. در جای دیگر حیدر می گوید: تو خود سخنانت را نقض می کنی! در کتابت گفته‌ای:«آن کسی که زمین را پر از عدل و داد می کند، احمد است»، و در صفحه 24 از همان کتاب در حدیثی آورده‌ای:« خداوند امور را برای آل محمد سامان می‌دهد، به وسیله مردی که بر سیره تقوا و هدایت عمل می کند، در قضاوتش رشوه نمی گیرد …، سپس کسی می آید که در صورتش خال درشت دارد و او زمین را پر از عدل و داد می کند …». پس چگونه ممکن است تو ]آن کسی باشی که[ زمین را پر از عدل و داد می کند؟ حال آن که در حدیث مزبور، تصریح شده است فردی که زمین را پر از عدل و داد می کند، دارای خال در صورت است؟!9. در پایان حیدر مشتت، تیر خلاص را بر وجود احمد الحسن وارد نموده و می گوید: همان‌گونه که افراد تو را می شناسند، شهرت واقعی تو احمد اسماعیل سَلَمی است و نام پدرت اسماعیل است نه مهدی!.[2]

[1]. از امام علی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت كرده‌اند كه آن حضرت در همان شبى كه رحلتش واقع شد، به على (علیه السلام) فرمود: اى ابا الحسن كاغذ و دواتى بیاور. حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) وصیت خود را املاء می‌فرمود و على (علیه السلام) مى‌نوشت، تا بدین جا رسید كه فرمود: یا على! بعد از من دوازده امام مى‌باشند و بعد از آنها دوازده مهدى … (ثُمَّ یكُونُ‏ مِنْ‏ بَعْدِهِ‏ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیاً فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْیسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ أَوَّلِ الْمَهْدِیینَ) و چون وفات او برسد، (خلافت) را به فرزندش بدهد که او اولین مهدی از آن دوازده مهدی است.

[2]. کورانی، علی، دجال بصره، ص 30 – 32، بی جا، بی تا.