searchicon

کپی شد

نقد اشو و جنبش های نو پدید عرفانی

انسان در مقابل این فرآیند(موجود در آیین اشو)، به گزینش یکی از این دو رویکرد ملزم است. وی در این محیط، به طور غیرمستقیم ترغیب به انتخاب عرفان منهای سیاست می شود و دست از سیاست و امور اجتماعی جامعه خویش می شوید و مکتب سیاست در حوزه ترویج و گسترش این تعلیم خالی می ماند. در نتیجه مروجین این فرهنگ در انتخاب و مسیر سیاسی سیاستمداران، دارای اختیاری تام می شوند .

بنابراین، آموزه های عرفان سکولار، پدیده ای سیاسی است که برضد سیاست و سیاستمداران تبلیغ سوء می کند، هرچند اشاعه آن در جهت پیشبرد اهداف سیاسی – اقتصادی مبلغان آن است .

عرفان حقیقی آن مسلکی است که نه تنها از سیاست فرار نمی کند؛ بلکه عرفان را لازمه اجتماع و سیاست را لازمه عرفان می داند .

هر مسئله ای به واسطه سیاست، قابل اجتماعی شدن است و انسان با توجه به مدنی بودنش قادر نیست عرفانی را برگزیند که منهای سیاست و اجتماع است. آموزه های عرفان صحیح فراگیر است و سیاستمدار و غیرآن را می پذیرد. عرفان صحیح در بستر سیاست گسترش می یابد و سیاستمدار با توجه به تمام وظایف خویش، ملزم به رعایت قوانین عرفانی می شود و هیچ تقابل و برخوردی پیش نمی آید .

حوزه سیاست بستری است که امکان ایجاد عناصر مخرب و افعال ضداخلاقی در آن می رود، لاجرم محتاج موازین اخلاقی بیشتری است. عرفان صحیح با فهم این مهم، رویکرد مناسبی را در قبال سیاست اتخاذ می کند که نه از آن فرار می کند و نه آن را مخرب می داند. بدون شک عرفان صحیح برای مردم جامعه است و سیاست جزء لاینفک اجتماع. عرفان صحیح راه گشای انسان مدنی بالطبع است .

حضرت حق می فرماید: «مردم (در آغاز) يک دسته بودند (و تضادى در ميان آنها وجود نداشت. به تدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافات و تضادهايى در ميان آنها پيدا شد، در اين حال) خداوند، پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مى‏كرد، با آنها نازل نمود تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند. (افراد باايمان، در آن اختلاف نكردند) تنها (گروهى از) كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند، و نشانه‏هاى روشن به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند … .».[1]

عرفانی که در جهت سعادت بشری و نیل به اهداف الهی است برگرفته از حرکت انبیاء (ع) در مسیر حل اختلافات اجتماعی انسان است. عرفانی که جدای از اجتماع و مسائل آن باشد بدون شک قادر به رساندن انسان به معنویت صحیح نیست [2].



[1]. بقره، 213.

[2]. کیانی، محمد حسین، نگاهی به مسلک عرفانی اشو در گرایش های معنوی سرزمین هند/عرفان پوچ گرا، مجله پگاه حوزه، شماره 264، ص 7.